تو را می‌گریم  به گریه اندوهگینان

تو را می‌گریم به گریه اندوهگینان

 روایت روز حسین -6 شنبه  هفتم  محرم
حسیـــــــــن روی در آسمان كرد و گفت: بارخدایا، ای‌والامكانِ بزرگ‌شوكت، ای چاره‌سازِ بی‌نیاز، گسترده است كبریایت و توانایی بر هرچه خواهی، مهربانی‌ات نزدیك است و وعده‌ات راست، نعمتت فرو می‌بارد و بلایت نیكوست، نزدیكی هرگاه بخوانندت و آگاهی بر‌هرچه آفریده‌ای و پذیرایی هركه را به تو بازگردد، توانایی هرچه كنی و دریابی هرچه خواهی، سپاس می‌گزاری گر سپاست گزارند و یاد می‌كنی گر یادت كنند.
می‌خوانم تو را خواندن بی‌چیزان و مشتاقم در تو، چون اشتیاق ناداران و در تو می‌گریزم، آنچنان‌كه ترسندگان و تو را می‌گریم به گریه اندوهگینان و یاری‌ات می‌طلبم، یاری جستن ناتوانان و بر تو تكیه می‌كنم كه تكیه بر تو بس.
بارخدایا، میان ما و این قوم داوری كن كه اینان ما را فریفتند و نیرنگ در كارمان كردند و ما را وانهادند و پیمان شكستند و ما را كشتند. ما را كه خاندان پیغامبرت بودیم و فرزندان حبیبت محمد بن عبدا...، صلوات بر او كه او را به پیغامبری برگزیدی و امین وحی‌اش پسندیدی.
پس در این كار ما گشایشی فرست، به مهربانی‌ات، ای مهربان‌ترین مهربانان.
            
پس نزدیك كوفیان شد و تیغ برهنه در كف داشت. گویی از دهر نومید است و آهنگ مرگ كرده است.
پس این ابیات خواندن گرفت:
منم، پور علی پاك، از خاندان هاشم
اگر فخر بفروشم، همین فخر مرا بس.
و نیایم رسول خدا، مكرم‌ترین مردمان و ما چراغ روشن خدای در میان خلق و مامم فاطمه از تبار احمد و عمم جعفر، آن‌كه گفتی دو بال بر شانه دارد و كتاب خدای، بی‌شبهه‌ای، بر ما فرو فرستاده شد و نزد ماست و از وحی و هدایت و سخن خیر، هرچه هست نزد ماست و ماییم امان خدای از برای مردم و از این‌روست كه سرافرازیم و نامدار و ماییم والیان حوض كوثر كه دوستان و دوستداران‌مان را می‌نوشانیم از آن جام كه در كف رسول خداست و پیروان ما گرامی‌ترین پیروانند در میان مردم و بدخواهان ما زیان‌دیدگانند در روز جزا.