جامجم گزارش میدهد
از «هفت تپه» تا «ده ونک» در یک قاب
احتمالا ماجرای اعتراضهای اخیر کارگران نیشکر هفته تپه خوزستان نسبت به عدم دریافت حقوق و ماجرای اختلاف ساکنان ده ونک و دانشگاه الزهرا بر سر مالکیت خانههای این محله تهران را شنیدهاید. دو دعوایی که این روزها اخبار آن منتشر میشود و در فضای مجازی هم حسابی بازتاب داشته است. در قسمتهایی از برنامه «عصرانه» شبکه افق که به مرور مطبوعات میپردازد این موضوعهای داغ و جنجالی مطرح شد. این اتفاق و بازتاب موضوعی که پیشتر این همه در فضای مجازی و دیگر رسانهها شنیده بود در رسانه ملی دیر افتاد اما با میتوان آن را به فال نیک گرفت. در این مورد با محمدرضا باقری، سردبیر و تهیهکننده برنامه عصرانه در گفتوگو کردهایم:
نوشین مجلسی
چرا باید گفت؟
ما در روز که سوژهها را انتخاب میکنیم بنا را میگذاریم بر این که ارزشهای خبری مردم و جامعه چه چیزهایی هست. چه چیزهایی را بدانند خوب است و چه چیزهایی را مایلند از قاب تلویزیون دنبال کنند. مردم از طریق شبکههای اجتماعی در جریان ماجرای نیشکر هفت تپه و ده ونک قرار گرفته بودند و قبل از پخش تلویزیونی آن را میدانستند. این موضوعی مثل ماجرای قتل جمال خاشقچی نیست که ابتدا از تلویزیون در جریانش قرار بگیرند اما برای مردم مهم است که تلویزیون به عنوان رسانه ملی دغدغه بسیاری از مردم را در سبد انتخاب اخبارش قرار میدهد یا خیر؟ و از این طریق میفهمند که دغدغه آنان برای رسانه ملی و تبع آن برای حاکمیت اهمیت دارد یا نه. پرسش این است که چرا نباید در اینباره گفت؟ درباره موضوعی که تعداد زیادی از مردم درگیرش هستند. موضوع هفت تپه فقط موضوع کارگران شرکت نیکشر نیست بلکه موضوعی است که در اراک در شرکت هپکو، در شمال برای شرکت نساجی مازندران و در تهران برای کارخانه ارج تکرار شده. این موضوع خصوصیسازی است، موضوعی که سالها کشور ما با این روند اشتباهی که در خصوصیسازی انجام شد و اجرای غلطی که این قانون درست داشت و اجرای رانتگونه آن، زندگی بسیاری از مردم در کارخانههای مولد کشور از بین برود و از صنعت ما دچار آسیب شود. ما سالهای سال واردکننده خیلی از این محصولات نبودیم ولی سالهای اخیر بعد از خصوصی و خصولتیسازیهای که انجام شد و صنعت تعطیل شده و شخص خریدار زمین کارخانه را فروخته و خود به خارج رفت و سرمایه را نیز خارج کرده و صنعت هم زمین خورده است. این دغدغه جمعی باعث میشود که من به دنبال پرداختن به این موضوع بروم. حتی اگر این موضوع در شبکههای اجتماعی هم بازتاب نداشت من به عنوان یک خبرنگار و کسی که کار رسانهای انجام میدهد پرداختن به دغدغه مردم را مهم میدانم.
کاچی به از هیچی
باری نیست که به موضوع هفت تپه پرداختهایم، الان 14 ماه است که این کارگران اعتراض میکنند و ما هم در این 14 ماه بازتاب دادهایم اما پرداخت اخیرمان به دلیل سکوت سایر بخشهای خبری بیشتر دیده شده است. وظیفه رسانه این است که صدای مردم و آیینه تمام قد مشکلات آنان باشد. اگر به چنین موضعاتی حتی در حد همین دو دقیقه که ما پرداختیم، پرداخته شود آن کارگر دیگر نیازی نمیبیند که با یک رسانه خارجی مشکلش را در میان بگذارد. وقتی در داخل گوش شنوایی پیدا کند و کسی اینجا باشد که مشکلش را بازتاب دهد و نه حتی حل کند نمیرود سراغ رسانه معاند یا بیگانه که دردلش را بیان کند. رسانه ملی باید حتما در قاب مسائل خود مسائل داخلی و اعتراضات داخل را هم ببیند.
