رهایی پسر سواركار از اسارتگاه مخوف ماموران قلابی
مامور اخراجی نیروی انتظامی و دو دامادش به اتهام نقش داشتن در ماجرای 23 روز گروگانگرفتن جوان سوار كار بازداشت شدند. آدمربایان شامگاه دوشنبه گروگان را رها كردند.
به گزارش خبرنگارجنایی جامجم، 31 شهریورامسال مردكارخانه داری باحضور در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شكایتی مبنی برربوده شدن پسر 26 ساله اش مطرح كرد.
با دستور بازپرس احسان زمانی، تحقیقات ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در این باره آغاز شد . شاكی در تحقیقات پلیسی گفت: پسرم سواركار است شب قبل با من تماس گرفت و ادعا كرد، ماموران اطلاعات او را بازداشت كردهاند. موضوع بازداشتش را پیگیری كردم كه مشخص شد، او از سوی هیچ نهادی بازداشت نشده و به احتمال قوی در دام ماموران قلابی گرفتار شده است.
همزمان با این شكایت، ماموران به محل وقوع آدمربایی رفتندو در بازرسی از خودروی بنز جوان ربوده شده تلفن همراه او را همراه گردنبند طلایش در صندوق عقب ماشین یافتند. پلیس در جستوجوی آدمرباها بود تا اینكه چهار روز بعد یك نفر از آنها، در تماس با پدر جوان سواركار گفت فرزندش را ربوده و در قبال آزادی او پنجمیلیون دلار و یك و نیم میلیون یورو خواست و تهدید كرد اگر خواستهاش را اجرایی نكند، گوش و بقیه اعضای بدن او را كنده و برایش ارسال میكند. این درحالی بود كه آدمرباها در تماسهای بعدی مدام محل تحویل محموله دلارو یورو را تغییر میدادند و در این مكانها حاضر نمیشدند.
در ادامه جستوجوهای پلیسی آنها رد تماسهای تلفنی آدمرباها با خانواده شاكی را در محدوده شهر فردیس كرج به دست آوردند و پی بردند كه سیمكارتها متعلق به دو مرد در فردیس است كه با هماهنگی قضایی به آنجا اعزام شدندوبیست و یكم مهر امسال هردو را در خانههایشان بازداشت كردند كه معلوم شد این دو نفر باجناق هستند. آنها در بازجویی اولیه گفتند برادرزنشان سیمكارتها را در اختیار داشته و بیگناه هستند. با توجه به گفتههای آنها برادرزنشان به نام علیرضا روز بعددر خانهای ویلایی در ساری شناسایی و بازداشت شد.
علیرضا كه مامور اخراجی است هم در تحقیقات منكر آدمربایی شد و گفت: یكی از سیمكارتها را به مردی افغان دادهام و شاید او آدمربا است.
این سه مرد به اتهام مشاركت در آدمربایی در بازداشت بهسر میبرند و تحقیقات از آنها در حالی ادامه دارد كه دیروز مرد گروگان به پلیس آگاهی تهران رفت و ماجرای ربایش و نجات خود را تشریح كرد و گفت: آن روز در مجلس سوگواری پدربزرگم در رباط كریم شركت كردم و بعد به خانهمان در شهرك غرب بازگشتم. مقابل در سرنشینان یك دستگاه پژو پارس سراغم آمدند ومدعی شدند ماموران اداره اطلاعات هستند و حكم جلبم را دارند. هرچه گفتم اشتباه میكنید قبول نكردند و فقط اجازه دادند تلفنی به پدرم اطلاع دهم كه بازداشتم.
وی افزود: دستبند به دستانم زدند، چشمانم و پاهایم را بستند و به زور داخل خودرو انداختند و حركت كردند. فكر میكنم 45 دقیقهای درراه بودند. از میان حرفهایشان متوجه شدم سمت كرج رفتهاند. مرا به سولهای بردند و فقط برای رفتن به دستشویی دست وپایم را بازكرده و دوباره میبستند.غذا ی كمی به من میدادند. مدام میگفتند رئیسمان با پدرت اختلاف مالی دارد و او دستور آدمربایی داده و با دستور او میتوانیم آزادت كنیم. تهدید میكردند اگر پدرم همكاری نكند، بدنم را تكه تكه میكنند.
وی افزود: 23 روز در اسارتگاه آنها بودم . دوشنبه شب یكی ازمراقبانم، سراغم آمدو گفت دلم برای خانوادهات سوخته و میخواهم تو را آزاد كنم . 50 هزار تومان در جیبم گذاشت و مرا سوار خودرو كرد و با خودش برد و در كنار جادهای پیاده كرد. گفت آزادت میكنم اما شاید رئیسمان مرا توبیخ و از كار بیكار كند.
