جایگزینی پرندهنگری با دامگاهداری میتواند كاهش قتلعام پرندگان مهاجر را در پی داشته باشد
شكار با چشم مسلح
هر سال با شروع مهاجرت پرندگان به شمال و جنوب كشور، خبرهای ناگواری تیتر روزنامهها میشود، شكار پرندگان مهاجر با تورهای هوایی اتفاقی ناگوار است كه چهره نامناسبی از كشورمان را به نمایش میگذارد، اما برای رفع این مساله تاكنون اقدام اساسی انجام نشده و بیشتر مدیران به وعده بسنده كردهاند. این درحالی است كه میتوان با فراهم كردن زیرساختهای لازم و آموزش جوامع محلی، پرندهنگری را جایگزین دامگاهداری كرد و برای نجات جان پرندگان مهاجر چارهای اندیشید. در این گزارش عباس عاشوری، پرندهشناس و پژوهشگر و علیرضا هاشمی، پرندهنگر و كارشناس محیطزیست از چند و چون جایگزینی پرندهنگری با دامگاهداری میگویند.
مدتی است كه تورهای پرندهنگری در اوایل پاییز، زمستان و بهار و در بسیاری از مناطق كشور، از شمال، جنوب، شرق و غرب برگزار میشود، با وجود رواج تورهای پرندهنگری، كارهای زیادی برای رونق این شاخه از گردشگری میتوان انجام داد.
علیرضا هاشمی با اشاره به اقبال ده سالهای كه نسبت به تورهای پرندهنگری به وجود آمده است، استقبال از تورهای پرندهنگری را خوب عنوان میكند. با این حال اما او معتقد است كه در مقایسه با كشورهای دیگر در شرایط خوبی نیستیم: «حقیقت این است كه در زمینه پرندهنگری، سلیقهای برخورد میشود. اگر بخواهیم به پرندهنگری نگاه صنعتی داشته باشیم، باید پیشرفت كنیم و نمونههای جهانی را الگو قرار دهیم. باید قواعد و قوانینی در پرندهنگری برای كشور خودمان تعریف كنیم.» همه اینها یعنی این كه سایتهای پرندهنگری باید حفاظتشود.
روزی كه ملی نیست
شاید بتوان به جذب علاقهمندان به پرندهنگری، بالید، این اما دلیل نمیشود كه از بخش دولتی غافل بمانیم. از نظر هاشمی، بخش دولتی در این حوزه، خوب عمل نمیكند. متولی پرندهنگری در ایران، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است و این نهاد هم برای برنامهریزی، توسعه، گسترش و برگزاری سمینارها تلاش میكند.
در این میان اما دغدغه محیطزیستی هم وجود دارد كه مربوط به سازمان محیطزیست است و همه اینها دودستگی ایجاد میكند. هاشمی میگوید: «یك نمونه كوچك این است كه ما روز جهانی پرندهنگری داریم. در همه جای دنیا، 21 اردیبهشت را روز پرندهنگری نامیدهاند.» اینها همه در حالی است كه در ایران، 20مهر، 21 اردیبهشت و حتی روزهای ابتدایی آذرماه روز پرندهنگری هستند.
روزهای دیگری هم وجود دارد و تا زمانی كه یك روز مشخص برای روز ملی پرندهنگری درنظر گرفته نشود، بسیاری از اتفاقهای مهم توسعه پرندهنگری قابل انجام نیستند. اگر یك روز ملی به عنوان پرندهنگری وجود داشته باشد، میتوان شعار روز تعریف كرد. این رویكرد باعث میشود در زمینههای دیگری مانند كاهش آلودگیهای پلاستیكی، محدودیت شكار و ایجاد مناطق امن و كارهای حفاظتی از این نوع اتفاقات خوبی بیفتد. با وجود توسعه این شاخه، در جهان پرندهنگری به سمت حفاظت از پرندگان رفته است. هاشمی میگوید: «موضوع اما اینجاست كه در ایران، سازمان حفاظت محیط زیست یك روز و وزارت گردشگری هم یك روز برای پرندهنگری تعریف كرده است. اینها میتواند به پرندهنگری آسیب برساند.»
از نظر عباس عاشوری، پرندهشناس اما برای پرندهنگری باید كارهای دیگری هم انجام داد. با وجود این كه این پرندهشناس معتقد است كه در سالهای اخیر ،پرندهنگری پیشرفتهای خوبی داشته و اتفاقاً سایتهای خوبی هم برای برگزاری تورهای پرندهنگری وجود دارد، اما باید كارهای دیگری هم برای پرندهنگری در كشور انجام شود.
عاشوری در این باره میگوید: «این اطلاعرسانی و ترویج سبك رفتاری مناسب برای پرندهنگری است كه باعث میشود در این حوزه پیشرفت
داشته باشیم.»
