متهم به قتل دو زن جوان آرایشگر كه انگیزه خود را سرقت از زنان جوان عنوان كرده بود، در دادگاه سناریوی جدیدی برای ارتكاب قتل‌ها مطرح كرد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، 30 مهر 97، رسیدگی به پرونده قتل دو زن جوان با كشف اجساد آنها در خانه‌شان در محله نظام‌آباد آغاز شد. همسایه‌های آنها در تماس با پلیس اعلام كرده بودند، چند روزی است خبری از رفت و آمد دو زن جوان در ساختمان محل سكونت‌شان نیست و از این بابت نگران آنها هستند.
در ادامه با كشف جسد غرق در خون دو زن جوان، تحقیقات برای یافتن ردی از عامل جنایت آغاز و مشخص شد یكی از مقتولان به نام فتانه 23 ساله آخرین تماس خود را با جوانی 17 ساله به نام مجید برقرار كرده است.
ردزنی تماس‌های مجید او را به دام قانون انداخت و متهم در همان برخورد اول با پلیس اعتراف كرد كه با همدستی یكی از دوستانش به نام شاهین مقتولان را به قصد سرقت از خانه آنها به قتل رسانده‌اند. به این ترتیب شاهین هم بازداشت شد و در اعتراف به قتل گفت: «حدود یك سال قبل با زنی حدود 45 ساله به نام شهلا در یك گروه تلگرامی دوست شدم و به منزل او رفت و آمد و در آنجا مواد مخدر مصرف می‌كردم و او من را با دختران دیگر آشنا می‌كرد تا این‌كه با مجید آشنا شدم. روز حادثه قرار بود شهلا، مجید را با دختری به نام فتانه آشنا كند. برای همین با هم به خانه‌اش رفتیم، اما یكدفعه به سرمان زد از او سرقت كنیم. برای همین نقشه قتلش را كشیدیم. مجید دست و پای مقتولان را بست و من با چاقو به آنها ضربه زدم، اما بعد از قتل چیزی برای سرقت در خانه شهلا پیدا نكردیم و پا به فرار گذاشتیم.»
بعد از اعتراف متهمان به قتل، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد و روز گذشته متهمان پای میز محاكمه ایستادند.
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر شهلا و دو دختر نوجوان او به عنوان اولیای دم تقاضای قصاص قاتل را كردند. این در حالی بود كه دختر بزرگ‌تر شهلا به اتهام آدم‌ربایی در پرونده‌ای دیگر بازداشت بوده و از زندان برای رسیدگی به پرونده مادرش منتقل شده بود.
پدر فتانه هم از جانب خود و فرزند صغیر فتانه تقاضای قصاص متهم را كرد و سپس شاهین برای دفاع از خود پشت تریبون ایستاد و گفت: «اتهام قتل را قبول دارم، اما اتهام سرقت را نه. تقاضا دارم پرونده را دوباره به بازپرسی بفرستید به دلیل این‌كه تمام اظهارات قبلی من برای نجات مجید بود و حالا كه به خاطر او دروغ گفته‌ام، می‌بینم كه او من را به سرقت متهم كرده با این‌كه چنین چیزی صحت ندارد.»
متهم در ادامه توضیح داد: «آن روز برای این‌كه مجید و فتانه با هم آشنا شوند به خانه شهلا رفتیم. فتانه یكی از دوستان شهلا بود كه با هم كار آرایشگری می‌كردند. وقتی آنجا رسیدیم، فتانه به مجید شك كرد و گمان می‌كرد او قصد سرقت دارد. برای همین با هم بحث‌شان شد. فتانه با تندی با ما رفتار كرد و من به او گفتم اگر به مجید اشاره كنم به تو كتك مفصلی می‌زند. همان وقت مجید به خاطر این حرف من جو زده شد و برای این‌كه خودی نشان دهد به فتانه حمله كرد. من داشتم با مهناز حرف می‌زدم كه دیدم مجید با فتانه درگیر شد و دست و پای او را با چسب بست و بعد با چاقو به او ضربه زد، فتانه مقاومت می‌كرد و من در دفاع از مجید با چاقوی قصابی كه به خاطر شغلم در جیبم دارم به او ضربه زدم. بعد برای این‌كه راز قتل برملا نشود، اقدام به قتل شهلا كردیم. من دست و پای او را با یك چادر بستم و با مجید به او چند ضربه چاقو زدیم.» سپس مجید كه از كانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، در دفاع از خود گفت: «اتهامم را قبول ندارم. آن روز شاهین پیشنهاد داد برای سرقت از خانه شهلا آنجا برویم. بعد هم به مقتولین با چاقو ضربه زد و من هیچ نقشی در قتل‌ها نداشتم.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وكلای آنها برای صدور رای وارد شور شدند.