تحلیل جامعهشناسانه حماسه 9 دی و راهپیماییهای مشابه در گفتوگو با شهریار زرشناس
جامعهشناسی پای کارها
9 دی سالروز قیام عظیم مردمی است که در سال 88 یکی از بزرگترین توطئهها علیه نظام اسلامی را خنثی کردند. از آن سال تا کنون در چند مقطع دیگر نیز مردم با حضور خود نگذاشتهاند آسیبی به نظام جمهوری اسلامی وارد شود. یکی از نکات قابل توجه که بهویژه در راهپیمایی اخیر که پس از اغتشاشات آبان برگزار شد شاهد بودیم این است که مردم شرکتکننده در این راهپیماییها نیز نسبت به برخی موارد اعتراض دارند اما به خوبی صف خود را از کسانی که قصد دارند از اعتراضات مردمی سوءاستفاده کنند جدا میکنند. شهریار زرشناس، استاد دانشگاه در گفتوگو با جامجم به بررسی جامعه شناسانه چند راهپیمایی مردمی در دهه اخیر پرداخته است. وی حضور مردم در چنین راهپیماییها یی را نشانه ارتباط قوی بدنه مردمی با نظام میداند و تاکید دارد برای حفظ این ارتباط، باید در سیاستهای اقتصادی تجدید نظر شود.
در پی سیاستهایی که از حدود سال 68 به بعد ایجاد شد طبقه سرمایهدار نوظهور در کشور شکل گرفت و جریان جنگ نرم فعالیت سازمان یافته داشت و البته در حوزه فرهنگ کمابیش تاثیر گذاشته بود. این جریانها بدنبال این بودند که جناح انقلابی را کنار گذاشته و قدرت را به دست بگیرند و بر همین اساس در ماجرای فتنه سال 88، یک جریان نئولیبرالی به دنبال این بود که توازن قوا را بهصورت ساختاری به نفع خود به هم بزند و در همین راستا در فتنه 88 با کودتای رنگی از این نوع روبرو بودیم. آنها میخواستند با سوار شدن بر توهمی که در لایه فوقانی طبقه متوسط مدرن ایران ایجاد شده بود با کمک جریان رسانهای پرفشاری که رسانههای وابسته به نظام جهانی سلطه و رسانههای نئولیبرال ایجاد کرده بود این توهم را بوجود آورند که گویا تقلبی رخ داده و با این توهم سعی کرده بودند لایه فوقانی و متوسط جامعه را به خیابان بکشند.
همین سازماندهندگان بدنبال طراحی کودتای رنگین بودند اما مردمی که به خیابان آمده بودند تصور میکردند که بدنبال احقاق حق خود هستند. در نهایت آن اغتشاشات با ایستادگی نظام و عدم همراهی بدنه عمومی اجتماع، شکست خورد.
چه زمینههایی باعث شد مردم با اغتشاشگران در آن مقطع همراهی نکنند؟
کودتای رنگین در جایی پیروز میشود که اولا هسته اصلی مقاوم وجود نداشته باشد و دیگر اینکه آن حکومت وجه انقلابی و ضد غربگرا نداشته و دارای پایگاه اجتماعی نباشد، این در حالی است که در ایران چنین وضعیتی حاکم نبود. در آن مقطع جناح نئولیبرال تلاش کرد بر توهم تقلب سوار شده و مردم را با این توهم به خیابان آورد که البته از قبل نیز تمرین کرده بودند، اما بهدلیل روشنگری گسترده، سعه صدر نظام و تدابیر رهبری؛ بدنه اصلی مردم یعنی مستضعفان و لایههای فرودست، طبقه متوسط مدرن و بخش عظیمی از طبقه کارگر با آنها همراهی نکردند و این عدم همراهی موجب شد که اغتشاشگران در معرض ریزش قرار بگیرند و بدنبال آن مشخص شد که تقلب فریب بوده است. به این ترتیب فتنه عملا شکست خورد و در انتها نیز شاهد حضور عظیم مردمی در 9 دی بودیم.