به جز اینها او معتقد است كه راهنماهایی كه برگزاركننده پرندهنگری هستند، باید مجوز دریافت كنند و آمار دقیقی از آنها وجود داشته باشد و مهمترین بخش هم این كه به راهنماها آموزش داده شود. او معتقد است كه اگر كشور بخواهد كه در زمینه پرندهنگری پیشرفت داشته باشد، باید دید حرفهای هم به این حوزه شكل بگیرد و چه مهمتر از این كه به راهنماهای تور آموزش داده شود.
پرندهنگری و دامگاهداری
شاید یكی از تاثیرات مهم در توسعه پرندهنگری، كاهش دامگاهداری یا كاهش شكار غیرمجاز باشد. اما در كشورمان بی توجهی به این مهم باعث شده كه دامگاهداری افزایش پیدا كند. هاشمی معتقد است چون زیرساختهای توسعه پرندهنگری در ایران، آماده نیست، این اتفاق نیفتاده و برای گردشگری كه برای پرندهنگری به منطقه حفاظت شده میرود، مشكلاتی وجود دارد. هاشمی تاكید میكند: «هر سال هنگام مهاجرت پرندگان به كشورمان تعداد زیادی پرنده شكار میشود. نهاد مجری، نمیخواهد یا ناتوان است و نمیتواند جلوی شكار غیرقانونی را بگیرد.»
نهادهای مردمی در پرندهنگری خوب فعالیت میكند، اینها اما همه در حالی است كه دولت در این زمینه كارهای موثری انجام نداده است. در حالی كه میتوان قوانین و ضوابط را تنظیم كرد و جلوی شكار بیرویه را گرفت.
در فصل مهاجرت، صدای شلیك گلوله، سكوت مناطق پرندهنگری را میشكند در حالی كه نباید این اتفاق بیفتد. در كشورهای دیگر هم شكار وجود دارد اما همه چیز قانونمند است. عاشوری هم معتقد است: «هرچه صنعت پرندهنگری پیشرفت كند، شكار پرندگان كاهش پیدا میكند. تالابها بهتر حفاظت میشوند و همه اینها به حفاظت از محیطزیست منجر میشود.»
هاشمی دلیل شكار بیرویه در ایران و تاثیر منفی آن در پرندهنگری را ناتوانی در معرفی پرندهنگری در كشور میداند. با وجود این كه سایتهای پرندهنگری خوبی در كشور وجود دارد، اما حقیقت این است كه برای پرندهنگری تعریف درستی ارائه نشده و بسیاری از گروههایی كه در این حوزه كار میكنند، هدف مشخصی ندارند.
لازم به یاد آوری است زمانی این مشكلات بر طرف میشود كه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان حفاظت محیط زیست بایكدیگر تعامل كنند.
هاشمی توضیح میدهد: «در ایران پرندهنگری شبیه به اقیانوسی است كه فقط به عمق یك میلیمتری آن توجه میشود. اگر به پرندهنگری به معنی واقعی توجه شود، در زمینه شكار بیرویه و توانمند كردن جوامع محلی نیز میتوان تاثیرگذار بود.» شكار غیرمجاز باعث میشود كه شانس توریستی كه سختی سفر را به جان خریده تا پرندهای را تماشا كند، كاهش یابد.
علیرضا هاشمی با اشاره به اقبال ده سالهای كه نسبت به تورهای پرندهنگری به وجود آمده است، استقبال از تورهای پرندهنگری را خوب عنوان میكند. با این حال اما او معتقد است كه در مقایسه با كشورهای دیگر در شرایط خوبی نیستیم: «حقیقت این است كه در زمینه پرندهنگری، سلیقهای برخورد میشود. اگر بخواهیم به پرندهنگری نگاه صنعتی داشته باشیم، باید پیشرفت كنیم و نمونههای جهانی را الگو قرار دهیم. باید قواعد و قوانینی در پرندهنگری برای كشور خودمان تعریف كنیم.» همه اینها یعنی این كه سایتهای پرندهنگری باید حفاظتشود.
روزی كه ملی نیست
شاید بتوان به جذب علاقهمندان به پرندهنگری، بالید، این اما دلیل نمیشود كه از بخش دولتی غافل بمانیم. از نظر هاشمی، بخش دولتی در این حوزه، خوب عمل نمیكند. متولی پرندهنگری در ایران، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است و این نهاد هم برای برنامهریزی، توسعه، گسترش و برگزاری سمینارها تلاش میكند.
در این میان اما دغدغه محیطزیستی هم وجود دارد كه مربوط به سازمان محیطزیست است و همه اینها دودستگی ایجاد میكند. هاشمی میگوید: «یك نمونه كوچك این است كه ما روز جهانی پرندهنگری داریم. در همه جای دنیا، 21 اردیبهشت را روز پرندهنگری نامیدهاند.» اینها همه در حالی است كه در ایران، 20مهر، 21 اردیبهشت و حتی روزهای ابتدایی آذرماه روز پرندهنگری هستند.
