همسركشی بهخاطر به هم ریختگی خانه
مرد جوان كه به خاطر به هم ریختگی خانه، همسرش را به قتل رسانده بود، تصور نمیكرد بعد از 27 ماه راز صحنهسازی او فاش شود و پلیس او را به اتهام قتل دستگیر كند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت 96 و بهدنبال گزارش قتل زن جوانی در خانهاش در دستور كار پلیس البرز قرار گرفت. تیمی از كارآگاهان اداره جنایی همراه بازپرس ویژه قتل در محل جنایت در منطقه ماهدشت حاضر شدند.
تیم جنایی پس از ورود به خانه با جسد زن 34 ساله رو به رو شدند كه آثار كبودی و بریدگی روی گردنش مشاهده میشد.نوع جراحتها حكایت از درگیری قاتل و مقتول داشت. همچنین وسایل خانه به هم ریخته بود.یكی از همسایهها كه موضوع را به پلیس خبر داده بود در تحقیقات گفت: با شنیدن صدای كمك خواهی یكی از همسایهها از خانه بیرون آمدم. مرد همسایه مقابل در آپارتمانش ایستاده بود و ادعا میكرد همسر و فرزندش در خانه هستند اما در را باز نمیكنند. در را باز كرده و وارد شدیم. جسد زن صاحبخانه در اتاق خواب بود و فرزند یك سالهاش كنار او خوابیده بود.
شوهر مقتول به عنوان مظنون دستگیر شد. مرد جوان در تحقیقات منکر قتل همسرش شد.پس از سه هفته به خاطر اینكه هیچ مدركی علیه همسر مقتول نبود، او با قرار وثیقه آزاد شد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره ادامه تحقیقات در این پرونده به جامجم گفت: تحقیقات ماموران در این پرونده ادامه داشت تا اینكه پس از گذشت 27 ماه، ماموران سرنخهای جدیدی بهدست آوردند كه نشان میداد این مرد قاتل همسرش است.
سرهنگ محمد نادربیگی ادامه داد: متهم به اداره آگاهی احضار شد و این بار با مشاهده دلایل پلیسی هیچ راه فراری در مقابل خود ندید و به كشتن همسرش اعتراف كرد. مرد جوان درباره انگیزهاش از قتل گفت: شب حادثه ساعت 10 شب خسته از سركار به خانه آمدم. خانه به هم ریخته بود و این موضوع عصبیام كرد. با همسرم جر و بحث كرده و گفتم، به خاطر اینكه بیشتر وقتش را با زنهای همسایه میگذراند به كارهای خانه رسیدگی نمیكند. درگیری لفظی به فحاشی و كتك كاری كشیده شد. همسرم را به سمت دیوار هل دادم كه سرش به میز عسلی برخورد كرد و بیهوش شد. او را به اتاق خواب برده و با یك شال زنانه خفهاش كردم. برای صحنهسازی با چاقو ضربهای به گردن همسرم زدم و بچه یك سالهمان را در آغوش او خواباندم و از خانه بیرون رفتم. پس از ساعتی دوباره به خانه برگشتم. با ایجاد سروصدا وانمود كردم كه همسرم و فرزندم در خانه هستند اما در را باز نمیكنند. با كمك اهالی ساختمان در را باز كرده و وارد شدیم.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت 96 و بهدنبال گزارش قتل زن جوانی در خانهاش در دستور كار پلیس البرز قرار گرفت. تیمی از كارآگاهان اداره جنایی همراه بازپرس ویژه قتل در محل جنایت در منطقه ماهدشت حاضر شدند.
تیم جنایی پس از ورود به خانه با جسد زن 34 ساله رو به رو شدند كه آثار كبودی و بریدگی روی گردنش مشاهده میشد.نوع جراحتها حكایت از درگیری قاتل و مقتول داشت. همچنین وسایل خانه به هم ریخته بود.یكی از همسایهها كه موضوع را به پلیس خبر داده بود در تحقیقات گفت: با شنیدن صدای كمك خواهی یكی از همسایهها از خانه بیرون آمدم. مرد همسایه مقابل در آپارتمانش ایستاده بود و ادعا میكرد همسر و فرزندش در خانه هستند اما در را باز نمیكنند. در را باز كرده و وارد شدیم. جسد زن صاحبخانه در اتاق خواب بود و فرزند یك سالهاش كنار او خوابیده بود.
شوهر مقتول به عنوان مظنون دستگیر شد. مرد جوان در تحقیقات منکر قتل همسرش شد.پس از سه هفته به خاطر اینكه هیچ مدركی علیه همسر مقتول نبود، او با قرار وثیقه آزاد شد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره ادامه تحقیقات در این پرونده به جامجم گفت: تحقیقات ماموران در این پرونده ادامه داشت تا اینكه پس از گذشت 27 ماه، ماموران سرنخهای جدیدی بهدست آوردند كه نشان میداد این مرد قاتل همسرش است.
سرهنگ محمد نادربیگی ادامه داد: متهم به اداره آگاهی احضار شد و این بار با مشاهده دلایل پلیسی هیچ راه فراری در مقابل خود ندید و به كشتن همسرش اعتراف كرد. مرد جوان درباره انگیزهاش از قتل گفت: شب حادثه ساعت 10 شب خسته از سركار به خانه آمدم. خانه به هم ریخته بود و این موضوع عصبیام كرد. با همسرم جر و بحث كرده و گفتم، به خاطر اینكه بیشتر وقتش را با زنهای همسایه میگذراند به كارهای خانه رسیدگی نمیكند. درگیری لفظی به فحاشی و كتك كاری كشیده شد. همسرم را به سمت دیوار هل دادم كه سرش به میز عسلی برخورد كرد و بیهوش شد. او را به اتاق خواب برده و با یك شال زنانه خفهاش كردم. برای صحنهسازی با چاقو ضربهای به گردن همسرم زدم و بچه یك سالهمان را در آغوش او خواباندم و از خانه بیرون رفتم. پس از ساعتی دوباره به خانه برگشتم. با ایجاد سروصدا وانمود كردم كه همسرم و فرزندم در خانه هستند اما در را باز نمیكنند. با كمك اهالی ساختمان در را باز كرده و وارد شدیم.