مختصات مردمی که در راهپیمایی 9 دی شرکت کرده بودند به لحاظ طبقه اجتماعی، اقتصادی و دغدغهها چه بود؟
بدنه حمایتی نظام که عمدتا طبقه متوسط سنتی و بخشهایی از طبقه کارگر و مجموعهای که مستضعفین نامیده میشوند در راهپیمایی 9 دی فعالیت داشتند. البته نمیتوان گفت که بدنه حمایتی نظام فقط در یک گروه است، حتی این بدنه حمایتی در سرمایهداران سنتی مدرن هم قرار دارد، اما در هر صورت خواست عمومی مردم در 9 دی این بود که میخواستند نقطه پایانی بر کودتای فتنه بزنند. این طبقه در تداوم حرکت انقلابی، جریان انقلاب و برخورد انقلابی با فتنهگران حرکت کرده و میکند. هدف کودتاگران این بود که جریان نئولیبرال را بر کل ساختار حکومت مستقر کرده و ایران را تحت سلطه نظام جهانی سلطه قرار دهد.
در سال 96 هم پس از اغتشاشاتی که بوجود آمد شاهد برگزاری راهپیمایی مردمی بودیم. شرکتکنندگان در آن راهپیمایی به لحاظ جامعهشناسی چه طیفی بودند؟
در سال 96 آنچه سیاست اقتصادی نئولیبرال کاشته بود درو شد، به این معنی که ساختار نظام اقتصادی سرمایهدار در ایران مشکلات را چند برابر کرده بود. بعد از انقلاب ساخت اقتصاد شبه مدرن؛ ایران را به صورت انقلابی و زیربنایی دگرگون کرده بود در حالیکه میبایست ساخت اقتصادی دولت محور و مردمی را حاکم میکردیم که اتفاق نیفتاد و اقتصاد شبه مدرن تداوم یافته و نسخه نئولیبرال که از سال 68 طیف هواداران آن که بعدها موسوم به کارگزاران و مشارکت شدند نسخه نئولیبرال را حاکم کرده و مشکل را چند برابر کردند.
یکی از نتایج این اقتصاد؛ تورم، بیکاری و فشار سیستمی ساختاری بر لایههای فرودست جامعه بود، این اقتصاد گروههای زیادی از جامعه را به طبقه بیطبقه و حاشیهنشینها تبدیل میکند، و در نتیجه افزایش وجود چنین لایههایی هر جامعه را با خطر بیثباتی مواجه میکند.
علت اصلی اعتراضات و سپس اغتشاشات آبان ماه امسال چه بود؟
در جریان اعتراضات آبان 98 جریان ضد انقلاب و برانداز که از سوی سعودیها و بهصورت سازمان یافته حمایت مالی و برنامهای داشتند سعی کردند روی حرکت اعتراضی مردم سوار شوند یعنی تیمهای شرور را سازماندهی کرده و خواستند بر این فرصت اعتراض سوار شوند و بتوانند نیات خود را پیش ببرند، این در حالی است که به سرعت جریان مردمی که از وضعیت موجود یعنی اغتشاش ناخشنود بود از هستههای سازمان یافته شرور جدا شده و هستهها در خیابان ماندند، چنین روندی موجب شد هستههای اغتشاش ایزوله شده و نهادهای امنیتی اوضاع را کنترل کنند.
در هر صورت باید تاکید کنم که سیاست اقتصادی موجود باید تغییر کند و به سمت نوعی اقتصاد مردمی عدالت محور برویم که سیاستهایش گروههای فرودست جامعه را تحت فشار قرار ندهد و به این ترتیب زمینه اعتراض ایجاد نشود.
