سقوط آزاد مکرون

اعتراضات به مکرون به بیشترین حد خود رسیده و خیلی از فرانسوی‌ها خواهان رفتن او از کاخ الیزه هستند

سقوط آزاد مکرون

این روزها فرانسه به یكی از اصلی‌ترین كانون‌های خبری در اروپا تبدیل‌شده است! استمرار تجمعات اعتراض‌آمیز جلیقه زردها، كه پس از 56 هفته همچنان ادامه دارد، همراه اعتصاب‌های نامحدود كارگری سبب شده است دولت امانوئل مكرون در وضعیت دشواری قرار گیرد. حتی برگزاری نشست فوق‌العاده اخیر رئیس‌جمهور و مقامات اقتصادی دولت بر سر اصلاح قوانین بازنشستگی و خدماتی نیز به خروجی و تصمیم مهم و تعیین كننده‌ای منتج نشد. اعتصاب‌های اخیر، منجر به اخلال در زندگی روزمره شهروندان فرانسوی شده است. در این میان اعتصاب كاركنان بخش حمل‌ونقل عمومی بیش از هر مورد دیگری زندگی مردم عادی را مختل كرده است بااین‌حال، اتحادیه‌های اصلی راه‌آهن، خواستار ادامه اعتصاب كاركنان تا رسیدن به توافق مطلوب با دولت هستند. این اعتصاب موجب شده است مردم برای جابه‌جایی به خطوط اتوبوسرانی روی بیاورند؛ در حالی كه اتوبوس‌ها در فرانسه ظرفیت و توان جابه‌جایی حجم انبوهی از مردم را ندارند. اعتصاب قطارها در پاریس و مارسی به‌گونه‌ای است كه به‌طور متوسط، از هر600 قطار تندرو تنها یك قطار و از هر ده قطار عادی یك‌قطار مسافران را جابه‌جا می‌كند.


