دعوا داری؟ برو شورا
حال و هوایی دارد نشستن در تحریریه كه نمیدانید. نگارنده این ستون یك سال و نیمی كه دورافتاده بوده اصلا نفس نكشیده. حالا كه صبحها با عشق میدود كه كمی كمتر دیر برسد، درك میكند این عشق را. نگارنده دلش میخواهد امروز آنقدر تحریریه را ستایش كند كه بگوید اینجا خیلیها اهلی شدهاند، پاگیر شدهاند، دلشان مانده و .... بقیهاش را هم میدانید دیگر. اگر بروند حتما هر از گاهی با خود خواهند گفت آی عشق... آی عشق... چهره آبیات پیدا نیست. خدا را شكر كه حالا چهره در چهره آبی تحریریه نشستهایم و روزنامه مینویسیم. البته چهره آبی تحریریه دو روز است كه صابر محمدی ندارد. نامبرده در سفر بهسر میبرد و طبق افشاگریهای اینستاگرامیاش همراه با استاد كیهان كلهر رشت مینوردد و نوای جادویی ساز استاد را هم میشنود. ما هم نشستهایم اینجا خدمت تان و پشت صحنه مینویسیم.
خب اهالی فرهنگ و هنر از این به بعد با هم دعوایشان بشود اول میروند شورای حل اختلاف. این هم اتفاق كمی نیست. فقط همین؟ نه، باید تاكید كنیم اتفاق بسیار خوبی است. اهالی قلم، هنرمندان و دیگر مرتبطهای این حوزه اگر خدای ناكرده دعوایشان شد، میروند اول به شورا و سعی میكنند با كمك قوه قضاییه مساله را خیلی سادهتر و زودتر حل كنند. حالا ما كه امیدواریم این بزرگواران اصلا دعوایشان نشود، اما دعوا هم جزئی از زندگی است دیگر... پیش میآید. بروید صفحه 10 و تحلیل ما را از این اتفاق بخوانید.
ساناز قنبری رفته سراغ كارگردان فیلم تازه اكرانشده «نیوكاسل». فیلمی كمدی كه محسن قصابیان ساخته است میتواند از ابعاد مختلفی جالب باشد، اول اینكه اولین تجربه سینمایی قصابیان است، او پیشتر در عرصه تئاتر و تلویزیون كار كرده و حالا دارد سینما را هم تجربه میكند. قنبری درباره این تجربه، انتخاب ژانر كمدی و .... با او حرف زده است. بروید صفحه 11 را بخوانید و لذت ببرید.
در همین صفحه هم با سعید حسینی، مدیر مجمع نوشتافزار ایرانی از معضلات، نیازها و دشواریهای تولید نوشتافزار ایرانی حرف زدهایم. حسینی هم از نیازهای مهم این عرصه از جمله فرهنگسازی حرف زده است. حرفهای او را كه بخوانید خودتان دیگر دلتان میخواهد از نوشتافزار ایرانی حمایت كنید. از دستش ندهید.
در صفحه 12 هم مثل هر چهارشنبه برایتان تاریخ داریم. برشهایی از تاریخ معاصر كه با مصاحبههای خوب و جذاب محمدرضا كائینی به ابهامات و اهمیت چهرههای تاریخی مختلف میپردازد. بخوانید و چهارشنبهتان را مثل صفحههای ما، مثل چهره تحریریه ما آبی كنید. آسمان همه جا هست دیگر...