روایت صرف یا کمی بیشتر؟
رویکرد برنامه عصرانه چندان تحلیلی نیست و از این رو نمیتوان انتظار داشت که در آن به طور ویژه و با نگاه عمیق به این موضوعات پرداخته شود و یا فرصتی در اختیار دو طرف قرار دهد. باقری هم در این مورد میگوید: اولین حتما تا نتیجه نهایی این دو موضوع را پوشش خواهیم داد و این مسئله را پیگیری میکنیم ولی رویکرد برنامه ما تحلیلی نیست و به همین خاطر شکل حضوری و دعوتی نداریم.
یک سوزن به خودمان، یک جوالدوز به دیگری
ما در روز به 20 خبر میپردازیم و برای مخاطب زور دارد که ما از خاشقجی، آتشسوزی کالیفرنیا، سیل در فلان جای دنیا، عدم رعایت قانون در کشوری دیگری، مظلومیت فلسطین و قحطی در یمن که البته همه حرفهای درستی هم هست، بگوییم اما از هموطنان وهم طبقه خود یعنی طبقه کارگر هیچ نگوییم. اینجا نقطه افتراق ما با دیگر بخشهای خبری است. ما هم مواردی که اشاره کردم را در برنامه میگوییم اما چشممان را به مسائل داخلی نمیبندیم. وقتی در مورد داخل ممکلکتمان حرف میزنیم مردم آن مسئله خارجی را هم که میگوییم از ما میپذیرد.
صدای بیصداها
در ده ونک ابعاد ماجرا کوچتر از هفت تپه است و حدود 90 خانوار درگیر این قضیه هستند و اعتراض دارند. ما به این موضوع از این زاویه پرداختیم که جمهوری اسلامی ایران پایبند به رعایت حال مستضعفان را بکند و طبقه مستضعف درنظام فکری رهبران نظام جایگاه مهم و بلندی دارد اما الان اتفاقی که دارد میافتد این است که با این طبقه به درستی و با احترام برخورد نمیشود و حتی اجازه دفاع مدنی در دادگاه و گرفتن وکیل به آنها داده نمیشود. اعتراض و پرداخت ما بدین موضوع از این جنبه بود. میخواهیم به طبقه مستضعف بگوییم که ما صدای شمایی هستیم که بیصدایید. عصرانه سعی کرده است که صدای کسانی باشد که صدایشان در جامعه شنیده نمیشود. تلاشمان این است که در عمل این را نشان دهیم و نه تنها در حد شعار. به مسائلی که در سایر بخشهای خبری ضریب کمتری به آن میدهند و کمتر به آنها پرداخته میشود را مورد توجه قرار میدهیم تا مردم هم ما را بخش خبری از خود بدانند.
یک طرفه به قاضی نمیرویم
در ماجرای ده ونک که قضیه مشخص است و قانونا حق با دانشگاه الزهرا است اما انصاف، مروت و روح کلی قانون اساسی و آرمانهای انقلاب چیز دیگری میگوید. اگر بنا بود که فقط به صورت مکانیکی به قوانین عمل کرد که نیازی به جمهوری اسلامی نبود! رژیمهای گذشته بودند و داشتند کار خود را میکردند. ظاهر کارهای آنان هم قانونی بود ولی قوانینی که ناپسندند. در مورد هفت تپه هم همینطور است ما صحبتهای مسئولین را هم منعکس میکنیم اما داستان این است که گاهی صحبتهای مسئولین بیشتر اکو میشود. مثلا در گفتوگوی ویژه خبری حرفی از مطالبه و اعتراض کارگرها نبود و رییس سازمان خصوصیسازی آمد، کاملا دفاع کرد و رفت. وقتی من 26 دقیقه در برنامهام فرصت دارم که به موضعات گوناگون بپردازم، میدانم مردم خودشان نظرات آن افرادی که یک طرف قصه هستند را از شبکههای دیگر شنیدهاند. ترجیحم این است که حرفی بزنم که کمتر شنیده شده است.
هجمهها و نوازشها
برخی هرکاری که صداوسیما بکند باز منتقدند و الان میگویند: «چرا شبکه افق این اخبار را پخش کرد؟» خُب کجا پخش بکند؟ اگر هیچ جا پخش نکند خوب است؟ برای ما محدویتی نبوده و ققل و بعد از آن برنامه تذکری دریافت نکردیم. نگفتند چرا به این موضوع پرداختید؟ بازخورد مردم و کارگرها خیلی بود هم از طریق پیامک و هم در شبکههای اجتماعی تشکر کردند. کاربران با سلایق مخلف سیاسی نظر دادند. از علی علیزاده تا سراج میردامادی یعنی به طور کلی از اصولگرا تا اصلاحطلب، داخلی و خارجنشین همه برای پرداخت این موضوع تشکر کردند. تعجب کردم که یک کار دو دقیقهای انقدر همه تشکر میکنند، متاسفانه آنقدر عدم پرداخت در رسانه بالاست که چنین میشود.