تلفیق قدرت جلیقه زردها و طیف‌های ناراضی از سیاست‌های دولت می‌تواند در آینده‌ای نزدیك مولد بحران‌های شدید و غیرقابل‌مهاری برای كاخ الیزه باشد. جلیقه زردها وعده داده‌اند همچنان به تظاهرات اعتراضی خود در شهرهای مختلف فرانسه ادامه دهند.
آنها درصددند با تغییر كانون تظاهرات و گسترش دامنه آن از پاریس به دیگر شهرهای فرانسه، افكار عمومی كل كشورشان را با این مسأله درگیر كنند. از سوی دیگر، یارگیری جلیقه زردها میان اصناف و اقشار مختلف شهروندان فرانسوی ادامه دارد.
در تازه‌ترین موارد، كشاورزان فرانسوی وعده داده‌اند به تظاهرات اعتراضی جلیقه زردها در مواجهه با دولت مكرون بپیوندند. آنها به‌خوبی می‌دانند پیوستن آنها به یك بستر اعتراضی مستمر، به‌مراتب تأثیرگذارتر از تظاهرات مستقل آنها علیه كاخ الیزه خواهد بود. این موضوع مكرون و دیگر مقامات كاخ‌الیزه را نگران كرده است.
رئیس‌جمهور جوان فرانسه به‌خوبی می‌داند گسترش دامنه اعتراضات در فرانسه و پیوستن اصناف و اقشار ناراضی از دولت (اعم از بازنشستگان، پرستاران، كارگران و دانشجویان) به تظاهرات، قدرت مهار آن از سوی دولت و پلیس فرانسه را به‌شدت كاهش خواهد داد.
مطالبات معترضان بنیادین است
هم‌اكنون ما با حجم انبوهی از مطالبات عمیق مردمی در فرانسه و متعاقباً دیگر كشورهای اروپایی روبه‌رو هستیم كه جملگی نسبت به ساختارهای موجود در این كشور معترض هستند. این قاعده به‌صورت خاص در خصوص جلیقه زردها نیز صادق است. جلیقه زردها، یك گروه معترض معطوف به اهداف بزرگ‌تر هستند. بی‌دلیل نبوده است كه اعتراضات جلیقه زردها اخیراً وارد هفته پنجاه و ششم شد! برخلاف محاسبات نادرست اولیه كاخ الیزه و كشورهای اروپایی، جنبش جلیقه زردها صرفاً در واكنش به افزایش قیمت سوخت توسط دولت فرانسه به وجود نیامده است. این معترضان اهداف كلان‌تری از جمله مواجهه با نظام سرمایه‌داری حاكم بر فرانسه و اصلاح بنیادین ساختار رفاهی و اجتماعی كشورشان را در سر می‌پرورانند. این مطالبه گری طی یك سال و نیم اخیر به‌شدت میان لایه‌های مختلف اجتماعی در فرانسه تقویت‌شده است.
اتحادیه اروپا نگران است
مقامات ارشد اتحادیه اروپا و به خصوص سران منطقه یورو، با نگرانی شدید طی یك سال و نیم اخیر تحولات جاری در فرانسه را مورد رصد قرار داده‌اند. ادامه حیات جنبش جلیقه زردها، آن‌هم درحالی‌كه برخی مقامات اروپایی از طول عمر كوتاه این اعتراضات خبر داده بودند، مولد نگرانی‌ها و دغدغه‌های گسترده‌تری میان اروپایی‌ها بوده است. تجزیه‌وتحلیل شعارها و مطالبات معترضان حاضر در جمع جلیقه زردها نشان داده است آنها نسبت به رویكرد سیاسی و اقتصادی حاكم بر اتحادیه اروپا و منطقه یورو نیز دید مثبتی ندارند.
ازاین‌رو در تحلیل ماهیت، هویت و هدف جلیقه زردها، نباید دچار خطای محاسباتی شد و اعتراضات و خواسته‌های آنها را به‌مثابه اعتراضات مقطعی و سطحی مورد تحلیل و بررسی قرار داد. واقعیت این است اعتراضات جاری در فرانسه، ماهیتی بنیادین و زیربنایی دارد. به عبارت بهتر، در اینجا ما با پدیده‌ای سطحی و روبنایی مواجه نیستیم. نوع رفتار معترضان، شعارهایی كه آنها سر می‌دهند و خشمی كه بر فضای تظاهرات حاكم است، نشان‌دهنده انفجار جامعه فرانسه و تمایل ذاتی آن مبنی برگذار از وضعیت موجود جامعه است. پرسش اصلی سران اروپایی این است كه چنین اعتراضاتی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و خصلت دربرگیرندگی آنها در قبال دیگر كشورهای اروپایی چگونه قابل تفسیر است؟
خاستگاه اعتراضات فعلی در اروپا كجاست؟
موضوع دیگری كه باید در تحلیل شرایط حاكم بر فرانسه و اروپا مدنظر قرار داد، به خاستگاه فعلی اعتراضات بازمی‌گردد. در سال 2007 میلادی و با شكل‌گیری بحران اقتصادی در منطقه یورو، اعتراض‌ها از كشورهایی مانند یونان و اسپانیا آغاز شد، اما به دیگر كشورهای اروپایی، به‌خصوص فرانسه و آلمان سرایت نكرد. هم‌اكنون، در سال 2019 میلادی اعتراض‌ها از رأس هرم آغاز شده و به سطح هرم در حال گسترش است.
این اعتراض‌ها از فرانسه آغاز شد؛ كشوری كه دومین اقتصاد منطقه یورو و فراتر از آن‌ یكی از رهبران اصلی اروپای واحد و منطقه یورو محسوب می‌شود. همگان به یاد دارند سال گذشته میلادی از مكرون به‌عنوان رهبر جدید اروپای واحد یاد می‌شد! سیاستمداری كه محبوبیت وی هم‌اكنون در كشورش به حدود 23 درصد تنزل پیدا كرده است. واقعیت این است اروپا با جدی‌ترین بحران ممكن از زمان تشكیل خود مواجه شده است. بحرانی كه مدیریت آن از عهده سیاستمداران سنتی (سوسیال‌دموكرات و راست میانه ) خارج شده است.‌ زیرا مسأله‌ای كه اكنون اروپا با آن مواجه است، هم به لحاظ ماهیت طبقاتی معترضان كه از طبقه‌ فرودست جامعه هستند و هم به لحاظ كیفیت شروع و ادامه‌ اعتراض‌ها كه به‌صورت دومینووار به دیگر كشورهای اروپایی سرایت كرده، متفاوت از گذشته است. بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا معتقدند اعتراضات جلیقه زردها، قابلیت سرایت به دیگر كشورهای مستعد اروپایی را دارد. در این میان، كشورهای یونان، اسپانیا و ایتالیا از دیگر كشورهای اروپایی مستعدتر هستند.
همین مسأله وحشت شدیدی را میان مقامات اروپایی به‌وجود آورده است. فراگیر شدن اعتراض‌های عمومی در اروپا، كه اتفاقاً برای سال 2020 میلادی نیز كاملاً قابل پیش‌بینی است، توان سران اروپایی در دفاع از بنیان‌ها و مؤلفه‌های شكل‌دهنده منطقه یورو و اتحادیه اروپا را به‌شدت محدود كرده و درنتیجه، ضریب آسیب‌پذیری اروپای واحد را به‌شدت افزایش
خواهد داد.