ماجرای عشق یکطرفه به تلگرام!
سید مجتبی موسوی روزنامهنگار
حدود ده سال پیش، سرویس یاهو 360، تركیبی از خدمات وبلاگنویسی و شبكه اجتماعی بود كه خیلی از ما ایرانیها از آن استفاده میكردیم. اولین مقالههای انگلیسی را آنجا نوشتم و برای اولینبار با غیرایرانیها بحث كردم.
بعد از مدتی یاهو تصمیم گرفت این سرویس محبوب میان ما ایرانیها را تعطیل كند؛ بنابراین تمام آرشیو و فعالیتها و ارتباطات چند سالهمان را از دست دادیم.
چند سال بعد، توییتر برای من به مهمترین و كاربردیترین شبكه اجتماعی تبدیل شد. باز هم ارتباطات تازه و بستر مناسبی برای نشر و تبادل اخبار پیدا كرده بودم. گاهی مثل آقای ظریف برای یك توییت، یك ساعت وقت میگذاشتم و بتدریج اعتبار قابل قبولی در این شبكه اجتماعی پیدا كردم.
همه چیز به همین خوبی بود تا زمانی كه تصمیم گرفتم طوماری در اعتراض به تحریم دارویی ایران ایجاد كنم. باز هم در یك سایت غیرایرانی (چون نمونه كاربردی ایرانی در دسترس نیست) بیانیهای نوشتم و ماجرا را توضیح دادم. این اعتراضنامه را در توییتر معرفی كردم و اتفاقا با استقبال غیرایرانیها مواجه شد و شروع به امضای آن كردند. اینجا بود كه توییتر حساب مرا تعلیق كرد و در پاسخ به اعتراض من، بدون آنكه مصداقی ذكر كند، با لحنی توهینآمیز مدعی شد قوانین توییتر را نقض كردهام و دیگر اجازه استفاده از آن را ندارم و از این به بعد به هیچ پیام، اعتراض یا درخواست من توجهی نخواهد كرد!
یكبار دیگر تمام اعتبار و تلاش و هویت مجازی كه نتیجه سالها اعتماد به یك سرویس خارجی بود، ظرف چند دقیقه نیست شد. آن هم فقط به خاطر آنكه فعالیت من به مذاق صاحبان آمریكایی و سعودی توییتر خوش نیامد.
من البته یكی از خوششانسها هستم. در چند ماه گذشته خدماتدهندگان آمریكایی از فیسبوك و توییتر گرفته تا گوگل و ردیت با همكاری یكدیگر «تمام» هویت مجازی صدها ایرانی را گرفتهاند. افرادی را میشناسم كه ظرف یك هفته حسابهای ایمیل، فیسبوك، توییتر، یوتیوب و ... خود را از دست دادهاند. بدتر آنكه در برخی موارد كل محتوای حسابهای آنها بهطور خام منتشر شده است!
اما آیا باید به آنها اعتراض كنیم؟ آیا ما مقصریم كه شاید باز هم به همین خدمات نامطمئن اطمینان میكنیم؟ خیر، نه ما و نه آنها مقصر نیستیم. مقصر سیاستگذار، مجری و متخصصانی هستند كه نتیجه فعالیتهای نكرده و تعهدات نداشتهشان وابستگی نزدیك به صددرصدی ما به خدمات ارتباطی خارجی است.
مقصر آنها هستند كه هنوز نتوانستهاند شبكه ملی ارتباطات را در اختیار مردم بگذارند تا ارتباطات الكترونیكی دولت و شهروندان را از دستبرد خارجیها حفظ كند.
مقصر همانهایی هستند كه به جای كمك به شكلگیری جایگزینی برای تلگرام، وقت و هزینه و تمركز خود را روی پوستههای فارسی آن گذاشتند تا به مسخرهترین شكل ممكن ضعف فنی و عدم رشد فناوری ایرانی را بپوشانند.
بگذارید از آنها بپرسیم چه كسی مقصر است كه اگر همین فردا تلگرام، ایمیل یا حتی توییتر وزیر ارتباطات، وزیر خارجه، مشاور رئیسجمهور و خیلی از مسؤولان دیگر جمهوری اسلامی بسته و محتوای آن به حراج گذاشته شود؟
بعد از مدتی یاهو تصمیم گرفت این سرویس محبوب میان ما ایرانیها را تعطیل كند؛ بنابراین تمام آرشیو و فعالیتها و ارتباطات چند سالهمان را از دست دادیم.