روزهای دیگری هم وجود دارد و تا زمانی كه یك روز مشخص برای روز ملی پرندهنگری درنظر گرفته نشود، بسیاری از اتفاقهای مهم توسعه پرندهنگری قابل انجام نیستند. اگر یك روز ملی به عنوان پرندهنگری وجود داشته باشد، میتوان شعار روز تعریف كرد. این رویكرد باعث میشود در زمینههای دیگری مانند كاهش آلودگیهای پلاستیكی، محدودیت شكار و ایجاد مناطق امن و كارهای حفاظتی از این نوع اتفاقات خوبی بیفتد. با وجود توسعه این شاخه، در جهان پرندهنگری به سمت حفاظت از پرندگان رفته است. هاشمی میگوید: «موضوع اما اینجاست كه در ایران، سازمان حفاظت محیط زیست یك روز و وزارت گردشگری هم یك روز برای پرندهنگری تعریف كرده است. اینها میتواند به پرندهنگری آسیب برساند.»
از نظر عباس عاشوری، پرندهشناس اما برای پرندهنگری باید كارهای دیگری هم انجام داد. با وجود این كه این پرندهشناس معتقد است كه در سالهای اخیر ،پرندهنگری پیشرفتهای خوبی داشته و اتفاقاً سایتهای خوبی هم برای برگزاری تورهای پرندهنگری وجود دارد، اما باید كارهای دیگری هم برای پرندهنگری در كشور انجام شود.
عاشوری در این باره میگوید: «این اطلاعرسانی و ترویج سبك رفتاری مناسب برای پرندهنگری است كه باعث میشود در این حوزه پیشرفت
داشته باشیم.»
به جز اینها او معتقد است كه راهنماهایی كه برگزاركننده پرندهنگری هستند، باید مجوز دریافت كنند و آمار دقیقی از آنها وجود داشته باشد و مهمترین بخش هم این كه به راهنماها آموزش داده شود. او معتقد است كه اگر كشور بخواهد كه در زمینه پرندهنگری پیشرفت داشته باشد، باید دید حرفهای هم به این حوزه شكل بگیرد و چه مهمتر از این كه به راهنماهای تور آموزش داده شود.
پرندهنگری و دامگاهداری
شاید یكی از تاثیرات مهم در توسعه پرندهنگری، كاهش دامگاهداری یا كاهش شكار غیرمجاز باشد. اما در كشورمان بی توجهی به این مهم باعث شده كه دامگاهداری افزایش پیدا كند. هاشمی معتقد است چون زیرساختهای توسعه پرندهنگری در ایران، آماده نیست، این اتفاق نیفتاده و برای گردشگری كه برای پرندهنگری به منطقه حفاظت شده میرود، مشكلاتی وجود دارد. هاشمی تاكید میكند: «هر سال هنگام مهاجرت پرندگان به كشورمان تعداد زیادی پرنده شكار میشود. نهاد مجری، نمیخواهد یا ناتوان است و نمیتواند جلوی شكار غیرقانونی را بگیرد.»
نهادهای مردمی در پرندهنگری خوب فعالیت میكند، اینها اما همه در حالی است كه دولت در این زمینه كارهای موثری انجام نداده است. در حالی كه میتوان قوانین و ضوابط را تنظیم كرد و جلوی شكار بیرویه را گرفت.
در فصل مهاجرت، صدای شلیك گلوله، سكوت مناطق پرندهنگری را میشكند در حالی كه نباید این اتفاق بیفتد. در كشورهای دیگر هم شكار وجود دارد اما همه چیز قانونمند است. عاشوری هم معتقد است: «هرچه صنعت پرندهنگری پیشرفت كند، شكار پرندگان كاهش پیدا میكند. تالابها بهتر حفاظت میشوند و همه اینها به حفاظت از محیطزیست منجر میشود.»
هاشمی دلیل شكار بیرویه در ایران و تاثیر منفی آن در پرندهنگری را ناتوانی در معرفی پرندهنگری در كشور میداند. با وجود این كه سایتهای پرندهنگری خوبی در كشور وجود دارد، اما حقیقت این است كه برای پرندهنگری تعریف درستی ارائه نشده و بسیاری از گروههایی كه در این حوزه كار میكنند، هدف مشخصی ندارند.
لازم به یاد آوری است زمانی این مشكلات بر طرف میشود كه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان حفاظت محیط زیست بایكدیگر تعامل كنند.
هاشمی توضیح میدهد: «در ایران پرندهنگری شبیه به اقیانوسی است كه فقط به عمق یك میلیمتری آن توجه میشود. اگر به پرندهنگری به معنی واقعی توجه شود، در زمینه شكار بیرویه و توانمند كردن جوامع محلی نیز میتوان تاثیرگذار بود.» شكار غیرمجاز باعث میشود كه شانس توریستی كه سختی سفر را به جان خریده تا پرندهای را تماشا كند، كاهش یابد.