بدنه مردمی که در راهپیمایی آبان و آذر امسال حضور داشتند از کدام طبقات جامعه بود؟ نسبت آنها با معترضان و عملکرد مسؤولان چه بود؟
در اعتراضات آبان ماه امسال از روز دوم به بعد حتی بدنه مردمی معترض حساب خود را از اشرار جدا کرده و آنها ایزوله شدند، به این ترتیب در راهپیمایی نیز بدنه فراگیر حامی نظام که عمدتا از مستضعفین و بخش کوچکی از طبقه بورژوازی و بخش اصلی از فرودستان هستند حضور داشتند. زیرا اساسا ماهیت جریان حزبا... این است که بدنه اصلیاش را از درون مردم میگیرد. قبل و بعد از انقلاب بهدلیل آرمانهای مستضعفگرایانه و عدالتمحور انقلاب، طیف گستردهای از مستضعفان که به لایههای مختلف متعلق هستند با منشاء مختلف حول محور عدالتخواهی و تعلق به اسلام انقلابیگری با هم وحدت دارند و غالبا هم به لایههای پایین و میانی طبقه متوسط مربوط میشوند. این مجموعه تقریبا دو روز بعد از اغتشاش به خیابان آمده و توانستند فضا را تغییر داده و اغتشاشگران را از میدان بیرون برانند.
نحوه مواجهه نظام با اینگونه اقدامات اغتشاشگرایانه چگونه بوده است؟
مواجهه نظام با اینها جالب است، در این حرکتها هیچ گاه اکثریت مردم مستقیم و رو در روی نظام قرار نمیگیرند.
علت این عدم رویارویی چیست؟
بهدلیل اینکه نظام جمهوری اسلامی پایگاه مشروعیت ایدئولوژیک دارد که از نظر منشاء اجتماعی به لایههای مختلف تعلق دارند.
این وضعیت نشاندهنده رابطه ارگانیک نظام با بدنه مردمی است، البته با جدیت میگویم که اگر سیاست اقتصادی نظام تغییر نیابد و براساس سیاست اقتصادی عدالتمحور و مردمی شکل نگیرد ممکن است این بدنه آسیب ببیند و قطعا این اتفاق رخ خواهد داد؛ ممکن است تا الان نیز تا حدودی پیش آمده باشد.
نیروهای اصیل انقلاب معترض به سیاستهای نئولیبرالی دولت و کمکاری مسؤولان اعم از مجلس و قوه قضاییه هستند که اعتراض به حقی است، زیرا سیاست کلان اقتصادی و فرهنگی موجود در کشور انقلابی نیست و جهتگیری عدالتخواهانه ندارد.
بسیاری از سیاستهای کلان اقتصادی و فرهنگی که عمدتا سرمایهدارانه است موجب شده جریان نیروهای انقلابی و بدنه جریان انقلابی معترض و شاید بهتر بگوییم منتقد باشند. آنها منتقد به نظام و رهبری نیستند بلکه معترض به مدیرانی هستند که مجموعه سیاستهای غربگرایانه را هدایت کرده و خلاف جهت انقلاب حرکت میکنند و از براندازان جدا هستند.
برگزاری اینگونه راهپیماییها در 9 دی و موارد مشابه آن در 96 و 98 چه نقشی در جهت تثبیت و تحکیم انقلاب داشته است؟
اساسا ماهیت نظام جمهوری اسلامی ماهیت مردمسالارانه است و انقلاب فراگیر مردمی است که ابزار اصلی تکیهگاهش مردم است. در بسیاری از اتفاقات از جمله حوادث تروریستی و مواجهه با اغتشاشات بدنه اصلی مردمی حرکت میکند، گرچه ممکن است در قالب نهادهای سازمانیافته باشد اما بافت مردمی دارد، از جمله نهادهای اصلی نظام مانند سپاه و نهادهای امنیتی بافت مردمی دارند که این ویژگی متمایز کننده این تجمعات از موارد مشابه در کشورهای دیگر است. این نیروها نقش اصلی را در اینگونه شرایط دارند. اما در هر حال نباید فراموش کنیم که نسخه اقتصادی فعلی باید تغییر کرده و به سمت نسخهای برویم که اولا عدالتخواهانه و حامی مستضعفان باشد و در حوزه فرهنگی جریان جنگ نرم را به عقب رانده و اجازه دهد که حرکتهای مبتنی بر فرهنگ اصلی بروز و ظهور یابد.
