حكایت پندآموز عوض و گِله
شخصی در آپارتمانش روی كاناپه لمیده و در حال چرت عصرگاهی بود، كه ناگهان صدای زنگ آپارتمانش به صدا درآمد. شخص از جا برخاست و در را باز كرد و یكی از همسایگانش را دید كه با حالتی عصبانی پشت در ایستاده است. مرد همسایه با صدای بلند گفت: چرا سگت را از توی دست و پا جمع نمیكنی؟ مگر آپارتمان سگدونی است؟ شخص گفت: مگر سگ من چه كرده است؟ مرد همسایه گفت: میخواستی چه كند؟ سگ تو در حالی كه به طور آزادانه در حیاط آپارتمان گردش میكرده، پای همسر مرا گاز گرفته است.
شخص گفت: سگ من یك سگ تزئینی از نژاد پكینیز و بسیار آرام است و هیچگاه گاز نمیگیرد. مرد همسایه گفت: حالا كه گرفته است. من همسرم را به درمانگاه بردم و پایش را پانسمان كردند و به او واكسن هاری نیز زدند. شخص صاحب سگ گفت: حتما همسر شما او را اذیت كرده و او برای دفاع از خود پای ایشان را گاز گرفته است. مرد همسایه گفت: همسر من از حیوانات میترسد و اساسا به آنها نزدیك نمیشود كه بخواهد اذیت كند.
شخص گفت: حالا میگویی من چه كنم؟ مرد همسایه گفت: چه كنی؟ آپارتمان جای گردش سگ نیست و صاحب سگ تویی و باید مسؤولیت بپذیری و جبران كنی. شخص گفت: باشد، تو هم برو یك سگ بیاور كه پای مرا گاز بگیرد. سپس در آپارتمان را بست و به داخل بازگشت و روی كاناپه دراز كشید. مرد همسایه كه از بیشعوری شخص صاحب سگ بیشتر عصبانی شده بود، با دوستش كه شخصی آفرود و اسپرت بود و در ویلایی در لواسان زندگی میكرد و صاحب چند قلاده سگ بود تماس گرفت و ماجرا را با او در میان گذاشت. ساعتی بعد دوست مرد به همراه قویترین و وحشیترین سگ خود از نژاد دوبرمن در آپارتمان آنها حاضر شد. مرد همسایه و دوستش به همراه سگ وارد آپارتمان شدند و زنگ در شخص صاحبسگ را مورد فشار قرار دادند. وقتی شخص صاحبسگ در آپارتمان را باز كرد، دوست مرد همسایه به سگ گفت: جیمی، برو پای این آقا را گاز بگیر. شخص صاحبسگ كه رنگش پریده و در خودش ترسیده بود، عقب رفت و گفت: غلط كردم. مخارج بیمارستان همسر شما را میپردازم. مرد همسایه گفت: و اگر از این به بعد سگت را بدون قلاده مشاهده كنم، میدهم سگ دوستم او را بخورد. شخص صاحب سگ گفت: چشم. مرد همسایه گفت: حالا رو به دوربین بگو چیزی كه عوض دارد گله ندارد. شخص صاحب سگ رو به دوربین كرد و گفت: چیزی كه عوض دارد گله ندارد. و بدینترتیب ضربالمثل چیزی كه عوض دارد گله ندارد، به گنجینه امثال فارسی اضافه شد.
شخص گفت: سگ من یك سگ تزئینی از نژاد پكینیز و بسیار آرام است و هیچگاه گاز نمیگیرد. مرد همسایه گفت: حالا كه گرفته است. من همسرم را به درمانگاه بردم و پایش را پانسمان كردند و به او واكسن هاری نیز زدند. شخص صاحب سگ گفت: حتما همسر شما او را اذیت كرده و او برای دفاع از خود پای ایشان را گاز گرفته است. مرد همسایه گفت: همسر من از حیوانات میترسد و اساسا به آنها نزدیك نمیشود كه بخواهد اذیت كند.
شخص گفت: حالا میگویی من چه كنم؟ مرد همسایه گفت: چه كنی؟ آپارتمان جای گردش سگ نیست و صاحب سگ تویی و باید مسؤولیت بپذیری و جبران كنی. شخص گفت: باشد، تو هم برو یك سگ بیاور كه پای مرا گاز بگیرد. سپس در آپارتمان را بست و به داخل بازگشت و روی كاناپه دراز كشید. مرد همسایه كه از بیشعوری شخص صاحب سگ بیشتر عصبانی شده بود، با دوستش كه شخصی آفرود و اسپرت بود و در ویلایی در لواسان زندگی میكرد و صاحب چند قلاده سگ بود تماس گرفت و ماجرا را با او در میان گذاشت. ساعتی بعد دوست مرد به همراه قویترین و وحشیترین سگ خود از نژاد دوبرمن در آپارتمان آنها حاضر شد. مرد همسایه و دوستش به همراه سگ وارد آپارتمان شدند و زنگ در شخص صاحبسگ را مورد فشار قرار دادند. وقتی شخص صاحبسگ در آپارتمان را باز كرد، دوست مرد همسایه به سگ گفت: جیمی، برو پای این آقا را گاز بگیر. شخص صاحبسگ كه رنگش پریده و در خودش ترسیده بود، عقب رفت و گفت: غلط كردم. مخارج بیمارستان همسر شما را میپردازم. مرد همسایه گفت: و اگر از این به بعد سگت را بدون قلاده مشاهده كنم، میدهم سگ دوستم او را بخورد. شخص صاحب سگ گفت: چشم. مرد همسایه گفت: حالا رو به دوربین بگو چیزی كه عوض دارد گله ندارد. شخص صاحب سگ رو به دوربین كرد و گفت: چیزی كه عوض دارد گله ندارد. و بدینترتیب ضربالمثل چیزی كه عوض دارد گله ندارد، به گنجینه امثال فارسی اضافه شد.