بازی در نقشهای منفی تاریخ اسلام همیشه چالش برانگیز بوده. چه از اشقیاخوانی در تعزیه گرفته تا بازی در فیلمها و سریال ها. چه بازیگرانی از پس این نقشها برآمدهاند؟
منفیهای ماندگار تلویزیون
مخالف خوانی و اشقیاخوانی- در هنر نمایش سنتی - آیینی یا همان تعزیه، جایگاه مهمی دارد. این نقشها كه در برابر نقشهای مثبت یعنی اولیا خوانها و موافق خوانها قرار میگرفتند هم باید حالتی تهاجمی میداشتند و هم در نوع شخصیت پردازی شان نوعی خودآگاهی از شرارت و آینده شوم شان دیده میشد. علاوه بر این، بازیگرانی كه این نقشها را بازی میكردند با وجود جذابیت روی سن، در میان عامه مردم چندان مورد استقبال قرار نمیگرفتند و خیلیها ترجیح میدادند میزبان بازیگر نقش امام و اولیا باشند تا شمر و اشقیا. همین فضا باعث شده بود در اغلب مجالس تعزیه، شبیه خوان نقش اشقیا روی سن بیاید و بخواند: « نه من شمرم، نه این خنجر / نه اینجا كربلا باشد ـ غرض مقصود ما این است/ در این مجلس بكا باشد» از زمانی كه هنر سینما و تلویزیون به خدمت نمایش مذهبی آمد، بازیگرانی هم نقشهای منفی بازی كردند و فرصتی یافتند تا چهره شوند. به بهانه محرم 1441 هجری قمری و هزار و سیصد و هشتادمین سال شهادت امام حسین(ع) و یارانش، نگاهی كوتاه به چند نقش ماندگار منفی در فیلمها و سریالهای تاریخ اسلام داشتهایم.
فتحی تا پایان عمرش در آخرین روز سال 82 با عمروعاص شناخته میشد. او وقتی در نقش عمروعاص گریم شد و جلوی آیینه ایستاد بی اختیار بر زبانش عبارت «قدیس» جاری شد. فتحی كه قبل از سریال امام علی(ع) در فیلمهای دستمزد و كشتی آنجلیكا هم بازی كرده بود با عمروعاص دیده شد. شخصیت مكار تاریخ كه با معاویه علیه امام علی(ع)، متحد شدند. فتحی به نسبت سن تاریخی عمروعاص، جوان تر بود. عمروعاص در زمان امام علی(ع) حدود 80 سال داشته است. او بود كه قبل از هجرت، وقتی مسلمانان به حبشه رفتند از طرف قریش پیش نجاشی پادشاه حبشه رفت و میخواست آنها را برگرداند كه نتوانست. فتحی، دانش آموخته كلاسهای تئاترآناهیتا و یكی از برترین استادان فن بیان تاریخ تئاتر ایران بود. برای همین معتقد بود باید با نقش زندگی كرد. با این نگاه، او در طول پنج سال ساخت سریال امام علی(ع) تبدیل به عمروعاص شد. اگرچه قرار بود نقش ابوسفیان را بازی كند ولی چون نقش كوتاه بود قبول نكرد تا همه ما یك شاه نقش فراموشنشدنی ببینیم. صحنه عریانیاش در برابر شمشیر امام علی(ع)، مجادله اش با ابوموسی و كلكل او با معاویه، حالاحالاها در ذهنها باقی میماند.
مهدی فخیمزاده /عمر بن سعد (مختارنامه- داوود میرباقری)
انتشار خبر بازی فخیمزاده در مختارنامه، تعجب برانگیز بود چون یك كارگردان داشت جلوی یك كارگردان دیگر بازی میكرد. بهخصوص كه فخیم زاده با ساخت دو سریال تاریخ اسلام درباره امام حسن(ع) (تنهاترین سردار) و امام رضا(ع) (ولایت عشق) عملا جا پای میرباقری گذاشته بود اما بازی درخشان او در نقش مهم ابن سعد، فرمانده سپاه كوفه در كربلا، خیرهكننده بود. فخیم زاده پیش از این در دو سریال تاریخی كه خودش ساخته بود هم نقشهای منفی داشت و حتی در تنهاترین سردار نقش شمر را بازی كرده بود اما پیچیدگی نقش عمر بن سعد كه تردیدش برای رفتن به كربلا را با وعده حكومت ری از بین میبرد، نام او را با این نقش گره زد تا این كارگردان كاركشته پلیسی ساز، نقشی تاریخی بسازد. نقشی كه پیش از این، مرحوم انوشیروان ارجمند در سریال روایت عشق و حسن پورشیرازی در فیلم رستاخیز هم آن را بازی كرده بود.
