مملكت‌داری از راه دور

مملكت‌داری از راه دور


بخشی از این گفت‌وگو به اظهارات خسرو معتضد درباره احمدشاه مربوط است و این‌كه او مملكت را طی دو سال از راه دور و با تلگراف اداره كرده بود. این پژوهشگر می‌گوید: احمدشاه دو سال در اروپا بود. هم بیماری كلیه داشت و هم چاق بود و می‌خواست خودش را لاغر كند. داخل پرانتز بگویم كه سپهبد زاهدی یك بار به اردشیر زاهدی گفته بود: خودت را لاغر نكن، مثل احمدشاه می‌شوی كه زود مرد! به هرحال احمد شاه از آبان ۱۳۰۲ كه حكم نخست‌وزیری رضاخان را امضا می‌كند، به اروپا می‌رود.
 تلگراف‌های مضحك
در این دو سال، تلگراف‌های او به ایران خیلی مضحك و خنده‌دار هستند. جلال فرهمند این تلگراف‌ها را گردآوری و چاپ كرده است. احمدشاه دو سال از ایران دور و صدای همه درآمده بود! بهترین كتاب در این مورد، كتاب «علل سقوط قاجاریه» رحیم‌زاده صفوی است. او روزنامه‌نگار و مدیر روزنامه «آسیای وسطی» و نسبتا آدم فاضلی بود.
 او می‌گوید: همراه با ارفع‌الدوله به هتل مجللی در پاریس به دیدن احمد‌شاه رفتیم و دیدیم كوچك‌ترین اهمیتی به اوضاع ایران نمی‌دهد. هر حرفی كه به او می‌زدیم، یك تفأل بد می‌زد و سخت ناامید بود. علاقه‌ای به ایران نداشت و از مردم ایران بدش می‌آمد، چون پدرش را به آن وضع بیرون كرده بودند. وسواس شدید هم داشت و همیشه دستكش دست می‌كرد!
 یك نمونه از تلگراف‌ها
خسرو معتضد درباره تلگراف‌های احمدشاه می‌گوید: مثلا تلگراف می‌زد: «پول پدرم را بدهید، ایشان گرفتار است!» صدهزار تومان در سال به او می‌دادند و باز قسطش عقب می‌افتاد! شخصی به نام فریدالسلطنه را رئیس كمیسیون نفت ایران در لندن كرد. او آدم بسیار كثیفی بود. یك زن آمریكایی كلاهبردار هم داشت كه اسمش را گذاشته بود پرنسس فریدالسلطنه! احمدشاه دائما در تلگراف‌هایش دستور می‌داد به این و آن پول بدهید و در همه كارها هم دخالت می‌كرد! این هم كه می‌گویند درباره قرارداد ۱۹۱۹ وسواس داشت و آن‌را امضا نكرد، قابل اثبات نیست.
این پژوهشگر تاكید می‌كند كه این رقم در آن سال‌ها بسیار زیاد بوده و جالب‌تر این‌كه احمدشاه به انگلیس‌ها گفته بود: «می‌خواهم به كربلا بروم، آنجا كه بروم باید مثل پدربزرگم به كلیددارها و متولی‌ها پول بدهم، بنابراین باید به من پول بدهید كه بتوانم این كارها را انجام بدهم». لرد كرزن نوشته: این آدم چقدر طماع است و چقدر از ما پول می‌خواهد! دكتر شیخ‌الاسلامی تمام این مكاتبات را در دو جلد گردآوری كرده و اسناد قرارداد ۱۹۱۹ را در كتاب خودآورده است.
 ترس احمدشاه از رضاخان
خسرو معتضد همچنین درباره نظر احمدشاه درباره رضاخان توضیح می‌دهد: از رضاشاه می‌ترسید، چون وقتی می‌خواستند از كشور بیرونش كنند، چند بمب در تهران و اطراف محل اقامتش منفجر كردند. از جمله یكی از بمب‌ها در كاخ محل اقامت احمد‌شاه منفجر شد. اینها را ملك‌الشعرای بهار نوشته است. بعد هم كه از كشور فرار كرد. همیشه می‌گفت یك روز اقامت در پاریس را به صد سال ماندن در ایران و دیدن خرابه‌های سیاه‌دهن قزوین ترجیح می‌دهم! پاریس را هم خیلی دوست داشت. فیلم‌هایش موجودند كه با پادشاه ایتالیا، آلفونس پادشاه اسپانیا و دیگران ملاقات كرده. همه جا می‌رفت. اینها را یك خبرنگار فرانسوی نوشته. آنها با احمد‌شاه غرض‌ورزی نداشتند و مشهودات خود را می‌نوشتند.