با وجود اینکه برخی رسانههای اپوزیسیون تلاش میکنند با زدن انگهایی به مردم شرکتکننده در راهپیماییهایی مشابه راهپیمایی 9 دی، آنها را از حضور در این تجمعات باز دارند اما با این وجود همواره شاهد حضور گسترده مردم در چنین راهپیماییهایی بودهایم. علت چیست؟
دلیل آن ارتباطی است که بدنه حامی با کلنظام دارد، از سوی دیگر طبیعی است که جریان رسانهای وابسته به نظام سلطه بدنبال براندازی است و بهدلیل شکست در سیاستهای خود اقدام به انگ چسباندن و فحاشی میکند.
بخشی از فرایند جنگ نرم نیز در مسیر براندازی است، بنابراین سیاستهای کلان کشور باید تغییر یافته و جهتگیری آرمانخواهانه داشته باشد. در این مسیر میبایست ارتباط ارگانیک نظام با بدنه مستضعف جامعه تقویت شود و نباید اجازه دهیم این رشته گسسته و تضعیف شود. این در حالی است که سیاست نئولیبرال این سیاست را تضعیف می کند.
مردم حساب امنیت را از سایر مسائل جدا میدانند
محمدباقر خرمشاد/ استاد دانشگاه
راهپیماییهایی که از سوی مردم در مقاطع مختلف پس از اغتشاشات انجام شده، اگرچه ممکن است تفاوتهایی داشته باشد اما نقطه اشتراک همه آنها از راهپیمایی 9 دی گرفته تا راهپیماییهای دیگر از جمله راهپیمایی 4 آذر امسال یا راهپیمایی سالهای 78 و96 این مساله است که مردم حساب امنیت را که مساله بسیار اولویتداری است از موضوعات دیگر جدا میکنند.
در راهپیمایی امسال شاهد بودیم به رغم همه اشتباهات داخلی در لرزاندان پایههای حمایتی مردم، طبقات اجتماعی متوسط و متوسط به پایین با درک درستی از وضعیت داخل در قالب فضای بینالمللی و منطقهای با وجود گلایهمندی و رنج کشیدن و حتی عصبانی بودن، مانند یا بهتر از 9 دی سال ۸۸ به میدان آمدند.
مردم همواره با راهپیماییهای خود نشان دادند به رغم اشتباهات در دولتهای مختلف این آسیبپذیریها را به حساب نظام نمیگذارند. قاطبه مردمی که از اقشار متوسط و متوسط به پایین بودند حساب خطاهای درونی که مستحق فریاد زدن است را با فشارهای بیرونی که مستحق ایستادن است جدا کرده و نشان دادهاند اشتباهات صورت گرفته در مسائل مختلف از جمله در مورد نحوه قیمتگذاری بنزین و اعلام آن را نباید با نظام خلط کرد.
در ضمن این راهپیماییها یادآور تظاهرات سالهای نخست انقلاب و بعد از آن است که در مقاطع حساس بتوان کشور را با بسیج تظاهراتی، از تهدیدات آمریکا و غرب مصون کرد.