مظلومیت و دوری از مرکز
به دلیل دوری از مرکز و اینکه خبرنگاری در آن جا وجود ندارد و حتی خبرنگران استانی هم در شوش حضور پیدا نمیکنند اطلاعات دست اول کم است و حرفهایی که زده میشود غالبا مشابه همدیگر است. مظلومیت بچههای هفت تپه هم این است که دور از مرکز قرار گرفتند و خواستهها و تجمعات آنان پوشش رسانهای خوبی ندارد. اگر یک دهم همین جمعیت در گوشهای از تهران در یک پارک تجمع میکردند، صدایشان در رسانههای بیشتر اکو میشد. همین مسئله را از در کنار هم قرار گرفتن دوموضع با دو ابعاد مختلف که یکی ماجرای ده ونک تهران و دیگری کارگران هفت تپه است، دیده میشود.
«حالا خورشید» هم گفت
دیروز هم رضا رشیدپور در برنامه حال خورشید به موضوع اعتراضات کارگران هفت تپه پرداخت و گفت: «من میپذیرمکه کارشناس نیستم اما به عنوان یک شهروند میتوانم یک توقع داشته باشم. مگه نه؟ وقتی در گوشهای از کشور عدهای زحمتکشترین قشر جامعه یعنی کارگر به هر دلیل دچار مشکل هستند، آیا شایسته نیست که یک مقام ارشد که دست به امضا است و میتواند در لحظه دستور دهد با یک ساعت و ربع پرواز به منطقه برود و با کارگران صحبت کند و آنها را آرام کند که به مطالباتتان رسیدگی میشود و و با یک دستور خوب منطقه را ترک کند. مگر مجموع مطالبات چقدر میشود که در ظرفیت مالی کشور ما نگنجد؟ بهتر است این کار را بکنیم یا یک موضوع صنفی به یک موضوع سیاسی حاد تبدیل شود و دیگران بهرهبرداری سیاسی از آن بکنند و در رسانهها بپیچد و بعد به این فکر بیفتیم که حالا یک جلسه ویژه تشکیل دهیم، عرض کردم که من کم سوادم اما در حد یک شهروند عادی فکر میکنم اینطوری بهتر است.»
عصرانه
عصرانه مجله خبری شبکه افق است که از شنبه تا چهارشنبه پخش میشود. این برنامه شامل مرور مهمترین اخبار و گزارشهای منتشر شده در روزنامهها، جراید و نشریات دیجیتال است.
ما در روز که سوژهها را انتخاب میکنیم بنا را میگذاریم بر این که ارزشهای خبری مردم و جامعه چه چیزهایی هست. چه چیزهایی را بدانند خوب است و چه چیزهایی را مایلند از قاب تلویزیون دنبال کنند. مردم از طریق شبکههای اجتماعی در جریان ماجرای نیشکر هفت تپه و ده ونک قرار گرفته بودند و قبل از پخش تلویزیونی آن را میدانستند. این موضوعی مثل ماجرای قتل جمال خاشقچی نیست که ابتدا از تلویزیون در جریانش قرار بگیرند اما برای مردم مهم است که تلویزیون به عنوان رسانه ملی دغدغه بسیاری از مردم را در سبد انتخاب اخبارش قرار میدهد یا خیر؟ و از این طریق میفهمند که دغدغه آنان برای رسانه ملی و تبع آن برای حاکمیت اهمیت دارد یا نه. پرسش این است که چرا نباید در اینباره گفت؟ درباره موضوعی که تعداد زیادی از مردم درگیرش هستند. موضوع هفت تپه فقط موضوع کارگران شرکت نیکشر نیست بلکه موضوعی است که در اراک در شرکت هپکو، در شمال برای شرکت نساجی مازندران و در تهران برای کارخانه ارج تکرار شده. این موضوع خصوصیسازی است، موضوعی که سالها کشور ما با این روند اشتباهی که در خصوصیسازی انجام شد و اجرای غلطی که این قانون درست داشت و اجرای رانتگونه آن، زندگی بسیاری از مردم در کارخانههای مولد کشور از بین برود و از صنعت ما دچار آسیب شود. ما سالهای سال واردکننده خیلی از این محصولات نبودیم ولی سالهای اخیر بعد از خصوصی و خصولتیسازیهای که انجام شد و صنعت تعطیل شده و شخص خریدار زمین کارخانه را فروخته و خود به خارج رفت و سرمایه را نیز خارج کرده و صنعت هم زمین خورده است. این دغدغه جمعی باعث میشود که من به دنبال پرداختن به این موضوع بروم. حتی اگر این موضوع در شبکههای اجتماعی هم بازتاب نداشت من به عنوان یک خبرنگار و کسی که کار رسانهای انجام میدهد پرداختن به دغدغه مردم را مهم میدانم.
