اكران نشده‌های جشنواره‌ای

اكران نشده‌های جشنواره‌ای

اما ببینیم دیگر فیلم‌های سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر كه هنوز اكران نشده‌اند، چند مرده حلاج هستند و آیا چیزی از آنها برای فروش در باقی سال در می‌آید یا نه. توجه داشته باشید بحث اینجا بر  سر ارزش هنری این آثار نیست، بلكه سنجش آنها در زمینه فروش و جذب طیف وسیع‌تری از مخاطبان است. مواجهه تماشاگران جشنواره با این فیلم‌ها یكی از ملاك‌های اصلی این احتمال و پیش‌بینی است.
آشفتگی (فریدون جیرانی) در جشنواره فجر با اقبال روبه‌رو نشد و بعید هم است در اكران، گیشه موفقی داشته باشد. بنفشه آفریقایی (مونا زندی حقیقی) هم به‌طور حتم برای گیشه ساخته نشده و نباید انتظار فروش خوب آن را داشته باشیم. 23 نفر (مهدی جعفری) هم گرچه فیلم استانداردی در حوزه سینمای دفاع مقدس است، اما چهره‌ای برای فروش ندارد.
تیغ و ترمه (كیومرث پوراحمد) حتی باوجود تغییراتی نسبت به نسخه جشنواره، هیچ نشانی از فیلم پرفروش ندارد. جمشیدیه (یلدا جبلی) هم فیلمی نیست كه بتوان از آن انتظار اثری پرفروش را داشت. خون خدا (مرتضی‌علی عباس میرزایی) برخلاف فیلم اول كارگردان (انزوا)، قصه جذاب و پركششی ندارد و تصور فروش خوب در گیشه برای آن بعید است.
سال دوم دانشكده من (رسول صدرعاملی) احتمالا انتخاب برخی مخاطبان برای تماشا خواهد بود، اما درباره فروش خوب و حتی متوسط آن در گیشه نظری نداریم. هرچند صدرعاملی پیشتر و سال‌ها پیش فیلم‌های پرمخاطب و محبوبی چون گل‌های داوودی و من ترانه 15 سال دارم را ساخته بود. سمفونی نهم (محمدرضا هنرمند) احتمالا كنجكاوی‌هایی برای تماشا ایجاد كند، اما نمی‌توان توقع فیلمی پرفروش از آن داشت.
مردی بدون سایه (علیرضا رئیسیان) در جشنواره، كمتر نظر مثبتی را جلب كرد و احتمالا زمان اكران هم همین اتفاق خواهد افتاد. هرچند به هرحال برخی برای تماشای بازی لیلا حاتمی به سینما خواهند رفت. مسخره باز (همایون غنی‌زاده) به احتمال فراوان كنجكاوی برانگیز باشد برای تماشا، اما تصورش سخت است كه استقبال فوق‌العاده‌ای از آن شود و فیلم به فروش بالایی دست پیدا كند. ناگهان درخت (صفی یزدانیان) هم كه فیلم خاص پسندی است و هر تماشاگری آن را دوست نخواهد داشت. مضاف بر این كه فیلم به نسبت اثر قبلی كارگردان (در دنیای تو ساعت چند است؟) كار چندان جذابی نیست.
دیدن این فیلم جرم است! (رضا زهتابچیان) باوجود فضا و قصه‌ای ملتهب، احتمالا فیلم پرفروشی نشود، شاید این مساله به تركیب بازیگران مربوط باشد. حمال طلا (تورج اصلانی) نشانی از فیلمی پرفروش ندارد. همین‌طور روزهای نارنجی (آرش لاهوتی) كه باوجود حضور هدیه تهرانی و علی مصفا و حضور موفقیت‌آمیز در چند جشنواره خارجی، احتمالا نمی‌تواند تضمین كننده موفقیت فیلم در گیشه باشد.
معكوس (پولاد كیمیایی) همان‌طور كه در جشنواره فجر با اقبال مخاطبان روبه‌رو نشد، در گیشه هم نمی‌تواند معجزه كند. یلدا (مسعود بخشی) هم فیلم مناسبی برای فروش در گیشه نیست. پویانمایی آخرین داستان (اشكان رهگذر) اگر اكران مناسبی داشته باشد، شاید به نسبت خود فیلم‌های پویانمایی در ایران، فروش داشته باشد و نمی‌توان توقع فیلمی پرفروش را از آن داشت.
سونامی (میلاد صدرعاملی) باوجود این‌كه فیلمی ورزشی است و بهرام رادان در آن بازی می‌كند، اما توان رقابت در گیشه را ندارد. با این شرایط ناامیدكننده، چند فیلم هم هستند كه اندكی می‌توان روی آنها در گیشه حساب باز كرد، تاكید می‌كنیم اندكی. درخونگاه (سیاوش اسعدی)، طلا (پرویز شهبازی)، قسم (محسن تنابنده) و جان دار (حسین امیری‌دوماری و پدرام پورامیری) فیلم‌هایی هستند كه ظرفیت جذب طیف وسیع‌تری از مخاطبان را دارند، اما نه به حدی كه در گیشه ركورد بزنند و موجب رضایت كامل سینماداران شوند.
كمدی پالتوشتری (مهدی علی میرزایی) ظرفیت‌هایی برای فروش بیشتر در گیشه دارد و احتمالا گلیم خودش را از آب بیرون می‌كشد، هرچند فاز روشنفكرانه شوخی‌های فیلم كه مدعی فضای متفاوتی است، مانع موفقیت كامل در گیشه خواهد شد.