شرکتکنندگان در چنین راهپیماییهایی حتما از انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب و ایران امروز که نقطه مقابل ایالات متحده آمریکاست دفاع میکنند و قطعا جایگزینهایی را که غرب به عنوان حکومت در ایران مطرح میکند، قبول ندارند. مردم حتما از امید به آینده و استمرار مسیر درست تعبیه شده توسط انقلاب دفاع میکنند، ولی حتما حضورشان در راهپیماییها بهخصوص با شعارهایی که در راهپیمایی 4 آذر امسال شاهد بودیم به معنی اعلام نارضایتی از برخی اتفاقات است. مردم حتما برخی بی تدبیریها در حکومت چه در گذشته و چه در شرایط فعلی را نمی پسندند و قطعا انتظار دارند دولتمردان میان دفاع آنها از نظام و احیانا تصور این که این حضور به معنی تایید سیاستهای آنها بوده، خلط نکنند.
امیدواریم دولتمردان کشورمان هم این تفکیک را انجام دهند که مردم ایران از برخی عملکردهای آنها ناراضی هستند و طبقات حامی انقلاب در جاهایی از دولت ناراضی هستند و باید سیاستهایی اتخاذ شود که رضایت را به طبقات حامی انقلاب و البته همه طبقات اجتماعی ایران برگرداند تا بلکه این انسجام بتواند گامهای بزرگ تری را در آینده برای ایران رقم بزند.
5 حضور سرنوشتساز
اعتراض به فتنه بنیصدر
در 14 اسفند ۵۹ به دنبال سخنرانی ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور وقت در دانشگاه تهران و طرح مسائل جنجالبرانگیز، آشوبهایی در کشور ایجاد شد. فردای این اتفاق، مردم ایران در اعتراض به این حوادث راهپیمایی کردند و گروهی که به دستگیری معترضان سخنرانی بنیصدر اعتراض داشتند، دست به تحصن در دانشگاه تهران زدند.
سرکوب فتنه 78
در 17 تیر 78 دانشگاه تهران پس از اطلاع از ماجرای توقیف روزنامه سلام و نیز به انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات به صحنه تجمعهای اعتراضآمیز و درگیریهای خشونتبار تبدیل و در روز هجدهم با تحریکات عدهای از عناصر افراطی و جریانهای ضد انقلاب، غائله کوی دانشگاه روی داد و فضای عمومی کشور به سمت ناامنی پیش رفت تا این که 23تیر آن سال فضا به گونه دیگری رقم خورد و با حضور پرشور مردم همراه با دانشجویان فهیم و بیعت آنها با انقلاب و رهبری، بساط آشوب و آشوبگران برچیده شد.
حماسه 9 دی
پس از انتخابات سال 88، فتنه و آشوبی که شکل گرفت ماهها کشور را درگیر کرد و اغتشاشات زیادی ایجاد شد. اما در 9 دی ماه بود که مردم با بصیرت و انقلابی کشورمان در حرکتی خودجوش برای اعلام برائت از فتنهگران و حمایت از رهبری و آرمانهای انقلاب دست به تظاهراتی با شکوه زدند.
اعتراض به اغتشاشات دی ماه 96
در دی ماه 96 نیز در اعتراض به گرانی و وضعیت معیشتی اعتراضاتی در کشورمان شکل گرفت که البته همچون گذشته با دخالت ضد انقلاب و حمایت علنی رسانههای بیگانه به آشوب کشیده شد. تا این که در 13 و 14 دی ماه اعتراضات خودجوشی شکل گرفت و خیابانهای ایران حماسهای دیگر ثبت کردند.
راهپیمایی 4 آذر
پس از گرانی بنزین در 24 آبان امسال، اعتراضاتی در سراسر کشور ایجاد شد و اغتشاشگران با بهرهگیری از فرصت اعتراض مردمی، در برخی نقاط کشور اموال عمومی را تخریب کرده و در این حوادث جمعی از هموطنانمان هم جان خود را از دست دادند.
با شروع اغتشاشات، مردم معترض صف خود را از آشوبگران جدا کردند و در شهرهای مختلف شاهد برگزاری راهپیماییهایی در محکومیت اغتشاشات بودیم. نقطه اوج این راهپیماییها 4 آذر در تهران بود و مهر پایانی بر اغتشاشات امسال کوبید.