مروری بر تجربهای دیگر از فرجام اعتماد به آمریکا در دوره بوش پدر
پایان دروغ «حسن نیت در مقابل حسن نیت»
روز گذشته خبر مرگ جورج بوش پدر در رسانهها منتشر شد و بسیاری از ایرانیها را به یاد خاطرات سالهای عمرش انداخت. از اهدای مدال شجاعت به فرمانده ناو وینسنس بهخاطر شلیک به هواپیمای مسافربری ایران تا معاونت ریگان در حمایت از صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران و راهاندازی جنگ خلیجفارس، اما یکی از فرازهای زندگی او...
یکی از اصلیترین برنامههای بوش پدر در دوره زمامداری، آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان بود. رئیسجمهور قبلی تلاش کرده بود در این باره با ایران که کشور پرنفوذ در لبنان بود به یک معامله پرسود برسد، ولی درگیر ماجرایی به اسم «ایران کنترا » شد.
برنت اسکوکرافت، مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت بوش می گوید، ما رابطه ای با ایران نداشتیم و در موضوع گروگانها هم نمیخواستیم مذاکره کنیم. اینها رئیسجمهور را به فکر انداخت تا با این بیانیه زیرکانه به ایران پیام دهد: «امروز شاهدیم آمریکاییها را که بدون دلیل و با وجود میل خودشان در سرزمینهای خارجی نگهداری می شوند. اینجاست که همکاری میتواند نشان داده شود. این کمک در خاطر ما خواهد ماند. حسننیت، حسننیت به دنبال می آورد، خوشقولی دلیلی است که می تواند به شکل پایان ناپذیری ادامه پیدا کند.» کلید واژه «حسننیت در برابر حسننیت »در ماجرای گروگانهای آمریکایی در لبنان توسط جورجبوشپدر نشان از یک فرکانس مثبت به سمت ایران بود. اینکه می توان تجربه تلخ گذشته را با یک کار مشترک وساطتی برای حل مشکل گروگانها از بین برد و شاهد فصل جدیدی در ارتباط ایران با آمریکا باشیم، اما فرد کلیدی بین آمریکا و ایران در این ماجرا معاون مدیرکل سازمان ملل در امور سیاسی یعنی جیان دمنیکوپیکو بود. به نظر می رسد رئیس جمهور ایران این پیام را دریافت کرده است. حجتالاسلام رفسنجانی در نشستی اینگونه می گوید، ایران این آمادگی را دارد با کشورهای غربی که آمادگی داشته باشند که سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی و توسعهطلبی و انحصارطلبی با آنها کار[همکاری] بکند. انتظار رئیسجمهور وقت این بود که در مقابل کمک ایران در آزادی این گروگانها، داراییهای بلوکه شده ایران آزاد گردد. در صورت آزادی این داراییها منابع حاصل از آن برای طرح های عظیم بازسازی ایران بسیار حیاتی بود. پس از آزادی دو گروگان در 3 و 10 اردیبهشت 1369 نقش ایران در آزادسازی گروگانها پررنگ شد. یکی از روزنامهها نوشت: حالا توپ در زمین آمریکا و غرب است.
همچنین از طریق سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا به آنها اطلاع داده شده بود که ایران منتظر اقدام متقابل و متناسب از سوی رئیسجمهور بوش است اما پاسخ رئیسجمهور بوش به اقدامات ایران چنین بود: «زمانی که قدمی برداشته شود و در روزی که همه گروگانها آزاد شوند، آن موقع من خواهم گفت که متشکرم».
در 13 شهریور 1370 با وساطت ایران آخرین گروگان هم آزاد شد. رئیسجمهور بوش به جای عمل به «حسننیت در مقابل حسننیت» در سخنرانی به جای تشکر از ایران، جهت سخنرانی را به یکی از گروگانهای کشته شده اختصاص داد: «من نمیتوانم این فصل را ببندم. زیرا من به روبین هیگینز[گروگان کشتهشده] میاندیشم. تفنگدار دریایی جوانی که آشکارا کشته شد و من دوست دارم بقایای جنازه اش را ببینم. فردی که تحت امر صلحبانان سازمان ملل خدمت می کرد. بنابراین، اگر چه این فصل که فصلی بسیار زشت است تقریبا بسته شده، اما از نظر ما بسته نشده و منتظر خواهیم ماند که همه چیز نهایی شود».