تحقیقات پلیس از متهمان و نیز بازداشت بقیه اعضای فراری این باند ادامه دارد .
به گزارش خبرنگارجنایی جامجم، 31 شهریورامسال مردكارخانه داری باحضور در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شكایتی مبنی برربوده شدن پسر 26 ساله اش مطرح كرد.
با دستور بازپرس احسان زمانی، تحقیقات ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در این باره آغاز شد . شاكی در تحقیقات پلیسی گفت: پسرم سواركار است شب قبل با من تماس گرفت و ادعا كرد، ماموران اطلاعات او را بازداشت كردهاند. موضوع بازداشتش را پیگیری كردم كه مشخص شد، او از سوی هیچ نهادی بازداشت نشده و به احتمال قوی در دام ماموران قلابی گرفتار شده است.
همزمان با این شكایت، ماموران به محل وقوع آدمربایی رفتندو در بازرسی از خودروی بنز جوان ربوده شده تلفن همراه او را همراه گردنبند طلایش در صندوق عقب ماشین یافتند. پلیس در جستوجوی آدمرباها بود تا اینكه چهار روز بعد یك نفر از آنها، در تماس با پدر جوان سواركار گفت فرزندش را ربوده و در قبال آزادی او پنجمیلیون دلار و یك و نیم میلیون یورو خواست و تهدید كرد اگر خواستهاش را اجرایی نكند، گوش و بقیه اعضای بدن او را كنده و برایش ارسال میكند. این درحالی بود كه آدمرباها در تماسهای بعدی مدام محل تحویل محموله دلارو یورو را تغییر میدادند و در این مكانها حاضر نمیشدند.
در ادامه جستوجوهای پلیسی آنها رد تماسهای تلفنی آدمرباها با خانواده شاكی را در محدوده شهر فردیس كرج به دست آوردند و پی بردند كه سیمكارتها متعلق به دو مرد در فردیس است كه با هماهنگی قضایی به آنجا اعزام شدندوبیست و یكم مهر امسال هردو را در خانههایشان بازداشت كردند كه معلوم شد این دو نفر باجناق هستند. آنها در بازجویی اولیه گفتند برادرزنشان سیمكارتها را در اختیار داشته و بیگناه هستند. با توجه به گفتههای آنها برادرزنشان به نام علیرضا روز بعددر خانهای ویلایی در ساری شناسایی و بازداشت شد.
علیرضا كه مامور اخراجی است هم در تحقیقات منكر آدمربایی شد و گفت: یكی از سیمكارتها را به مردی افغان دادهام و شاید او آدمربا است.
این سه مرد به اتهام مشاركت در آدمربایی در بازداشت بهسر میبرند و تحقیقات از آنها در حالی ادامه دارد كه دیروز مرد گروگان به پلیس آگاهی تهران رفت و ماجرای ربایش و نجات خود را تشریح كرد و گفت: آن روز در مجلس سوگواری پدربزرگم در رباط كریم شركت كردم و بعد به خانهمان در شهرك غرب بازگشتم. مقابل در سرنشینان یك دستگاه پژو پارس سراغم آمدند ومدعی شدند ماموران اداره اطلاعات هستند و حكم جلبم را دارند. هرچه گفتم اشتباه میكنید قبول نكردند و فقط اجازه دادند تلفنی به پدرم اطلاع دهم كه بازداشتم.
وی افزود: دستبند به دستانم زدند، چشمانم و پاهایم را بستند و به زور داخل خودرو انداختند و حركت كردند. فكر میكنم 45 دقیقهای درراه بودند. از میان حرفهایشان متوجه شدم سمت كرج رفتهاند. مرا به سولهای بردند و فقط برای رفتن به دستشویی دست وپایم را بازكرده و دوباره میبستند.غذا ی كمی به من میدادند. مدام میگفتند رئیسمان با پدرت اختلاف مالی دارد و او دستور آدمربایی داده و با دستور او میتوانیم آزادت كنیم. تهدید میكردند اگر پدرم همكاری نكند، بدنم را تكه تكه میكنند.
وی افزود: 23 روز در اسارتگاه آنها بودم . دوشنبه شب یكی ازمراقبانم، سراغم آمدو گفت دلم برای خانوادهات سوخته و میخواهم تو را آزاد كنم . 50 هزار تومان در جیبم گذاشت و مرا سوار خودرو كرد و با خودش برد و در كنار جادهای پیاده كرد. گفت آزادت میكنم اما شاید رئیسمان مرا توبیخ و از كار بیكار كند.
تحقیقات پلیس از متهمان و نیز بازداشت بقیه اعضای فراری این باند ادامه دارد .
تیتر خبرها