محمد صادقی/ مامون (ولایت عشق - مهدی فخیمزاده)
او هر نقشی بازی كند، مامون است. میخواهد نقش پلیس سریال خواب و بیدار باشد یا حضرت ابراهیم(ع) و امیركبیر سریالهای محمدرضا ورزی. حتی اگر در سریال مختارنامه هم با كلی گریم و استفاده از دوبلور، عبدا... بن مطیع، فرماندار كوفه شود باز هم مامون است. صادقی در ولایت عشق این شانس را آورد كه مهدی فخیمزاده، شخصیتپردازی خیلی خوبی برای مامون خلیفه عباسی كرده بود. متظاهر، مكار و قدرت طلب كه امام رضا(ع) را به خراسان دعوت كرده بود اما در مخمصه افتاده بود. چون در این سریال، شمایل امام رضا(ع) با نور پوشانده شده بود، صادقی كار سختتری هم داشت او باید یك تنه از پس سكانسها و فضاهای دو نفره گفتوگوی مامون و امام برمیآمد كه آمد. لب گزیدنها، التهاب در چشمها و استیصالش در مجادله با امام و بعد هم نمایش قدرتش جلوی وزیرش، ابن فضل، مامون را باورپذیر كرد.
افسانه بایگان/ جعده ( تنهاترین سردار - مهدی فخیمزاده)
ستاره زن سینمای ایران در دهه بی ستاره 60 در تنهاترین سردار، ریسك بزرگی كرد و نقشی منفی را بازی كرد. بایگان در این سریال نقش جعده، همسر امام حسن(ع) را بازی كرد؛ زنی كه با وعده معاویه، همسرش را مسموم میكند. تردیدهای او و گول خوردنش جالب بود. احترام به همسری كه به دلیل محدودیت تصویری امكان نمایشش وجود نداشت و بار درام فضاهای دونفره زن و شوهری را به دوش بایگان میانداخت، پیچیدگی نقش را بیشتركرده بود. بایگان كه در اولین تجربه تلویزیونیاش، سربداران كه آن هم كاری تاریخی بود موفق شده بود، در این سریال مهدی فخیم زاده هم موفق عمل كرد اما دیده نشدن سریال بر دیده شدن كارش تاثیر گذاشت.
محمد فیلی / شمر (مختارنامه - داوود میرباقری)
او دو نقش متفاوت نسیم بیگ و بسیم بیگ در سریال روزی روزگاری (امرا... احمدجو) داشت. برادری خنگ در میان یاران حسام بیك و برادری دو قلو و عاقل در میان یاران مراد بیگ. این بازیگر شیرازیالاصل تا مدتها با این دو نقش شناخته میشد تا اینكه ناگهان با صورتی برص، شمر شد. شمربن ذی الجوشن مرادی از قاتلان فاجعهساز كربلاست كه نماد اشقیا به حساب میآید. پیش از او، مصطفی طاری در معصومیت از دست رفته، فخیم زاده در تنهاترین سردار، ایمان ساجدی در روایت عشق و انوش معظمی، شمر بودند اما شمر مختارنامه كه اتفاقا نقش فعالی در صحنههای كربلا داشت، بیشتر ماندگار شد.
محمدرضا شریفی نیا/ ولید ( امام علی(ع) - داوود میرباقری)
سالها قبل از اینكه تبدیل به چهرهای جنجالی شود خودش را با ولید اثبات كرد. فرماندار كوفه كه عشق به قطام، حكومتش را به باد داد. هنوز هم خیلیها او را ولید صدا میزنند و میگویند ولید سینمای ایران. گرچه او بازیهای متفاوتی در پری، لیلا و برج مینو هم داشت. خواندن نماز صبح چهار ركعتی، مستی وخماری اش در خانه، گفتوگویش با شتر جمل و«مسئلتن» گفتنهای پی درپی برای ماستمالی موضوعات سخت، نماهای ماندگاری است كه شریفینیا در 36 سالگی در سریال امام علی(ع) ماندگاركرد اگر چه ولید واقعی در تاریخ حداقل دو برابر او سن داشته است.
