معاون حقوقی وزارت ارشاد در گفتو گو با جامجم از دلایل برقراری معافیت مالیاتی هنرمندان میگوید
اصحاب هنر ثروتمند نیستند
علیاصغر کاراندیش معاون حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مخالفت وزارتخانهاش با طرح حذف معافیت مالیاتی فعالان حوزه فرهنگ و هنر دفاع میکند و به سوالات و ابهامات موجود در این باره پاسخ میدهد در حالی که هنوز آخرین خبرها از سازمان برنامه و بودجه منتشر نشده و به نظر میرسد مناقشه درباره این طرح ادامه دارد. کاراندیش تاکید دارد که وزارت ارشاد به کل با حذف این معافیت مخالف است و مباحثی که درباره دستمزدها و سرمایههای هنگفت در این حوزه مطرح میشود، یا کذب هستند یا استثنا.
دلیل مخالفت وزارت ارشاد با حذف معافیت مالیاتی هنرمندان چیست؟
به طور کلی با این قانون مخالف هستیم چون معتقدیم اصحاب فرهنگ و هنر درآمد آنچنانی ندارند و در بسیاری موارد برای فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور بودجه حمایتی پیشبینی شده است و از طرف دیگر بر اساس اظهارات مسؤولان مالیاتی کشور،جمع مالیات اصحاب فرهنگ و هنر در مجموع رقمی نیست در مقابل رقم مالیاتی که باید از دیگر بخشها گرفته شود.
در برخی از حوزههای فرهنگ و هنر از جمله حوزه موسیقی و سینما، درآمدهای کلان وجود دارد که به نظر میرسد، قانون لغو مالیات میتواند شامل این بخشها نشود. این طور نیست؟
گردش مالی و درآمدهای هنگفت حوزه موسیقی متعلق به هنرمندان این حوزه نیست بلکه این شرکتهای برگزار کننده یا عرضهکننده بلیت هستند که باید مالیات بدهند و این شرکتها زیر نظر قوانین شرکتها فعالیت میکنند و همین حالا هم مالیات شامل آنها میشود. هنرمندان موسیقی درآمد چندانی ندارند و لازم است در این مورد بین خواننده، آهنگساز و نوازنده و سایر هنرمندان فعال در یک کنسرت و شرکتهای برگزارکننده تفکیک قایل شوید.
در حوزه سینما هم باید به این نکته توجه کرد هر تهیهکنندهای که در ساخت یک فیلم سرمایهگذاری میکند، لزوما سود کلان نصیبش نمیشود. نمونههای زیادی داریم که تهیهکننده حتی نتوانسته از فروش گیشه، به اندازه سرمایه اولیه فیلم درآمد داشته باشد یا به عبارتی ضرر کرده است. شاید یکی دو مورد استثنا داشته باشیم، مثلا سریالی که در بخش نمایش خانگی تولید شد و درآمدهایی کسب شده باشد اما این را نمیتوان به تمام تهیهکنندگان تعمیم داد.
بازیگرانی که درآمدهای میلیاردی دارند، چطور؟ آیا آنها هم نباید مالیات پرداخت کنند؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیشتر و بهتر از هر جای دیگری در جریان فعالیتهای بازیگران و هنرمندان قرار دارد. مگر بازیگرانی که دستمزدهای هنگفت دارند، چند درصد از اهالی فرهنگ و هنر را شامل میشوند؟ درآمد سالانه اکثریت قاطع بازیگران کمتر از یک کارمند معمولی دولت است. ممکن است این بازیگران در یک پروژه درآمد قابل توجهی داشته باشند اما میانگین درآمد آنها در طول یک سال باید مد نظر قرار بگیرد. آنچه در ظاهر میبینید و مربوط به تعداد مشخصی از بازیگران است را به تمامی فعالان این حوزه تعمیم ندهید. حتی بسیاری از بازیگران به نظر متمول هم درآمدهایی خارج از حوزه بازیگری دارند، مثلا کسب و کار دیگری دارند یا تجارت و فعالیتی که حتما شامل مالیات میشود و باید آن را پرداخت کنند.
آنچه که در قانون معافیت مالیاتی حوزه فرهنگ و هنر مد نظر قرار گرفته، مربوط به فعالیتهای مرتبط با همین حوزه است نه فعالیتهای ثانویه در سایر حوزهها.
ضمن اینکه بازیگری یا خوانندگی بخشی از بند لام ماده 139 محسوب میشود و اگر به مشاغلی که شامل این ماده قانونی میشوند اشاره کنیم، متوجه میشوید با چه مشاغل متعددی در حوزه فرهنگ و هنر روبهرو هستیم که هیچ کدام درآمد چندانی ندارند. تعداد این مشاغل به اندازهایست که شاید تعدادشان یک صفحه از روزنامه را پر کند. از جمله حوزههای انتشاراتی، قرآنی و مواردی از این دست. نمیشود این خیل عظیم را به خاطر دستمزد چند بازیگر درگیر پرداخت مالیات کرد. این به مظلومیت حوزه فرهنگ و هنر دامن خواهد زد و آن را با مشکلات عدیده روبهرو خواهد کرد.
یکی از تبعات معافیتهای مالیاتی این بوده که سرمایههای سرگردان به این حوزه جاری شده و به نظر میرسد نوعی پولشویی در این حوزه رخ میدهد. در این مورد چه نظری دارید؟
اصلا این طور نیست. اینها را شما میشنوید اما واقعیت ندارند. یکی از مشکلات جدی ما این است که صاحبان سرمایه در حوزه فرهنگ و هنر سرمایهگذاری نمیکنند. اگر این صاحبان سرمایهگذاری میکردند و اقتصاد فرهنگ و هنر رونق میگرفت و زمینههای رشد و رونق فراهم میشد، عالی بود. شاید یک سریال نمایش خانگی شرایط دیگری داشته و پروندهاش به قوه قضاییه رفته باشد اما به این معنا نیست که سرمایههای هنگفت یا نامشروع یا هر نوع دیگری به این حوزه سرازیر شده است.