اقتصاد در مشت خانواده

در ‌آستانه روز اقتصاد مقاومتی و كار آفرینی‌ نقش این رویكرد را در اقتصاد خانواده بررسی كرده‌ایم

اقتصاد در مشت خانواده

موضوع اقتصاد مقاومتی برای امروز و دیروز نیست. چند سال است كه درباره اقتصاد مقاومتی حرف‌های زیادی زده شده است؛ موضوعی كه بیشتر از هر چیز، تاكید و تمركزش روی بازسازی و احیای اقتصاد ملی و تلاش برای خودكفایی از منابع است. اما بهتر است از بین این همه حرف و شعار و نظر، نگاهمان به اقتصاد مقاومتی را یك‌بار دیگر‌ مرور كنیم و ببینیم چقدر به آن معنای واقعی‌اش نزدیك است و اگر نیاز به تصحیح دارد، آن را اصلاح كنیم. این طور كه به نظر می‌رسد، بیشتر ما فكر می‌كنیم اقتصاد مقاومتی نوعی ریاضت اقتصادی است و جوابمان در برابر چنین هدفی این است كه اگر حالا زندگی نكنیم، كی زندگی كنیم؟ اما واقعیت این نیست و اقتصاد مقاومتی هیچ ارتباطی با ریاضت ندارد. مفهومی كه بیشتر از هرجا، در خانواده می‌تواند معنا شود؛ خانواده‌ای كه با اجرای یك شیوه خاص و نوع جدیدی از سبك زندگی كه مورد نظر اقتصاد مقاومتی است، می‌تواند همان گام بزرگ و مهم و اساسی در رسیدن به هدف‌مان باشد. در واقع فرهنگ اقتصادی خانواده‌ها و چگونگی، زمان و میزان مصرف كالاها در خانواده می‌تواند نقش تعیین كننده‌ای در رشد و توسعه اقتصادی كشور داشته باشد. خانواده تنها منبع عرضه كننده نیروی انسانی در جامعه و مهم‌ترین نهاد در شكل‌گیری رفتار اقتصادی افراد است. شما از الگوی اقتصاد مقاومتی در خانواده چه می‌دانید؟

