كتابهایی كه دانشآموزان، صحنهگردان اصلی آنها هستند
داستان نیمکتنشینها
این تصور كه گمان كنیم با آغاز ماه مهر و بازگشایی مدارس، پرونده مطالعات غیر درسی بسته میشود از نظر نگارنده تا حدودی اشتباه است. یعنی فكر كنیم همین كه مدارس باز شد و درسها روی غلتك افتاد دیگر باید عطای برخی فعالیتها را به لقایش بخشید و دو دستی به كتابهای درسی و تمرینها و تكالیف چسبید. اصلا مگر میشود؟ بالاخره محصل هم انسان است و نیازهایی دارد. نیاز به گذراندن اوقاتی فارغ از درس و مشق و مدرسه و معلم و علاوه بر اینكه میتواند زمینه دریافت بهتر نكات آموزشی را فراهم كند، میتواند زمینه ایجاد خلاقیت هم شود. یكی از فعالیتهایی كه به كرات دیده شده پدر و مادرها زمان مواجه شدن با آن، برخوردهای شدید كردهاند، مطالعه آزاد است. همین كه پدر و مادر میبینند فرزندشان كتابی غیردرسی در دست دارد با عباراتی نظیر «حالا چه وقت این كارهاست؟» یا «به جای این كارا بهتره به درست برسی» در واقع مانع این میشوند كه فرزندانشان با كتاب خود را سرگرم كند و لحظاتی را از درس و تكلیف دور شود. این در حالی است كه كتابها از بهترین سرگرمیهای موجود برای این گروه سنی بهشمار میروند كه علاوه بر ایجاد لحظاتی هیجانانگیز میتواند بر تجربههای آنها نیز اضافه كند. در این شماره به مناسبت بازگشایی مدارس و آغاز مهر سراغ آثاری رفتیم كه دانشآموزان و نوجوانان نقشآفرین آنها بوده و اتفاقات حول محور آنها روی داده است. كتابهایی كه میتواند در تازهای از جهانهای متفاوت را روی نوجوانان و مخاطبان خود باز كنند. كتابهایی كه علاوه بر نوجوانها به پدر و مادرها نیز توصیه میشود تورقی كنند شاید تشویق شوند به فرزندانشان نیز اجازه كتاببازی بدهند.
در این رمان خواننده با نوجوانهایی روبهروست كه بیسرپرست یا بدسرپرست هستند و به همین دلیل در خانهای قدیمی مشغول قالیبافیاند.شخصیتهایی كه در عصر قاجار زندگی میكنند و هركدام قصهای دارند و میشود ساعتها نشست پای قصه زندگی آنها و متوجه گذر زمان نشد، هرچند این تمام قصه نیست، بلكه این كتاب یك سهگانه (همان سهجلدی) است كه تاكنون دو جلد آن منتشر شده كه در جلد اول شخصیت اصلی به واسطهای با دنیای مردگان ارتباط برقرار میكند. مدرسه رفتن نوجوانها هم وجه دیگر این كار است كه در روزگار قاجارها امری غیرعادی محسوب میشده و در نهایت مكتبخانه و رفتن پیش ملای مكتبخانه برای آموختن سواد خواندن رسم بوده، ولی حمیدرضا شاهآبادی در این داستانها تصویری از فضای مدارس نوین را نیز برای خوانندهاش و سختیهایی كه در این مسیر وجود داشته، ترسیم كرده است.
محمدجواد و شمشیر ایلیا
این بار یك نوجوان پا به عالمی میگذارد كه باور كردنی نیست. او به سفری میرود كه تا مدتها از ذهنش پاك نمیشود. در این رمان محمدجواد وارد عالم حروف و صداها میشود تا یك دوست قدیمی را پیدا كند. دوستی كه مدتها به واسطه بازیهای رایانهای و مشغولیتهای دیگر از او دور شده است. محمدجواد در این رمان از زیرزمین خانه خود در یك شب كه تنها مانده به سفری میرود كه آیندهاش رقم میخورد. اگر بگویم قرار است در این رمان خواننده وارد چه باغی شود ممكن است با پیشداوری آن را كنار بگذارد، ولی توصیه میكنم اعتماد كنید و بابت این اعتماد پشیمان نشوید. فاطمه مسعودی در رمانش تلاش كرده هم قرآن را با داستانش آموزش دهد و هم سفری به باغ معارف قرآنی داشته باشد تا خوانندهاش بینصیب نماند.