چند سال بعد، توییتر برای من به مهمترین و كاربردیترین شبكه اجتماعی تبدیل شد. باز هم ارتباطات تازه و بستر مناسبی برای نشر و تبادل اخبار پیدا كرده بودم. گاهی مثل آقای ظریف برای یك توییت، یك ساعت وقت میگذاشتم و بتدریج اعتبار قابل قبولی در این شبكه اجتماعی پیدا كردم.
همه چیز به همین خوبی بود تا زمانی كه تصمیم گرفتم طوماری در اعتراض به تحریم دارویی ایران ایجاد كنم. باز هم در یك سایت غیرایرانی (چون نمونه كاربردی ایرانی در دسترس نیست) بیانیهای نوشتم و ماجرا را توضیح دادم. این اعتراضنامه را در توییتر معرفی كردم و اتفاقا با استقبال غیرایرانیها مواجه شد و شروع به امضای آن كردند. اینجا بود كه توییتر حساب مرا تعلیق كرد و در پاسخ به اعتراض من، بدون آنكه مصداقی ذكر كند، با لحنی توهینآمیز مدعی شد قوانین توییتر را نقض كردهام و دیگر اجازه استفاده از آن را ندارم و از این به بعد به هیچ پیام، اعتراض یا درخواست من توجهی نخواهد كرد!
یكبار دیگر تمام اعتبار و تلاش و هویت مجازی كه نتیجه سالها اعتماد به یك سرویس خارجی بود، ظرف چند دقیقه نیست شد. آن هم فقط به خاطر آنكه فعالیت من به مذاق صاحبان آمریكایی و سعودی توییتر خوش نیامد.
من البته یكی از خوششانسها هستم. در چند ماه گذشته خدماتدهندگان آمریكایی از فیسبوك و توییتر گرفته تا گوگل و ردیت با همكاری یكدیگر «تمام» هویت مجازی صدها ایرانی را گرفتهاند. افرادی را میشناسم كه ظرف یك هفته حسابهای ایمیل، فیسبوك، توییتر، یوتیوب و ... خود را از دست دادهاند. بدتر آنكه در برخی موارد كل محتوای حسابهای آنها بهطور خام منتشر شده است!
اما آیا باید به آنها اعتراض كنیم؟ آیا ما مقصریم كه شاید باز هم به همین خدمات نامطمئن اطمینان میكنیم؟ خیر، نه ما و نه آنها مقصر نیستیم. مقصر سیاستگذار، مجری و متخصصانی هستند كه نتیجه فعالیتهای نكرده و تعهدات نداشتهشان وابستگی نزدیك به صددرصدی ما به خدمات ارتباطی خارجی است.
مقصر آنها هستند كه هنوز نتوانستهاند شبكه ملی ارتباطات را در اختیار مردم بگذارند تا ارتباطات الكترونیكی دولت و شهروندان را از دستبرد خارجیها حفظ كند.
مقصر همانهایی هستند كه به جای كمك به شكلگیری جایگزینی برای تلگرام، وقت و هزینه و تمركز خود را روی پوستههای فارسی آن گذاشتند تا به مسخرهترین شكل ممكن ضعف فنی و عدم رشد فناوری ایرانی را بپوشانند.
بگذارید از آنها بپرسیم چه كسی مقصر است كه اگر همین فردا تلگرام، ایمیل یا حتی توییتر وزیر ارتباطات، وزیر خارجه، مشاور رئیسجمهور و خیلی از مسؤولان دیگر جمهوری اسلامی بسته و محتوای آن به حراج گذاشته شود؟
تیتر خبرها
-
نقش فناوری اطلاعات در حل مشکلات زیستمحیطی
-
نق زدن ممنوع !
-
پایان دروغ «حسن نیت در مقابل حسن نیت»
-
زاگرس را شخم نزنید!
-
فرار به جلوی آقا رضا در پیست اصغر و رفقا
-
برای خوشحال کردن مردم سرشار انگیزهام
-
آداب «گفتوگوی سخت»
-
شاید درباره «سهراب» سریال بسازم
-
7 رفتار دردسرساز برای مدیران تازهكار
-
نجات از خانه وحشت
-
پایان دروغ «حسن نیت در مقابل حسن نیت»
-
ماجرای عشق یکطرفه به تلگرام!
-
سناریوهای دلاردربودجه 98