نرگس خانعلی‌زاده

برای خرید عجله نداشته باشید؛ شاید بهتر است كه قبل از خرید هر نیازی، خوب بررسی كنیم كه آیا واقعا به آن احتیاج داریم و خریدن آن وسیله، آن خوراكی یا هر چیز دیگری برایمان اولویت دارد؟ این اقدام به معنای این نیست آن چیزی را كه دلمان می‌خواهد نخریم و نداشته باشیم؛ بلكه فقط به یك تفكر كوتاه قبل از خرید تاكید دارد كه اگر واقعا بود و نبودش، هیچ فرقی در روند زندگی خودم و خانواده‌ام ندارد و خریدش تاثیر مثبتی برایم ندارد، فعلا دورش را خط بكشم. در واقع نه قرار است به كسی جواب پس بدهید نه كسی شما را بابت كاری كه انجام داده‌اید، بازخواست می‌كند. خودتان هستید و وجدان خودتان كه تصمیم می‌گیرید به یك كالای جدید، نیاز دارید یا نه؛ آن‌وقت است كه یك گام رو به جلو در جهت اقتصاد مقاومتی، در خانواده برداشته‌اید.
هوای قناعت را داشته باش
دیده‌اید كه وقتی حرف از زندگی سالم می‌شود، قدیمی‌ها را مثال می‌زنند كه اینها غذای سالم خورده‌اند؟ یا شنیده‌اید كه درباره یك عادت بد رایج كه حرف می‌شود، می‌گویند قدیم كه این طوری نبود؟ همین قدیمی‌هایی كه هرجا كم می‌آوریم سراغشان می‌رویم، كلمه تكرار شدنی روی زبانشان، قناعت است. اتفاقا از همه‌چیز هم استفاده كرده‌اند و كیفش را برده‌اند اما حواسشان به كم و زیادش بوده و در یك كلمه قناعت كرده‌اند. پس اگر در زندگی سالم و درست، قدیمی‌ترهایمان را مثال می‌زنیم، حواسمان به قناعت كردنشان هم باشد كه لابد یك‌چیزی هست كه این كار را می‌كنند دیگر. 
آینده را بنگر
اتفاقا كه شیرینی آینده‌نگری خیلی بیشتر از به روز و در لحظه خرج كردن است. در واقع الگوی اقتصاد مقاومتی در خانواده، این است كه نیم‌نگاهی به هزینه‌ها و خرج‌های آینده‌مان هم داشته باشیم تا سر بزنگاه و در مواقع نیاز، دست خالی نمانیم و برای جبرانش تمام رشته‌هایی راكه برای اجرای اقتصاد مقاومتی رشته بودیم، پنبه كنیم. البته نه این كه از حال لذت نبریم و همه‌چیز را به آینده موكول كنیم اما آینده‌نگری یكی از اصول همیشگی جنبه‌های اقتصادی در یك خانواده است؛ چه اهل اقتصاد مقاومتی باشید، چه نباشید. 
به اسراف فكر نكن
بیایید از یك تجربه شخصی حرف بزنیم؛ این كه وقتی موقع غذا كشیدن برای اهل خانواده، طوری غذا درست كرده‌اید كه همه سیر می‌شوند و هیچ غذای اضافه‌ای هم به یخچال برنمی‌گردد حس بهتری دارید یا وقتی بیشتر از حد خوراك افراد غذا درست كرده‌اید و باقی برنج‌های توی دیس را به یخچال برمی‌گردانید؟ واقعیت این است كه اولی خوشحال‌كننده‌تر بوده و طبیعتا اسرافی رخ نداده است، چون در حالت دوم احتمالا غذا بعد از چندبار گرم شدن مجدد، خورده نمی‌شود و راهی سطل زباله می‌شود. این دقیقا چیزی است كه اجرای اقتصاد مقاومتی به شما می‌دهد و حالتان را بهتر از قبل می‌كند. حالا همین غذا را به سایر ابعاد زندگی‌تان ربط بدهید و سعی كنید به هر طریقی، جلوی اسراف را بگیرید و مثلا به هوای خرید وسیله جدید، نوع قدیمی اما كارراه‌انداز و سالم آن را دور نیندازید؛ آن‌وقت است كه استفاده حداكثری از حداقل منابع موجود كرده‌اید و یك قدم محكم‌تر برای هدف‌تان در خانواده برداشته‌اید. 
جهت‌دهی سرمایه‌های راكد خانواده
فقط كاهش هزینه در خانواده نیست كه می‌تواند اقتصاد مقاومتی در خانواده را معنا كند، بلكه درآمدزایی هم جنبه دیگر آن است. این كه بتوانیم با سرمایه‌ای هرقدر اندك و با تكیه بر توانمندی‌های تخصصی افراد خانواده، منبع مالی كوچكی را در خانواده به وجود بیاوریم. كافی است كه هركدام از اعضای خانواده، فارغ از كاری كه به عنوان شغل حرفه‌ای انجام می‌دهند و درآمدزایی می‌كنند، به تولیدی كوچك دیگری در خانه هم فكر كنند. پخت مربا، درست كردن ترشی، بافتن لباس‌های زمستانی، تولید محصولات كاغذی و هنری و... هر كاری كه می‌شود با كمترین هزینه، درآمدی اضافه بر ورودی مالی همیشگی خانواده داشته باشد، در این دایره جا می‌گیرد. آن‌وقت است كه آخر ماجرا می‌بینیم نه‌تنها منابع مالی ورودی خانواده را بیشتر از قبل كرده‌ایم كه دیگر برای یك‌سری نیازها خودكفا شده‌ایم و لازم نیست آن را از بیرون تهیه كنیم، چون خودمان دست‌سازش را داریم.  
اعتماد به نفس خانوادگی 