فرهاد اصلانی/عبیدالله بن زیاد (مختارنامه- داوود میرباقری)
در تاریخ سینما و تلویزیون ایران شش نفر نقش ابن زیاد را بازی كردهاند. مرحوم عزتا... مقبلی در فیلم سفیر (فریبرزصالح)، داریوش فرهنگ در سریال معصومیت از دست رفته (داوود میرباقری)، مرحوم رضا سعیدی در روایت عشق (انوشیروان ارجمند، علاءالدین رحیمی)، محسن زهتاب در فرستاده (جواد شمقدری)، بابك حمیدیان در رستاخیز (احمدرضا درویش) و فرهاد اصلانی در مختارنامه (داوودمیرباقری). هر شش نفر، از نگاه خود این حاكم كوفه در زمان عاشورا را تصویر كردند اما بین اینها، اصلانی فرصت بیشتری برای این نقش داشت و در سریال 40 قسمتی مختارنامه، ابعاد متنوعی به آن داد. اصلانی كه نقش كوتاه یزید را در امام علی(ع) داشت و همبازی مهدی فتحی (عمروعاص) و بهزاد فراهانی(معاویه) بود گفته از آن موقع میخواست چنین نقشی را بازی كند، چون برایش حال فتحی و فراهانی عجیب بود. اصلانی برای رسیدن به این آرزویش ده سال صبر كرد. در سریالهای خانهای درتاریكی و راه بیپایان نقشهای یك پلیس فربه متفاوتی را نشان داد تا میرباقری او را ابن زیاد مختارنامه كند. خطبه قرایش در مسجد كوفه، خندههای هیستریكش وقتی با چوب به صورت مختار زد. كابوس هایش بعد از عاشورا، شخصیت او را چنان سنگین كرد كه میشود گفت در نیمی از سریال حتی بر شخصیت مختار هم سایه انداخته بود.
ویشكا آسایش/ قطام ( امام علی(ع)- داوود میرباقری)
سمبل حضور زنان در سریالهای مذهبی است. این نقش در تاریخ اینقدر كه داوود میرباقری در سریال امام علی(ع) به آن شاخ و برگ داد نبود، اما توانست بر تعداد بینندههای این كاربیفزاید. آسایش، خواهر زاده مازیار پرتو، فیلمبردار سریال امام علی(ع) بود كه خیلی اتفاقی و در 19 سالگی برای نقش قطام انتخاب شد. دخترجوان سركشی كه رویاهای بزرگی در سرداشت. ولید را از گول زد و خودش را هم ردیف عایشه میدید و شرط ازدواجش با ابن ملجم را خون امام علی(ع) تعیین كرد. آسایش در سریال امام علی(ع) ـ با صدای مینو غزنوی، نقش ماندگاری خلق كرد. بازی او كه درآن سالها در تلویزیون تازگی داشت مخالفان و موافقان زیادی بهخود دید. عدهای به میرباقری خرده میگرفتند كه این سریال، سریال قطام است و زنان در تاریخ صدر اسلام اینقدر پررنگ نبودهاند. او در سریال مختارنامه هم نقش كوتاه جعده، همسر خائن امام حسن(ع) را بازی كرد.
انوش معظمی / حرمله (مختارنامه - داوود میرباقری)
بدنی پرمو با مخفیگاهی مخوف و مرگبار داشت. میرباقری از حرمله شخصیتی فراانسانی و غیرقابل مهار و قاتل قهاری كه استاد تیراندازی است، ساخته بود. صدای پرحجم و زمخت معظمی كه از تئاتر با خودش آورده بود نكته مهمی بود كه تحت تاثیر گریم و فضای سنگینش قرار داشت. حرمله در سریال، خیلی ابعاد غیرانسانی دارد و در دوئل با مختار كشته میشود ولی واقعیت نحوه مرگ او را تیرباران در بازار كناسه كوفه و آتش زدن جسدش نوشتهاند. معظمی كه نقشهای كوتاهی در مسافرری و معصومیت از دست رفته داشت در فیلم رستاخیز هم نقش شمر را بازی كرد تا یك بازیگر تاریخی لقب بگیرد.