چوب خدا صدا ندارد

چوب خدا صدا ندارد


از خدا و 80 میلیون نفر جمعیت ایران که پنهان نیست از شما هم نباشد. ما یک گروه داریم در یکی از همین پیام‌رسان‌ها که کلهم اجمعین بچه‌های تحریریه و فنی،‌ جمع‌شان آنجا جمع است و گل می‌گویند و گل می‌شنوند.
دیروز وسط تصمیمی که خیلی یهویی به اطلاع همه رسید، محمدصادق علیزاده یک‌تنه شروع کرد خلاف موج حرکت کردن و خلاف نظر همه اعضا نظر داد. (مشروح این تصمیم در روزهای آینده به اطلاع شما هم خواهد رسید) الغرض که این عمل علیزاده مشمول آه و نفرین شد و استاد چنان گرم بازی شده بود که اصلا یادش رفت، دوشنبه‌ها دو سه ساعتی بیرون کلاس دارد و باید برود. خلاصه که چوب خلاف جهت شنا کردنش را خورد! باشد که عبرت گیرد!
و اما بعد... علی آقای رستگار هم هرچند دوشنبه‌ها مثل علیزاده بیرون کلاس دارد اما صبح، زودتر آمده و گزارشش را آماده کرده و مثل یک دانش‌آموز منضبط و مودب، تحویل بچه‌های سینما داده و رفته.
رستگار در گزارش تحلیلی خودش رفته سراغ این موضوع که در دو سه سال اخیر در میان فیلم‌های پرفروش گیشه دارد آرام آرام جایی هم باز می‌شود برای آن دسته از آثاری که کمدی نیستند اما در یک رقابت نابرابر با کمدی‌ها وارد رقابت می‌شوند و بعضا هم موفق!
 اینها بعضا فیلم‌هایی هستند که در جشنواره هم از پس رقبا بر آمده‌اند. رستگار نشسته و مفصل تحلیل کرده که این اتفاق چه معنایی دارد و خوب است یا بد. مشروح گزارش رستگار را در صفحه 11 بخوانید.
و اما آذر مهاجر که از قضا امروز حضور ندارد و او هم مرخصی رفته،‌ نشسته و گزارش مفصلی به نگارش در آورده درباره وضعیت کتاب‌های کودک و نوجوان و جولانی که کتاب‌های ترجمه‎‌ای دارند در این فضا می‌دهند. مهاجر لابه‌لای سطرهای گزارشش، بعضی خبرهای تاپ و اختصاصی را هم رو کرده و راجع به بعضی آمارهای تالیف و ترجمه هم تحلیل‌های جذابی آورده. مشروح گزارش مهاجر هم در صفحه 12 در دسترس شماست.
اگر فرزند کودک یا نوجوان دارید از خواندن این گزارش دقیق و پر از جزئیات غافل نشوید.