نتایج مطالعات جدید نشان میدهد فقر، فراتر از تبعات اجتماعی چطور بر سلامت جسمی و روحی انسان اثر منفی میگذارد
ردپای بی پولی بر ژنهای ما
همیشه از شنیدن داستانهای افرادی كه گرفتار فقر بودند و بعدها ثروتمند شدند لذت میبریم. اما حقیقت این است كه فقر هیچگاه دست از سر فقرا برنمیدارد؛ بهخصوص در مورد آنهایی كه در كودكی فقر را تجربه كرده باشند. فقر نهتنها روی سلامت آنها اثر منفی میگذارد، بلكه بخشی از ژنتیكشان را هم تغییر میدهد. محققان در بررسیهای گذشته خود نشان داده بودند شرایط بد اقتصادی - اجتماعی، افراد را در خطر ابتلا به انواع بیماریها قرار میدهد. در حقیقت، وضعیت اقتصادی- اجتماعی عامل مهم تعیینكننده سلامت و احتمال بیماری افراد است و نابرابری اجتماعی در هر جامعهای كه رخ دهد، موجب اضطراب افراد آن جامعه و در نتیجه ابتلا به انواع بیماریها میشود.
تاثیر وضعیت اقتصادی- اجتماعی حتی در بسیاری از گونههای حیوانی مانند میمونها هم مشاهده شده و روی سلامت جسم و روح و روان آنها هم اثرگذار است.
محققان با وجود اینكه به ارتباط مستقیم مشكلات اقتصادی- اجتماعی و شرایط سلامت افراد پی برده بودند، اما علت این مساله همچون رازی باقی مانده بود. این سوال همیشه مطرح بوده كه بدن چگونه میتواند تجربههای سخت فقر را كه با آن رشد كردهایم به خاطر بسپارد؟ یا چگونه تجربههای بد وضعیت اقتصادی- اجتماعی روی عملكرد سلولی و فیزیولوژی ما تا آنجا اثر میگذارد كه سلامتمان را به خطر میاندازد؟
داغ فقر روی ژنها
اخیرا توماس مكدید (Mc Dade) استاد دانشگاه نورثوسترن واقع در ایالت ایلینوی آمریكا، در بررسیهای جدید خود دریافته است فقر علاوه بر اینكه سلامت جسم و روان فرد را به خطر میاندازد، میتواند روی ژنهای فرد هم اثر منفی بگذارد و میزان عملكردشان را تغییر دهد.
توماس مكدید و تیم تحقیقاتیاش با همكاری محققان كانادایی، در بررسیهای خود متوجه شدند كه شرایط بد
اقتصادی-اجتماعی روی متیلدار شدن دیانای (یا متیلاسیون دیانای) اثر مستقیم دارد؛ اتفاقی كه روی تعداد بسیاری از ژنها (بیش از ۱۵۰۰ ژن) اثر میگذارد. در واقع وضعیت اقتصادی- اجتماعی نامطلوب، ساختار و عملكرد تقریبا ۱۰ درصد از ژنها را تغییر میدهد.
محققان روی ۵۰۰ شركتكننده زن فیلیپینی كه درآمد و سطح زندگی نسبتا پایینی داشتند، بررسیهای خود را انجام دادند. آنها همچنین از ژنتیك و دادههای تحلیلی زنانی كه اوایل دهه 1360/۱۹۸۰ بچهدار شده بودند، استفاده كردند و بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی آنها و تغییرات ژنهای نوزادان آنها طی فرآیندی به نام اپیژنتیك، ارتباطی مستقیم یافتند. این پدیده، اثرات متفاوتی در نوزادان میگذارد و ممكن است آنها را به مشكلات شناختی یا اختلال طیف اوتیسم مبتلا كند. اپیژنتیك، شامل تغییرات شیمیایی دیانای است كه از رونویسی توالی دیانای در سلول پیشگیری میكند یا آن را وادار به رونویسی و فعالشدن میكند.
این محققان وضعیت این نوزادان را در دورههای مختلف زندگیشان از كودكی تا بزرگسالی بررسی كردند. آنها هنگام بررسی وضعیت اقتصادی-اجتماعی موارد متعددی را در نظر گرفتند كه از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره كرد: درآمد ماهانه، داراییهای خانه (مجموع كالاهایی كه در خانه وجود دارد مانند یخچال، تلویزیون، كولر و مالكیت خانه، وجود برق در خانه، مالكیت خودرو)، میزان تحصیلات مادر و پدر. با توجه به این موارد، افراد شركتكننده در آزمایش به گروههای دارای وضعیت اقتصادی-اجتماعی مطلوب و نامطلوب تقسیمبندی شدند.
متیلاسیون دیانای با ما چه میكند؟
تمام موجودات در سلولهای خود، ژنهای منحصر به فردی دارند كه تمام اجزای بدنشان با استفاده از دستورالعملهای حك شده روی آن ژنها در قالب كدهای شیمیایی تولید شدهاند. این راهنمای اطلاعاتی كه در تمام پستانداران از جمله انسان وجود دارد، از دو لایه- متن خود دیانای (متشكل از توالی نوكلئوتیدها) و یك سیستم اصلاح ژنتیكی (متیلاسیون) كه پیام فعال بودن یا غیرفعال بودن آن توالی را نشان میدهد- تشكیل شده است. در واقع، متیلاسیون نوعی سازوکار پیچیده مولكولی ارائه میدهد كه به واسطه آن میتوان اطلاعات ژنتیكی را تفسیر كرد. تمام سلولهای بدن دارای یك نوع دیانای هستند، اما الگوهای متیلاسیون متفاوت آنها در بافتهای مختلف موجب بروز صفات ویژه و عملكرد متفاوت سلولها میشود. مثلا بسیاری از ژنهای كبد در سلولهای كبدی بدون متیلاسیون قرار دارند و موجب ایجاد عملكردهای ویژه سلول كبدی میشوند، اما در بافتهای دیگر متیلدار یا به عبارت دیگر غیرفعال هستند. درك این سیستم از تفسیر اطلاعات ژنتیكی، در كشف وضعیت جسمی افراد و احتمال ابتلای آنها به بیماریهای مختلف ضروری است.
