رسم چندین ساله خانهما
تقریبا بدون استثنا، خانه آقای عرفانی، هر هفته مهمانان خاصی دارد. این ماجرا برای یكی دو سال نیست؛ حالا دیگر 15 سالی میشود كه همه اهالی محل، در روزی مشخص از هفته، به خانه خانواده آقای عرفانی میآیند و یكی دو ساعتی را با حال خوب ذكر اهل بیت(ع) میگذرانند و چایی به بركت نام امامحسین(ع) می نوشند. تقریبا از سال83، پسر نوجوان خانواده عرفانی، با پرچمهای مختلف و تصاویر شهدا و المانهایی شبیه به همینها، اتاق شخصیاش را به یك حسینیه تبدیل و دوستانش را برای خواندن زیارت عاشورا و چند دقیقه مداحی دورهمی، به اتاقش دعوت میكند. همین هم میشود كه این رسم ماندگار میگردد و كمكم وسعت پیدا میكند و به ابعاد كلان میرسد؛ آنقدر كه حالا همه اهل خانه درگیرش شدهاند و اسم هیات میتواند خیلی از برنامههایشان را تغییر دهد. اینطور كه آقای عرفانی میگوید، اختصاص یك روز از هفته برای برگزاری هیات، هیچوقت مگر در شرایط بحرانی و خاص كه هیچكس نتوانسته خودش را به مراسم برساند، لغو نشده است. اینجا همهچیز ساده و دلی است؛ بچههای محل بعد از اذان مغرب به هیات میروند و كسی نگران نیامدنشان به خانه نمیشود؛ آخر همه میدانند كه چهارشنبه شبها در خانه آقای عرفانی چهخبر است. آنجا روحانی محل صحبت میكند، یكی از خوشصداهای جمع میخواند و بقیه اشكی میریزند. كتری و سماور خانه همیشه روشن است و چای تازهدم امامحسین(ع) هم بساطش به راه است. مادر خانواده هم غذای آن روز را كمی پر پیمانتر از شبهای دیگر درست میكند تا كسانی كه به هیات آمدهاند، به نیت امامحسین(ع) چیزی بخورند و ته دلشان را بگیرد و به خانههایشان بروند.
خوبی ماجرا این است كه كار اهل محل هم راحت شده است؛ حالا دیگر اگر كسی نذری دارد و نیتی كرده است، پولش را به خانواده آقای عرفانی میرساند و شام یك وعده را بهعنوان نذری بهعهده میگیرد و خیالش هم راحت است كه نذرش كجا و برای چه كسانی خرج شده است؛ غذایی كه میداند با سلام و صلوات و در فضایی متبرك پخته شده است. تقریبا این همه آنچیزی است كه هفتهای یكبار درخانه آقای عرفانی به راه است؛ اتفاقی كه اگر یكهفته به هر دلیلی نیفتد، فكر اینكه چهكار كردهایم كه توفیق برگزاری مراسم این هفته را از دست دادهایم، در ذهن همه اعضای خانواده میچرخد؛ حتی اگر هیچكس به روی خودش نیاورد.