خسته نمیشویم
اقبال واحدی / مجری تلویزیون
برای تنوعبخشی به نحوه پوشش و بازتاب راهپیمایی مردم در 22 بهمن، باید مردم را هم در این راه دخیل كرد. از آنجایی كه رسانههای مختلف ایجاد شده است و شبكههای مجازی گسترش یافته، میتوان خلاقیت بهخرج داد و در قالب مسابقههای مختلف مردم را هم در چنین رخدادهایی به خبرنگاری ترغیب كرد. خبرنگاران آماتوری كه بعضی از آنها خیلی بهتر از خبرنگاران رسمی كار میكنند چون شناخته نشدهاند و شاید بتوان گفت صداقت و صمیمیت بیشتری دارند. اگر خود مردم، حركت خود را روایت كنند هم به دل مینشیند و هم زاویههایی را میبینند كه ممكن است از نظر دوربینهای بزرگ دور بماند. یك شهروندخبرنگار با موبایلش در شهری كوچك یا روستا میتواند گزارش تهیه كند. یك روستا ممكن است ده نفر جمعیت داشته باشد و وقتی این تعداد به خیابان بیایند یعنی صددرصد آن روستا در راهپیمایی شركت كردند. این اتفاقات را من به چشم دیدهام. مثلا دیدم یك نفر گلدان شمعدانی را مقابل در منزلش گذاشت و این تمام توان او برای شركت در چنین مراسمی بود.
دوربینهای رسمی قادر به دیدن تمام این جزئیات نیست، ولی باید این رخدادهای زیبای كوچك را پررنگ كرد، دوربینهای آماتور وقتی در حادثههای خوب و بد حركت میكنند، مواردی را میبینند كه تا دوربینهای رسمی بخواهد به آنها برسد اصلا آن مسائل تمام شده است. بنابراین خیلی خوب است مردم را بهوسیله مسابقه، جایزه یا مطرح كردنشان در رسانههای رسمیتر ترغیب كنند تا تبدیل به خبرنگاران رسانه ملی شوند. در این حالت گزارشها متنوع میشود. البته برخی چیزها نیازی به تنوع ندارد مثل نماز خواندن، محبت میان اعضای خانواده، هفتسین، گل خریدن عاشق برای معشوق و.... این تكرارها، مثبت است. پوشش این رخداد هم به همین گونه است. نفسی دارد كه باید یكسان بماند چون مهم این است كه دنیا بداند ما خسته نشدیم، راهمان را ادامه میدهیم تا این مهم را به دست صاحب اصلیاش برسانیم، اما میشود آن را از زاویههای تازه دید. در واقع پوشش باید باشد اما میتوان خلاقانهتر و با شركت مردم كار كرد. برای نمونه بخشهایی را در نظر گرفت كه به اصطلاح تیتر داشته باشد. مثلا به صورت جداگانه به حضور فرزندان و والدین، پدربزرگها و مادربزرگها، غذاهای صلواتی، كفشهای راهپیمایی، پرچمها و... پرداخت. اگر این چنین باشد 20 سال دیگر با رجوع به این گزارشها میتوان نكات زیادی را دریافت، همانگونه كه با مقایسه فیلمهای 22 بهمن 97 با 22 بهمن 58 تفاوتهایی دیده میشود. در واقع با تماشا و مقایسه سالهای مختلف مردم، میتوان گفت نحوه پوشش مردم و شرایط تغییر كرده اما همچنان نفس حركت، محتوا و اصالت همچون عبادت ادامه دارد.
دوربینهای رسمی قادر به دیدن تمام این جزئیات نیست، ولی باید این رخدادهای زیبای كوچك را پررنگ كرد، دوربینهای آماتور وقتی در حادثههای خوب و بد حركت میكنند، مواردی را میبینند كه تا دوربینهای رسمی بخواهد به آنها برسد اصلا آن مسائل تمام شده است. بنابراین خیلی خوب است مردم را بهوسیله مسابقه، جایزه یا مطرح كردنشان در رسانههای رسمیتر ترغیب كنند تا تبدیل به خبرنگاران رسانه ملی شوند. در این حالت گزارشها متنوع میشود. البته برخی چیزها نیازی به تنوع ندارد مثل نماز خواندن، محبت میان اعضای خانواده، هفتسین، گل خریدن عاشق برای معشوق و.... این تكرارها، مثبت است. پوشش این رخداد هم به همین گونه است. نفسی دارد كه باید یكسان بماند چون مهم این است كه دنیا بداند ما خسته نشدیم، راهمان را ادامه میدهیم تا این مهم را به دست صاحب اصلیاش برسانیم، اما میشود آن را از زاویههای تازه دید. در واقع پوشش باید باشد اما میتوان خلاقانهتر و با شركت مردم كار كرد. برای نمونه بخشهایی را در نظر گرفت كه به اصطلاح تیتر داشته باشد. مثلا به صورت جداگانه به حضور فرزندان و والدین، پدربزرگها و مادربزرگها، غذاهای صلواتی، كفشهای راهپیمایی، پرچمها و... پرداخت. اگر این چنین باشد 20 سال دیگر با رجوع به این گزارشها میتوان نكات زیادی را دریافت، همانگونه كه با مقایسه فیلمهای 22 بهمن 97 با 22 بهمن 58 تفاوتهایی دیده میشود. در واقع با تماشا و مقایسه سالهای مختلف مردم، میتوان گفت نحوه پوشش مردم و شرایط تغییر كرده اما همچنان نفس حركت، محتوا و اصالت همچون عبادت ادامه دارد.
تیتر خبرها