کاچی به از هیچی
باری نیست که به موضوع هفت تپه پرداختهایم، الان 14 ماه است که این کارگران اعتراض میکنند و ما هم در این 14 ماه بازتاب دادهایم اما پرداخت اخیرمان به دلیل سکوت سایر بخشهای خبری بیشتر دیده شده است. وظیفه رسانه این است که صدای مردم و آیینه تمام قد مشکلات آنان باشد. اگر به چنین موضعاتی حتی در حد همین دو دقیقه که ما پرداختیم، پرداخته شود آن کارگر دیگر نیازی نمیبیند که با یک رسانه خارجی مشکلش را در میان بگذارد. وقتی در داخل گوش شنوایی پیدا کند و کسی اینجا باشد که مشکلش را بازتاب دهد و نه حتی حل کند نمیرود سراغ رسانه معاند یا بیگانه که دردلش را بیان کند. رسانه ملی باید حتما در قاب مسائل خود مسائل داخلی و اعتراضات داخل را هم ببیند.
روایت صرف یا کمی بیشتر؟
رویکرد برنامه عصرانه چندان تحلیلی نیست و از این رو نمیتوان انتظار داشت که در آن به طور ویژه و با نگاه عمیق به این موضوعات پرداخته شود و یا فرصتی در اختیار دو طرف قرار دهد. باقری هم در این مورد میگوید: اولین حتما تا نتیجه نهایی این دو موضوع را پوشش خواهیم داد و این مسئله را پیگیری میکنیم ولی رویکرد برنامه ما تحلیلی نیست و به همین خاطر شکل حضوری و دعوتی نداریم.
یک سوزن به خودمان، یک جوالدوز به دیگری
ما در روز به 20 خبر میپردازیم و برای مخاطب زور دارد که ما از خاشقجی، آتشسوزی کالیفرنیا، سیل در فلان جای دنیا، عدم رعایت قانون در کشوری دیگری، مظلومیت فلسطین و قحطی در یمن که البته همه حرفهای درستی هم هست، بگوییم اما از هموطنان وهم طبقه خود یعنی طبقه کارگر هیچ نگوییم. اینجا نقطه افتراق ما با دیگر بخشهای خبری است. ما هم مواردی که اشاره کردم را در برنامه میگوییم اما چشممان را به مسائل داخلی نمیبندیم. وقتی در مورد داخل ممکلکتمان حرف میزنیم مردم آن مسئله خارجی را هم که میگوییم از ما میپذیرد.
صدای بیصداها
در ده ونک ابعاد ماجرا کوچتر از هفت تپه است و حدود 90 خانوار درگیر این قضیه هستند و اعتراض دارند. ما به این موضوع از این زاویه پرداختیم که جمهوری اسلامی ایران پایبند به رعایت حال مستضعفان را بکند و طبقه مستضعف درنظام فکری رهبران نظام جایگاه مهم و بلندی دارد اما الان اتفاقی که دارد میافتد این است که با این طبقه به درستی و با احترام برخورد نمیشود و حتی اجازه دفاع مدنی در دادگاه و گرفتن وکیل به آنها داده نمیشود. اعتراض و پرداخت ما بدین موضوع از این جنبه بود. میخواهیم به طبقه مستضعف بگوییم که ما صدای شمایی هستیم که بیصدایید. عصرانه سعی کرده است که صدای کسانی باشد که صدایشان در جامعه شنیده نمیشود. تلاشمان این است که در عمل این را نشان دهیم و نه تنها در حد شعار. به مسائلی که در سایر بخشهای خبری ضریب کمتری به آن میدهند و کمتر به آنها پرداخته میشود را مورد توجه قرار میدهیم تا مردم هم ما را بخش خبری از خود بدانند.
