تورق مجله فرهنگی ـ هنری «کیوسک» در شبکه جوان
یک کیوسک تصویری
انتشار خبر تولید و پخش برنامهای سینمایی در خلا برنامهسازی در این حوزه در رسانه ملی آن هم در شبکه سه، همه حدس و گمانهزنیها را به سمت بازگشت برنامهای در ادامه «هفت» با رویکرد چالشی و پرهیجان در قاب تلویزیون هدایت میکرد. در حالی که «کیوسک» با حال و هوای متفاوت از چارچوبهای پیشین برنامهسازی پا پیش گذاشته و از نگاهی تازه به جریانهای روز دنیای فرهنگ میپردازد. کیوسک در مدت پخش کوتاه خود نشان داده که راه خودش را میرود و کمتر مشابهت و نسبتی با نسخههای مشابه خود دارد. این مجله فرهنگی ـ هنری، در هر قسمت از خود پروندههایی در موضوعات مختلف تئاتر، سینما، ادبیات و موسیقی پیش روی بینندگان میگشاید که با حضور عوامل دستاندرکار جریان فرهنگی و هنری کشور از جوانب گوناگون موشکافی و بررسی میکند. برنامهای نسبتاً سینمایی که با اجرای احسان عبدیپور، کارگردان خوشآتیه سینما بنا دارد مثل بسیاری از برنامههای فرهنگی خوشسابقه تداوم داشته باشد و بخشی از خوراک فکری و فرهنگی مردم را در آغاز هر هفته تامین کند. مخاطبان کیوسک میتوانند رویدادهای روز ایران و جهان در حوزه فرهنگ و هنر را در این برنامه به تهیهکنندگی محمدامین نوروزی و سردبیری امیر ابیلی، شنبه شبها حوالی ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه سه سیما دنبال کنند. در این مطلب به شماری از نقاط قوت و ضعف این برنامه در مدت پخش آن اشارهای میکنیم:
سارا صالحی
چند قسمت نخست برنامه با حضور فیلمسازان شناخته شده سینما که آثار روی پرده داشتند، از جمله بهروز شعیبی و تحلیل دارکوب و یا حضور رضا مقصودی و فیلم خجالت نکش با عبدیپور، با همه آرامش و انفعالی برگزار شدنش نشان از آغاز برنامهای دغدغهمند در قوارههای برنامههای مسالهمحور سینمایی پیشین داشت. اما خیلی زود تولید برنامههایی با سوژههای متنوع غیرسینمایی در قسمتهای بعد نشان داد که همان طور که از نام برنامه کیوسک برمیآید، محلی برای طرح همه موضوعات فرهنگی است و عالم سینما یکی از غالبترین این عناوین است.
این هدف را محمدامین نوروزی، تهیهکننده کیوسک هم در بخشی از یک گفتوگو عنوان کرده است: «کیوسک، یک مجله فرهنگی و هنری است که به صورت تحلیلی سینما، ادبیات، تئاتر و موسیقی و اتفاقات روز این حوزهها را بررسی میکند. این مجله که به صورت تولیدی روی آنتن شبکه سه میرود، صرفاً سینمایی نیست اما موضوعات سینمایی چون عامتر است، در برنامه غالب است. این برنامه در هر هفته بخشهای مختلفی دارد و پروندههایی در موضوعات تئاتر، سینما، ادبیات و موسیقی باز میشود».
هرازگاهی از رسانههای مختلف به کم و کاستیهای محتوای رسانه ملی نقبی زده میشود و گاه جریانهای کم توان و گاه دامنهداری شکل میگیرد. اما پرداخت جدی به نقاط ضعف آثار تلویزیونی در خانه، یکی از گمشدههای برنامهسازی چندسال اخیر ما بود که به نظر میرسد از دریچه کیوسک این نیاز تا حدی مرتفع شود. در یکی از قسمتهای برنامه با دعوت از دو چهره باسابقه سریالسازی تلویزیونی با نقد و بررسی آثار چند سال اخیر، به تلجمزاجی مجموعهها پرداخته شد.
از طرفی، کیوسک فراتر از عرصه ملی، تلاش دارد تا جایی برای مطرح شدن جریانات جهانی صنعت فرهنگ باشد. چهرهای از فرهنگ که با وجود حرف و حدیثهای فراوان حول و حوش آن، کمتر در برنامههای تلویزیونی نمایانده شده است. موضوعاتی نظیر مهاجرت هنرمندان و سینماگران از کشور و یا نحوه و هیأت انتخاب یک فیلم برای حضور در در رقابت جهانی اسکار با همین جهتگیری روی آنتن رفت.
امیر ابیلی، سردبیر و کارگردان کیوسک هم در این رابطه گفته؛ «علاوه بر بررسی فضای چهار حوزه تئاتر، سینما، ادبیات و موسیقی در ایران، مروری به بخش جهان هم خواهیم داشت، چون صدا و سیما اغلب کمتر به این فضا میپردازد، در حالی که مخاطب سینما، موسیقی، ادبیات جهان هم در کشور کمتر از آثار ایرانی نیست، به همین دلیل پرداخت به این فضا یکی از اولویتهای ماست که باعث تعدد بخشهای مختلف ما میشود».
علیرغم همه نقد و نظرات مطروحه درخصوص کیفیت تولید چنین برنامههایی از آنتن شبکههای مختلف رسانه ملی، کلید خوردن یک برنامه فرهنگی در هر قد و قوارهای، پیامآور اتفاقاتی خوب در عرصه فرهنگ است.