گاهی اوقات اعتماد به نفس و اعتقاد بالای بعضی‌ها به كار نادرستی كه انجام می‌دهند آنقدر سفت و محكم است كه ممكن است ما را به كار درستی كه انجام می‌دهیم به شك بیندازند و به كار خودشان ترغیب كنند. این كاری است كه باور آدم‌ها به تصمیم و عمل حتی غلط‌شان، در برابر دیگر آدم‌ها با تفكر درست اما بدون باور می‌كند. حالا همین موضوع را به اقتصاد مقاومتی بیاورید. نخریدن كالاهای لوكس با برند معروف و رو آوردن به كالاها و محصولات ایرانی و وطنی، سخت است؛ مخصوصا وقتی جلوی حمله زبانی دیگران قرار می‌گیریم و درباره ایرانی خریدن آن كالا یا محصول از ما می‌پرسند. اما چنین مواقعی، موقع رو كردن برگ برنده ما درباره تصمیم درستی كه به آن باور داریم به آن‌ آدم‌هاست. اگر به دلایلمان مثل سرپا نگه داشتن كار كارگران و تولیدی‌های ایرانی، حمایت از كارآفرین‌های ملی و زنده نگه داشتن چرخ اقتصاد داخلی باور داشته باشیم، حتما می‌توانیم روی آدم‌های بازخواست‌كننده تاثیر كوچكی بگذاریم و چرخه آدم‌های موجود در این تصمیم را بزرگ‌تر و اقتصاد داخلی‌مان را گلستان كنیم.
دوری از انبوه خریدن
انبوه خریدن، زنجیره‌ مصرفی نادرستی را می‌سازد. درواقع، خرید انبوه كالاهایی كه احتمال كاهش آن در بازار می‌رود، به نوبه خود باعث افزایش تقاضا و افزایش نامتعارف و حبابی قیمت‌ها و فشار اقتصادی بیش از پیش به طبقات متوسط و پایین جامعه می‌شود. یعنی شما زیاد می‌خرید، فرد دیگری آن را پیدا نمی‌كند، شركت سازنده تقاضای مشتری را می‌بیند و با در نظر گرفتن تقاضای بالای مشتریانش، قیمت آن را بالا می‌برد و خرید آن از توان عده‌ای مشتریان خارج می‌شود، كالاهای تولیدشده روی دست سازنده می‌ماند و تعادل این سیستم به هم می‌خورد. این نتیجه انبوه خریدن یك محصول در چند خانواده است. كارشناسان اقتصادی می‌گویند كه بهترین روش خرید، توجه به نیاز روز و دوری از مصرف‌گرایی غربی است، این كه هرچیزی در صورت لزوم و به مقدار نیاز خریده شود. 
ایجاد باور عمومی در خانواده
باور به كاری كه انجام می‌دهیم، مثل یك اتفاق مسری، از پدر و مادر خانواده به بچه‌ها و از بچه‌ها وارد جامعه می‌شود. كافی است باور به اصلاح الگوی مصرف را در خانواده خودمان جا بیندازیم و بعد از آن بنشینیم و آن را در ابعاد گسترده‌تر تماشا كنیم. باوری كه به جای احساس كمبود برای استفاده از محصولات ایرانی، حس افتخار می‌دهد. باوری كه حالمان را از استفاده دوباره و بازیافت كالایی، بیشتر از خریدن یك كالایی دقیقا به همان شكل اما نو و جدید، خوب می‌كند. 
برای هدف‌تان ارزش قائل شوید
اگر واقعا به كاری كه در پیش گرفته‌اید، اعتقاد پیدا كرده‌اید، پس برایش وقت بگذارید و ارزش قائل شوید. یعنی مثلا حواستان به مارك‌ها و برندهای ایرانی باشد؛ برند‌هایی كه به تازگی خودشان را از بین رقبای غربی‌شان بالا كشیده‌اند و از بین همه كسانی كه برچسب بی‌كیفیت‌بودن را به آنها زده‌اند، خودشان را نجات داده‌اند و حالا محبوب خیلی از اقشار جامعه شده‌اند. پس اگر واقعا به دنبال حمایت از كالای ملی هستید ولی قلبا راضی نمی‌شوید كه به خاطر این هدف، جنس بی‌كیفیت بگیرید، برایش وقت بگذارید و دنبال خوب‌هایش بگردید؛ شك نكنید كه بالاخره بین دنیایی از مارك و برند ایرانی و خارجی، در بدترین حالت، یك محصول ایرانی باكیفیت كه دلتان را راضی كند، پیدا می‌كنید. 
وام‌های خانوادگی را دریابید
یكی از راهكارهای افزایش ورودی‌های مالی خانواده، وام است. البته چیزی كه زیاد است وام، اما محیط خانواده می‌تواند این فرصت را فراهم كند كه وامی بدون سود و بهره به دست تان برسد. پیشنهاد تشکیل صندوق وام‌های خانوادگی بدهید؛ وام‌هایی كه نه نیازی به انواع ضامن و كسر از حقوق و چك و سفته دارد، نه دست و دلتان بابت سود وام و بازپرداختش می‌لرزد. یك معامله دو سر سود با اعضای خانواده‌ای كه می‌شناسیدشان. این درست همان جنبه‌های مثبت اقتصاد مقاومتی است كه در بین ظاهر سختش، گم شده است. 
مراقب اموالت باش
این ذات انسان است؛ این كه از مواظب دفترت باش، مواظب كیفت باش، مواظب عروسكت باش، مواظب نیمكت كلاس باش، مواظب صندلی اتوبوس باش و... . در چنین حالتی از اقتصاد مقاومتی، به همان باورهای اسراف نكن و قناعت كن خانوادگی، ابعاد بزرگ‌تر داده‌ایم و آن را وارد جامعه كرده‌ایم تا مدت بیشتری از داشته‌هایمان در جامعه استفاده كنیم و نیاز به هزینه كمتری برای تعمیر و خرید مجدد داشته باشیم.