یک طرفه به قاضی نمیرویم
در ماجرای ده ونک که قضیه مشخص است و قانونا حق با دانشگاه الزهرا است اما انصاف، مروت و روح کلی قانون اساسی و آرمانهای انقلاب چیز دیگری میگوید. اگر بنا بود که فقط به صورت مکانیکی به قوانین عمل کرد که نیازی به جمهوری اسلامی نبود! رژیمهای گذشته بودند و داشتند کار خود را میکردند. ظاهر کارهای آنان هم قانونی بود ولی قوانینی که ناپسندند. در مورد هفت تپه هم همینطور است ما صحبتهای مسئولین را هم منعکس میکنیم اما داستان این است که گاهی صحبتهای مسئولین بیشتر اکو میشود. مثلا در گفتوگوی ویژه خبری حرفی از مطالبه و اعتراض کارگرها نبود و رییس سازمان خصوصیسازی آمد، کاملا دفاع کرد و رفت. وقتی من 26 دقیقه در برنامهام فرصت دارم که به موضعات گوناگون بپردازم، میدانم مردم خودشان نظرات آن افرادی که یک طرف قصه هستند را از شبکههای دیگر شنیدهاند. ترجیحم این است که حرفی بزنم که کمتر شنیده شده است.
هجمهها و نوازشها
برخی هرکاری که صداوسیما بکند باز منتقدند و الان میگویند: «چرا شبکه افق این اخبار را پخش کرد؟» خُب کجا پخش بکند؟ اگر هیچ جا پخش نکند خوب است؟ برای ما محدویتی نبوده و ققل و بعد از آن برنامه تذکری دریافت نکردیم. نگفتند چرا به این موضوع پرداختید؟ بازخورد مردم و کارگرها خیلی بود هم از طریق پیامک و هم در شبکههای اجتماعی تشکر کردند. کاربران با سلایق مخلف سیاسی نظر دادند. از علی علیزاده تا سراج میردامادی یعنی به طور کلی از اصولگرا تا اصلاحطلب، داخلی و خارجنشین همه برای پرداخت این موضوع تشکر کردند. تعجب کردم که یک کار دو دقیقهای انقدر همه تشکر میکنند، متاسفانه آنقدر عدم پرداخت در رسانه بالاست که چنین میشود.
مظلومیت و دوری از مرکز
به دلیل دوری از مرکز و اینکه خبرنگاری در آن جا وجود ندارد و حتی خبرنگران استانی هم در شوش حضور پیدا نمیکنند اطلاعات دست اول کم است و حرفهایی که زده میشود غالبا مشابه همدیگر است. مظلومیت بچههای هفت تپه هم این است که دور از مرکز قرار گرفتند و خواستهها و تجمعات آنان پوشش رسانهای خوبی ندارد. اگر یک دهم همین جمعیت در گوشهای از تهران در یک پارک تجمع میکردند، صدایشان در رسانههای بیشتر اکو میشد. همین مسئله را از در کنار هم قرار گرفتن دوموضع با دو ابعاد مختلف که یکی ماجرای ده ونک تهران و دیگری کارگران هفت تپه است، دیده میشود.
«حالا خورشید» هم گفت
دیروز هم رضا رشیدپور در برنامه حال خورشید به موضوع اعتراضات کارگران هفت تپه پرداخت و گفت: «من میپذیرمکه کارشناس نیستم اما به عنوان یک شهروند میتوانم یک توقع داشته باشم. مگه نه؟ وقتی در گوشهای از کشور عدهای زحمتکشترین قشر جامعه یعنی کارگر به هر دلیل دچار مشکل هستند، آیا شایسته نیست که یک مقام ارشد که دست به امضا است و میتواند در لحظه دستور دهد با یک ساعت و ربع پرواز به منطقه برود و با کارگران صحبت کند و آنها را آرام کند که به مطالباتتان رسیدگی میشود و و با یک دستور خوب منطقه را ترک کند. مگر مجموع مطالبات چقدر میشود که در ظرفیت مالی کشور ما نگنجد؟ بهتر است این کار را بکنیم یا یک موضوع صنفی به یک موضوع سیاسی حاد تبدیل شود و دیگران بهرهبرداری سیاسی از آن بکنند و در رسانهها بپیچد و بعد به این فکر بیفتیم که حالا یک جلسه ویژه تشکیل دهیم، عرض کردم که من کم سوادم اما در حد یک شهروند عادی فکر میکنم اینطوری بهتر است.»
عصرانه
عصرانه مجله خبری شبکه افق است که از شنبه تا چهارشنبه پخش میشود. این برنامه شامل مرور مهمترین اخبار و گزارشهای منتشر شده در روزنامهها، جراید و نشریات دیجیتال است.