مترسك مزرعه آتشین
نوجوانها از یك سنی به بعد گرفتار پرسشهایی میشوند كه میتواند مسیر زندگی آنها را تغییر دهد. پرسشهایی كه ریشه در شخصیت آنها دارد و به عبارتی مسیر بزرگ شدن و اصطلاحا مرد شدن آنها را تعیین میكند. داوود امیریان در این رمان تلاش كرده تا با ساختن یك شخصیت لوس و نُنُر به اسم آیدین خواننده را در موقعیت شخصیت داستانش قرار دهد كه یك اتفاق او را در موقعیت مرد شدن قرار میدهد؛ اتفاقی كه مردان بسیاری را روانه جامعه كرد و به عبارتی دانشگاه انسانسازی بود. در این رمان خواننده در فضای یك انتخاب سخت قرار میگیرد كه آیدین آن را قرار است رقم بزند و موقعیتهای سختی را از سر بگذراند كه پس از اتمام آنها دیگر خبری از آن پسربچه لوس و نازنازی نیست!
نرگس
این كتاب قصه و ماجرای خواهر و برادری را در روزهای انقلاب بازگو میكند. در واقع برای نوجوانهای امروز كه شاید بسیاری از موضوعات را تجربه نكرده باشند، این رمان شاید بتواند بخشی از تجربه آنها را شكل دهد. چون «نرگس» میخواهد نشان دهد قیمت و ارزش برخی چیزها كه به مرور زمان امری عادی تلقی میشوند، كم نیست و بسیاری برای به دست آوردن آن خون دلها خوردهاند.
نرگس در این داستان بهخاطر موضوعی اجازه ورودش به مدرسه گرفته میشود و نمیتواند در كلاسها شركت كند و برادرش برای اینكه بتواند كاری برای خواهرش انجام دهد، وارد مبارزه میشود كه در واقع پله اول برای جنگیدن است، جنگیدن برای چیزهایی كه فكر میكنیم ارزش دارند. رحیم مخدومی در این رمان، تصویری از نوجوانهایی را نشان میدهد كه برای رسیدن به خواستههایشان تلاش میكنند و اینكه موفق میشوند یا نه را بهتر است خودتان بخوانید!
آن بیست و سه نفر
داستان كربلا تكرار میشود. سیدمرتضی آوینی میگوید كسانی كه میخواهند ما را بشناسند داستان كربلا را بخوانند. جنگ تحمیلی هم تكرار تاریخ بود. نوجوانهایی كه درس و مشق و مدرسه را رها كردند تا برای دفاع از وطن در صحنه حضور داشته باشند و یك وجب از خاك را زیرپای دشمن نبینند. در مرور سالهای جنگ تحمیلی كم نیستند نوجوانهایی كه در سنگرها هم سلاح دست گرفتند و هم در زمانهایی كه فرصتی ایجاد میشد درس خواندند و سنگر كسب علم را نیز خالی نكردند.
این كتاب روایت 23 نوجوان است كه در جبههها پابهپای مردان جنگی آمدند تا اینكه اسیر شدند. روایتی از هشت ماه اسارت در استخبارات عراق و دیدار با صدام حسین كه زمینه
یك اسارت هشت ساله بود. نوجوانهایی كه هركدام مانند یك مرد با رفتارشان عراقیها را به زانو درآورده و تسلیم كردند. این كتاب روایت
آن روزهاست؛ روزهایی كه نوجوانهایی كه زمانی پشت میز و نیمكتها مینشستند پشت خاكریزها سلاح دست گرفتند تا دشمن طمع این خاك را از سرش بیرون كند. احمد یوسفزاده در این كتاب روایتی از روزهایی كه در بازداشتگاه استخبارات عراق اسیر بودهاند را نوشته؛ روزهایی كه باید پشت نیمكت مینشستند.
-
با یک «گل» بهار شد!
-
توی عالم همسایگی
-
جواهرهای کشمیر در خوزستان
-
خوابهای جنگی شهر موشکها
-
روایت هولناک از1675روزاسارت درجهنم سومالی
-
داستان نیمکتنشینها
-
یارانه چه کسانی قطع میشود؟
-
بچه مهندس، آقا مهندس میشود
-
انفجار 160 میلیارد دلاری
-
71درصد مردم پای حسینیه تلویزیون
-
یارانه چه کسانی قطع میشود؟
-
یارانه اقشار کم درآمد به اشتباه حذف شده است