اجرای جوانپسند اما کمچالش
یکی از بارزترین تفاوتهای برنامه کیوسک با برنامههای پیش از خود، انتخاب مجری جوان و تازهنفس آن است که با ذائقه جوانپسند شبکه سه جور درمیآید. احسان عبدیپور، کارگردان باانگیزه و نامآشنای سالهای اخیر سینما در چالشی جدید که خیلی دور از فضای حرفهای فیلمسازی او نیست، اجرای یک برنامه نسبتاً سینمایی را عهدهدار شده و در مدتی که از اجرای وی میگذرد، نشان داده که علیرغم همه کم و کاستیهایش، خمیرمایه اولیه را برای جذب مخاطبان بخصوص جوان دارد.
اجرای عبدیپور در چند قسمت آغازین، جذابیت و پویایی لازم را برای دنبال کردن صفر تا 100 برنامه توسط تماشاچیان را نداشت. برنامه به پرسش و پاسخهای روتین بین مجری و مهمان در میزگردهای تلویزیونی، بدون فراز و فرود لازمه چنین برنامههای تحلیلی میگذشت. ولی به مرور با روشن شدن موتور برنامه، اجرای عبدیپور هم حرارت و خط و ربط مشخصتری پیدا کرد و جدای از نقش یک برنامهگردان صرف، نقشی فعال در بحثهای درگرفته میان مهمانان ایفا میکند و تا حد توان به آنها سمت و سو میدهد.
هرچند همچنان در بخشهایی از هر قسمت، بخصوص در برنامههای چالشیتر با حضور فعالان پیشکسوت حوزه فرهنگ و هنر فرمان از دست عبدیپور در میرود و مسیر گفتوگو و برنامه به جاده خاکی میافتد. با این حال آشنایی وی با فضای سینمای ایران و مسایل مبتلابه حوزههای گوناگون فرهنگی بعلاوه شور و هیجان عبدیپور برای بحث و بررسی مشکلات به خوبی در جایجای برنامه قابل رویت است.
لحن کمتر جانبدارانه و نقادانه وی به رویکردهای موجود در سیاستگذاری و اجرای برنامههای خرد و کلان فرهنگی کشور یکی از نکات قوت شخصیت اجرای اوست. با این وجود، کیوسک با هدایت او به مرز داغ شدن و موجآفرینی اجتماعی نزدیک نشده و به نظر میرسد تنها محلی برای طرح بیحاشیه دغدغههای روز اهالی فرهنگ و هنر است. چون نوک پیکان نقد و نظرات طرح شده در آن کمتر به سمت عنوانها و متولیان نشانه میرود و بیشتر بر سیبل سوژهها و مسایل این عرصهها فرود میآید.
عام و خاصپسند
لحن گفتوگوها هم پیرو انتخاب سوژهها از اولین قسمتهای پخش کیوسک تا امروز، از میزگرد دو نفره منفعلانه به سمت گفتوگوهای تحلیلی با حضور دو یا سه تن از متولیان و یا اهالی دست اندرکار فرهنگی و هنری شاخص کشور پیشرفت کرده است. مهمانان دعوت شده هم با سوژه روز کیوسک همخوانی داشته و کاملاً در جریان اتفاقات و اخبار موضوع هر قسمت هستند تا به عنوان نمایندهای از صنف خود توانایی ورود به بحثها را داشته باشند.
سبک و سیاق طرح سوژهها و گفتوگوهایی که در کیوسک میان مجری و مهمانان شاهدیم، غیرتخصصی و عامهفهم است که نشان میدهد این برنامه با هدف افزایش آگاهی عمومی، از بحثهای کارشناسانه با مخاطبان نخبگانی فاصله گرفته و هرچه بیشتر خود را به سطح بدنه اجتماع نزدیک میکند.
با وجود اینکه میتوان تولیدی بودن کیوسک را در مقایسه با برنامههای مشابه، یکی از دلایل کمجان بودن حال و هوای بحث و گفتوگوها دانست اما شاید طرح دنبالهدار مسایل فرهنگی در یک فضای آرام و کمحاشیه به هیجان یک برنامه زنده کمدوام بیارزد.
از سویی هم در بازه محدود یک برنامه تلویزیونی، فرصت عنوان کردن همه ابعاد یک سوژه روی آنتن زنده نیست و بسیار شاهد از دست رفتن سررشته بحثها و یا فرصت ندادن به یکی از طرفین گفتوگو برای گفتن مطالب مورد نظرش هستیم، لذا تیم برنامهساز گُل درشتترین بخشهای یک گفتوگو را انتخاب و در اختیار بینندگان میگذارند.
سیرتِ بیصورت
اما دکور هر برنامه یکی از نقاط جذب مخاطبان و معرف سلیقه هنری تیم تولیدکننده آن است. بخشی که به هر دلیل تاکنون از دید عوامل پشت دوربین دور مانده و هیچ ربطی به ظاهر یک برنامه خوش آب و رنگ فرهنگی و هنری در شبکهای با مخاطبان جوان ندارد. چند صندلی با یک تصویر تلویزیونی بیارتباط به فضای برنامه کیوسک پشت سر مهمانان همه آن چیزی است که تماشاچی به عنوان دکور شاهد آن است.
خالی بودن برنامهای که عنوان فرهنگ و هنر را در رسانه ملی یدک میکشد از رنگ و لعاب و نیز اسباب و لوازم حداقلی رعایت شأن موضوع برنامه و مخاطبانش تا حد زیادی تعجببرانگیز است. البته این اتفاق میتواند از زمان اندک گروه برای تولید این برنامه و همین طور بودجه کم اختصاص یافته به چنین برنامههای فرهنگی نشأت گرفته باشد که البته یکی از کاستیهای فرمی برنامه محسوب میشود و میتواند در ادامه مرتفع شود.