چند هفته بعد جنازه هیگینز بازگردانده شد. اما سخنان رئیسجمهور بوش در مراسم یادبود هیگینز تحت نام مردی «بدون سلاح» و در حالی که چهار ماه از آزادی تریآندرسون - آخرین گروگان آمریکایی در بیروت - میگذشت و ناراحتی ایرانیها رو به افزایش میگذاشت، جیان دمنیکو پیکو از ضرورت پاسخ متقابل به حسننیت ایران سخن گفت. او گفت حالا زمان اقدام متقابل آن چیزی است که تلویحا توسط آمریکا پذیرفته شده است، اسکو کرافت در فروردین 1371 رسما به او اعلام کرده بود که هیچ اقدام متقابلی در هیچ فرصت نزدیکی برای ایران انجام نخواهد شد. پیکو به دلیل عدم وفای عهد آمریکاییها به ایران و اینکه هیچ اقدام مثبت متقابلی در کار نیست اظهار تاسف کرد: «دلیل این اقدام آمریکا هر چه بود، اما عملیات سه ساله در بیروت که بر مبنای اعتماد ساخته شده بود به ناگاه باد هوا شد. سهوا و از روی خامی، ان گونه که در عمل نشان داده شد، من کل دولت ایران را گمراه کردم».
دیروز جورج بوش پدر از دنیا رفت و هنوز دنیا منتظر «حسننیت در مقابل حسننیت» او و کشورش در قامت عمل است. تجربه های تاریخی نشان میدهد در این زمینه انتظار خیلی با واقعیت همخوان نیست.
یکی از اصلیترین برنامههای بوش پدر در دوره زمامداری، آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان بود. رئیسجمهور قبلی تلاش کرده بود در این باره با ایران که کشور پرنفوذ در لبنان بود به یک معامله پرسود برسد، ولی درگیر ماجرایی به اسم «ایران کنترا » شد.
برنت اسکوکرافت، مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت بوش می گوید، ما رابطه ای با ایران نداشتیم و در موضوع گروگانها هم نمیخواستیم مذاکره کنیم. اینها رئیسجمهور را به فکر انداخت تا با این بیانیه زیرکانه به ایران پیام دهد: «امروز شاهدیم آمریکاییها را که بدون دلیل و با وجود میل خودشان در سرزمینهای خارجی نگهداری می شوند. اینجاست که همکاری میتواند نشان داده شود. این کمک در خاطر ما خواهد ماند. حسننیت، حسننیت به دنبال می آورد، خوشقولی دلیلی است که می تواند به شکل پایان ناپذیری ادامه پیدا کند.» کلید واژه «حسننیت در برابر حسننیت »در ماجرای گروگانهای آمریکایی در لبنان توسط جورجبوشپدر نشان از یک فرکانس مثبت به سمت ایران بود. اینکه می توان تجربه تلخ گذشته را با یک کار مشترک وساطتی برای حل مشکل گروگانها از بین برد و شاهد فصل جدیدی در ارتباط ایران با آمریکا باشیم، اما فرد کلیدی بین آمریکا و ایران در این ماجرا معاون مدیرکل سازمان ملل در امور سیاسی یعنی جیان دمنیکوپیکو بود. به نظر می رسد رئیس جمهور ایران این پیام را دریافت کرده است. حجتالاسلام رفسنجانی در نشستی اینگونه می گوید، ایران این آمادگی را دارد با کشورهای غربی که آمادگی داشته باشند که سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی و توسعهطلبی و انحصارطلبی با آنها کار[همکاری] بکند. انتظار رئیسجمهور وقت این بود که در مقابل کمک ایران در آزادی این گروگانها، داراییهای بلوکه شده ایران آزاد گردد. در صورت آزادی این داراییها منابع حاصل از آن برای طرح های عظیم بازسازی ایران بسیار حیاتی بود. پس از آزادی دو گروگان در 3 و 10 اردیبهشت 1369 نقش ایران در آزادسازی گروگانها پررنگ شد. یکی از روزنامهها نوشت: حالا توپ در زمین آمریکا و غرب است.
