کمی بالاتر از سیاهی

نگاهی به دو فیلم محمد رسول‌اف که منتقدانش می‌گویند تصویری تاریک و سیاه از ایران به نمایش گذاشته است

کمی بالاتر از سیاهی

حالا حدود یك هفته می‌گذرد از روزی كه حكم رسول‌اف به او ابلاغ شده. شنبه هفته گذشته 29 تیرماه كه همه ما از گرمای هوا كلافه شده بودیم و بحث توقیف نفتكش‌ها داغ بود، ظاهرا حكم قضایی محمد رسول‌اف، صادر و به او ابلاغ شده است. دستگاه قضایی او را به دلیل تصویری كه در فیلم‌هایش از ایران نمایش داده به اتهام سیاه‌نمایی و تبلیغ علیه نظام به یك سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از كشور محكوم كرده است. رسانه‌های آن‌سوی آب كه حالا بعد از فروكش كردن تب توقیف نفتكش‌ها فرصت مناسبی پیدا كرده‎اند به نقل از خودش گفته‎اند كه این اتهام بیش از همه متوجه دو فیلم اخیر اوست: «لِرد» و «دستنوشته‌ها نمی‌سوزند». فارغ از این‌كه جزئیات پرونده رسول‌اف چیست و حكم صادر شده دستگاه قضایی عادلانه و متناسب با حواشی و آثار رسول‌اف هست یا نه اما شاید مرور این دو فیلم رسول‌اف خالی از لطف نباشد. این‌كه رسانه‌های داخلی و خارجی راجع به این اثر چه گفته و نوشته‌اند و خود آقای فیمساز و عوامل آثارش چه نظر و نگاهی نسبت به این آثار دارند. رسول‌اف فیلم‌سازی است كه در كنار جعفر پناهی در ده سال گذشته نامش با مسائل سیاسی همنشین شده . بعضی منتقدان عقیده دارند یكی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن از جانب جشنواره‎‌های خارجی هم همین موضوع است؛ گره خوردن نام او با بعضی مواضع و دیدگاه‌های سیاسی که مورد پسند مخالفان جمهوری اسلامی است.

دیوانگی محض
«خبرنگاران ایرانی كه اینجا حضور دارند، مجبورند ارزش‌های هنری این فیلم را نادیده بگیرند، چون می‌خواهند به ایران برگردند و در جامعه ایران كار كنند!» محمد رسول‌اف در خردادماه شش سال قبل در سالن دبوسی جشنواره فیلم كن در فرانسه با این عبارات، حرف‌هایش را روی سن جشنواره كن آغاز كرد. حرف‌هایی كه خبرگزاری دانشجویان ایران آن را «هجمه به خبرنگاران ایرانی» توصیف كرد. حرف‌هایی كه بنا به نقل همین خبرگزاری با واكنش تعدادی از خبرنگاران هم روبه‌رو شده بود. نكته جالب آن‌كه این فیلم به طور مخفیانه در ایران ساخته شده و قرار بود در جشنواره فیلم كن به نمایش درآید. روزنامه ایندیپندنت چاپ انگلیس با اعلام این خبر كه رسول‌اف در جشنواره كن حضور دارد در گزارشی با اشاره به ساخت مخفیانه این فیلم نوشته بود كه پنهان كاری درباره ساخته شدن این فیلم تا زمانی ادامه داشت كه تیری فرمو، مدیر جشنواره كن اعلام كرد فیلمی جدید از رسول‌اف كه «به صورت مخفیانه در ایران و سایر نقاط جهان ساخته شده» در جشنواره كن نمایش داده خواهد شد. این فیلم با موضوع قتل‌های زنجیره‌ای ساخته شده. موضوعی كه به ادعای رسانه‌های غربی به نقش دستگاه‌های امنیتی داخل كشور در قتل نویسندگان و روشنفكران ایرانی می‌پردازد. حجم پنهانكاری عوامل و سازندگان فیلم به حدی بود كه فیلم بنا به اعلام بعضی رسانه‌ها بدون تیتراژ به نمایش درآمده است. رسول‌اف حتی در پاسخ به یكی از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از كشور با اشاره به سوال یكی از تماشاگران فرانسوی كه از عوامل درباره نحوه ساخت این فیلم در داخل و خارج ایران پرسیده بود هم جواب قابل تاملی می‌دهد: «خبرنگاری در مصاحبه‌ای این را از من پرسید و من به شوخی گفتم این سوال را نمی‌توانم جواب بدهم، چون ممكن است بخواهم دوباره از همین روش برای ساخت فیلم دیگری استفاده كنم.» اضافه بر دیدگاه‌های خود رسول‌اف و مضمون بحث‌برانگیز فیلمش جالب است بدانید كه دو بازیگر نقش اول و دوم فیلم پناهنده سیاسی آلمان هستند. علی نظریان بازیگر نقش اول فیلم كه برای مدتی تجربه زندگی در كمپ بی‌خانمان‌های برلین را هم دارد در مصاحبه‌ای با دویچه‌وله گفته بود زمان ساخت فیلم كسی حاضر نبوده نقش اول فیلم را بازی كند و به همین علت هم ایفای این نقش به او رسیده كه یك مجسمه‌ساز بوده و سال‌ها بازیگری را كنار گذاشته بوده. رسول‌اف در زمان ساخت «دستنوشته‌ها نمی‌میرند» به بی‌بی‌سی فارسی گفته كه ساخت این فیلم «دیوانگی محض» است. او این را هم اضافه كرده كه می‌دانسته با ساخت این فیلم، سرنوشت او هم می‌تواند سرنوشت یكی از سه شخصیت فیلمش شود: مرگ! حالا او چند سال بعد از گفت‌وگوی قبلی‌اش با بی.‌بی.‌سی كه ساخت «دستنوشته‌ها نمی‌میرند» را «دیوانگی محض» توصیف كرده بود این بار و همین چند روز قبل در مصاحبه دیگری گفته است منظور دستگاه قضایی را نمی‌‎فهمیده وقتی كه با او درباره فیلم‌هایش و شرایط نقد ناسالم آنها حرف می‌زده‌اند: «حرف اصلی‌ این بود كه من سیاه‌نمایی كردم و نسبت به شرایط نقد ناسالم دارم و امید در آثارم وجود ندارد. واقعا منظورشان را نمی‌فهمم.»