متیلاسیون دیانای نقشی تعیینكننده در رشد و نمو عادی و تمایز سلولی دارد و الگوی بیان ژنها را در سلولها تغییر میدهد. تمام سلولهای بدن ما حاوی اطلاعاتی به شكل دیانای است. رشتههای دیانای مجموعهای از توالی بازهای آلی آدنین (A)، سیتوزین (C)، گوانین (G) و تیمین (T) است.
متیلدار كردن دیانای، فرآیندی بیوشیمیایی است كه گروههای متیل به بخشهای خاصی از نوعی توالی، به نام سیپیجی (CPG) اضافه میشود. در ژنوم، قسمتهایی وجود دارد كه حاوی مجموعهای از این بخشهای خاص سیپیجی است. وقتی گروههای متیل به این بخشهای خاص اضافه شود روی بیان ژن اثر میگذارد. این موضوع بسیار مهمی است و معمولا تحت شرایط مختلف الگوهای
متیله شدن متفاوتی در سطح ژنها ایجاد میشود و به این ترتیب نقش محیط در عملكرد محتوای ژنتیكی افراد اعمال میشود. مثلا ممكن است ژنی از والدین به فرزند منتقل شود و اگر آن ژن به كار بیفتد و اصطلاحا «بیان شود» روی سلامت او اثر منفی بگذارد. در حالیكه اگر در شرایطی آن ژن خاص متیله شود، با خاموش ماندن آن ژن هیچ مشكلی برای فرزند به وجود نمیآید. محققان در بررسی داوطلبان متوجه شدند كه بیش از ۲۵۰۰ مورد متیلاسیون در ژنهای افرادی كه در فقر بزرگ شدهاند، صورت گرفته كه این تعداد متیلاسیون، عملكرد بیش از ۱۵۰۰ ژن در آنها را تغییر داده است.
نقش وراثت یا تربیت؟
در گذشته محققان همیشه بر این فرض بودند كه ژنها ثابتند و شرایط زیستیمان را تعیین میكنند. آنها از والدین به فرزندان به ارث میرسند. بنابراین فرزندان تحت تاثیر این ژنها هستند و نمیتوانند در آن ژنها تغییری ایجاد كنند. این تفكر، مدل نسبتا سادهای از جبرگرایی ژنتیكی است كه در كمال شگفتی، بسیاری از افراد به آن باور دارند. اما این تفكر با مبحث ژنومیك امروزی و دانشی كه ما از اثر ژنها روی سلامتمان داریم سازگار نیست. اصطلاح اپیژنتیك عملا به معنای «فراتر از ژنوم» بودن است و طبقه وسیعتری از تغییر و اصلاح ساختارهای ژنها را شامل میشود كه در نهایت روی عملكردشان تاثیر میگذارند. در واقع اپیژنتیك، مطالعه عوامل خارجی یا محیطی است كه موجب فعال یا غیرفعال شدن ژنها میشود و روی چگونگی بیان آنها اثر میگذارد.
یكی از این فرصتهای جالب در این مسیر تحقیقی از ژنها، به ویژه وقتی در مورد اپیژنتیك صحبت میكنیم، نوع تفكر ما در مورد ژنوم است. ژنوم بخشی از زیستشناسی انسان است كه برای رشد و فعالیت به دادههای ورودی از محیطزیست خود نیاز دارد.
بررسیهای جدید در مورد عملكرد ژنها، تفكر ما را در مورد ژنها كمی متفاوتتر به چالش میكشد و ژنوم را مادهای پویا میداند كه حقیقتا میتواند ساختار و عملكرد خود را متناسب با تجربه فرد تغییر دهد. تجربههایی كه افراد هنگام رشد دارند، بیوشیمی ژنهایشان را از نظر ساختار و عملكرد تغییر میدهد. ژنها نمیتوانند در خلأعمل كنند و همواره در معرض اثرات محیطی هستند. محیطزیست زمانی میتواند روی بدن و سلامت افراد اثر بگذارد كه پیش از آن ژنوم فرد را دستخوش تغییر كرده و الگوهای بیان ژن در او شكل تازهای به خود گرفته باشد.
بنابراین صرفا وراثت یا تربیت در این میان به تنهایی نقش ندارند، بلكه آنها در تمام مسیر رشد انسان در كنار هم كار میكنند و هر دو روی كیفیت زندگی فرد اثر میگذارند.
محققان به دنبال این كشف قصد دارند با بررسی وضعیت اقتصادی-اجتماعی افراد از كودكی تا نوجوانی و متیلاسیون دیانای آنها مشكلات و بیماریهای بزرگسالیشان را پیشبینی كنند و از ابتلا به آن بیماریها و همچنین مرگهای زودرس پیشگیری كنند.
منابع: Science Focus و Physical Anthropology