همچنین از طریق سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا به آنها اطلاع داده شده بود که ایران منتظر اقدام متقابل و متناسب از سوی رئیسجمهور بوش است اما پاسخ رئیسجمهور بوش به اقدامات ایران چنین بود: «زمانی که قدمی برداشته شود و در روزی که همه گروگانها آزاد شوند، آن موقع من خواهم گفت که متشکرم».
در 13 شهریور 1370 با وساطت ایران آخرین گروگان هم آزاد شد. رئیسجمهور بوش به جای عمل به «حسننیت در مقابل حسننیت» در سخنرانی به جای تشکر از ایران، جهت سخنرانی را به یکی از گروگانهای کشته شده اختصاص داد: «من نمیتوانم این فصل را ببندم. زیرا من به روبین هیگینز[گروگان کشتهشده] میاندیشم. تفنگدار دریایی جوانی که آشکارا کشته شد و من دوست دارم بقایای جنازه اش را ببینم. فردی که تحت امر صلحبانان سازمان ملل خدمت می کرد. بنابراین، اگر چه این فصل که فصلی بسیار زشت است تقریبا بسته شده، اما از نظر ما بسته نشده و منتظر خواهیم ماند که همه چیز نهایی شود».
چند هفته بعد جنازه هیگینز بازگردانده شد. اما سخنان رئیسجمهور بوش در مراسم یادبود هیگینز تحت نام مردی «بدون سلاح» و در حالی که چهار ماه از آزادی تریآندرسون - آخرین گروگان آمریکایی در بیروت - میگذشت و ناراحتی ایرانیها رو به افزایش میگذاشت، جیان دمنیکو پیکو از ضرورت پاسخ متقابل به حسننیت ایران سخن گفت. او گفت حالا زمان اقدام متقابل آن چیزی است که تلویحا توسط آمریکا پذیرفته شده است، اسکو کرافت در فروردین 1371 رسما به او اعلام کرده بود که هیچ اقدام متقابلی در هیچ فرصت نزدیکی برای ایران انجام نخواهد شد. پیکو به دلیل عدم وفای عهد آمریکاییها به ایران و اینکه هیچ اقدام مثبت متقابلی در کار نیست اظهار تاسف کرد: «دلیل این اقدام آمریکا هر چه بود، اما عملیات سه ساله در بیروت که بر مبنای اعتماد ساخته شده بود به ناگاه باد هوا شد. سهوا و از روی خامی، ان گونه که در عمل نشان داده شد، من کل دولت ایران را گمراه کردم».
دیروز جورج بوش پدر از دنیا رفت و هنوز دنیا منتظر «حسننیت در مقابل حسننیت» او و کشورش در قامت عمل است. تجربه های تاریخی نشان میدهد در این زمینه انتظار خیلی با واقعیت همخوان نیست.
تیتر خبرها
-
نقش فناوری اطلاعات در حل مشکلات زیستمحیطی
-
نق زدن ممنوع !
-
پایان دروغ «حسن نیت در مقابل حسن نیت»
-
زاگرس را شخم نزنید!
-
فرار به جلوی آقا رضا در پیست اصغر و رفقا
-
برای خوشحال کردن مردم سرشار انگیزهام
-
آداب «گفتوگوی سخت»
-
شاید درباره «سهراب» سریال بسازم
-
7 رفتار دردسرساز برای مدیران تازهكار
-
نجات از خانه وحشت
-
پایان دروغ «حسن نیت در مقابل حسن نیت»
-
ماجرای عشق یکطرفه به تلگرام!
-
سناریوهای دلاردربودجه 98