تلخ همچون لِرد
«لرد» آخرین فیلمی است كه تاكنون رسول‎‌اف ساخته است. برخلاف «دستنوشته‌ها نمی‌میرند» كه غیرقانونی و پنهانی ساخته شد، این فیلم اما موفق شد پروانه ساخت خود را از سازمان سینمایی كسب كند و سال 95 جلوی دوربین برود. رسول‌اف در نهایت موفق شد نسخه نهایی فیلم را در زمستان همان سال به جشنواره فیلم فجر برساند. نتیجه اما مایوس‌كننده بود. هیات انتخاب جشنواره این فیلم را از جشنواره كنار گذاشت. فروردین‌ 1396 بود كه جشنواره كن اعلام كرد این فیلم در این جشنواره سینمایی حضور دارد. در خرداد 96 هم اعلام شد كه «لرد» موفق شده جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره را از آن خود كند. هرچند لرد از نظر قواعد قانونی پروانه ساخت مشكلی نداشت، اما ظاهرا چندان هم بدون مشكل نبود.
خردادماه همان سال بود كه مدیركل وقت سینمای حرفه‌ای سازمان سینمایی تاكید كرد كه این فیلم حتی مجوز نمایش جشنواره‎ای هم ندارد. این حرف مقام سینمایی دوباره همان حواشی سابق را برای رسول‌اف به ارمغان آورد. آقای‌كارگردان به طور غیرقانونی در این جشنواره سینمایی حضور پیدا كرده بود. عملی كه بعضی رسانه‌های خارجی آن را حضور قاچاقی عنوان كردند. خبرگزاری تسنیم درباره این تصمیم سازمان سینمایی آن را مرتبط با ایراداتی دانست كه سازمان سینمایی به نسخه پایانی لرد وارد كرده. به تعبیر دیگر، آنچه موفق به دریافت پروانه ساخت شده بود آن چیزی نبود كه جلوی دوربین رفته بود. عبارتی در متن بیانیه سازمان سینمایی هم به چشم می‌خورد: «این فیلم براساس فیلمنامه ارائه شده به شورای پروانه ساخت ساخته نشده ودر شورای پروانه نمایش مورخ 30/1/1396 رد شده است و كارگردان فیلم در جریان دلایل رد فیلم قرار دارد.»
هرچند این فیلم در كن با استقبال مواجه شد، اما گویا در داخل كشور نظر مثبتی راجع به آن وجود نداشت. روزنامه شرق ضمن گزارشی در 31 اردیبهشت 96 با تیتر «تلخ همچون كن» از زبان گزارش‌نویس خود كه در كن حضور داشت، نوشت: «محمد رسول‌اف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنین فیلم تلخی كه در آن همه، بد و شرور هستند و غیر از شبه‌قهرمان داستان و زنش هیچ آدم خوبی وجود ندارد، دلیل دیگری نمی‌تواند داشته باشد... هر چه بدها همه دارند در این فیلم یكجا جمع شده است. خطوط قرمز فیلم هم به هم ربطی ندارند... تمام اتفاقات فیلم هم قابل پیش‌بینی هستند، چه آتش‌زدن خانه‌شان، چه مسموم‌شدن ماهی‌ها و… صحنه‌هایی هم كه آدم‌بدها سراغ رضا می‌آیند، به سبك فیلمفارسی‌های قبل از انقلاب بوده و بیشتر كمدی است تا هیجان‌آمیز. در آخر فیلم هم رضا كه اول در سادگی و ببوگلابی‌بودن نفر اول است، تبدیل به ابرقهرمان می‌شود و دیگر كلا هیچ ربطی به قبلش ندارد. در كمتر از یك ماه كلا این آدم دیگر آن آدم نیست! ایرانی‌های شاد و مغرور كه برای دیدن فیلم هموطنمان آمده بودیم، ناراحت سالن را ترك می‌كردیم. من اما فكر كردم ‌ای كاش آنها كه این قدر ناراحتند و كینه به دل دارند، بروند و هم خیال خودشان را راحت كنند و هم مخصوصا خیال ما را.»
هرچند این روزنامه بعد از آن‌كه خبر تحویل گرفتن فیلم توسط جشنواره رسید، ترجیح داد رویه‌اش را تغییر داده و زهر نقد تند چند روز قبلش را بگیرد اما همین چند سطر از زبان كسی كه در خارج از ایران و میان انبوه تماشاگران خارجی به تماشای لرد نشسته بود تا اندازه‌ای نشان می‌دهد كه چه در فیلم اخیر رسول‌اف گذشته است. در بندهای پایانی گزارش شاید مرور حرف‌هایی كه او چند روز قبل زده بود خالی از لطف نباشد: «كار من در سینما قصه‌گویی است.  برایم عجیب است كه مرا بابت قصه گفتن به تبلیغ علیه نظام متهم ‌می‌كنند. داستان هیچ‌كدام از فیلم‌هایم سیاسی نیست، بلكه نقد اجتماعی است كه تبدیل به بازتاب سیاسی می‌شود... به نظرم تحمل‌نكردن انتقاد و نداشتن حوصله یك اندیشه عقب‌ افتاده است.»