دشت‌ها تشنه می‌میرند

از هیچ یك ازدشت‌های كشور حتی در پر بارش‌ترین نقاط نیز دیگر نمی‌توان ‌آب برداشت كرد

دشت‌ها تشنه می‌میرند

نشست تخصصی فرونشست زمین، سه‌شنبه گذشته برگزار شد؛ نشستی كه به شكلی طبیعی نباید حساسیتی برانگیزد، اما داده‌های عنوان شده در این نشست تكان‌دهنده است. سال‌هاست برخی از كارشناسان این حوزه در این باره مدام هشدار می‌دهند. محمد درویش بیش از یك دهه است كه هر جا رسانه‌ای پیدا كند از هولناكی اتفاقی كه در جریان است، می‌گوید. آمارها حكایت از این دارد كه ایران صاحب ركورد منفی در این حوزه است و آن هم با فاصله عجیب نسبت به دیگر رقبا. همین یك نمونه از آمار ارائه شده برای فهم مساله كافی است كه بدانیم بر اساس اعلام مجامع بین‌المللی فرو نشست سالانه چهار میلی‌متر از زمین بحران محسوب می‌شود درحالی كه در حد فاصل بین دشت فسا و جهرم شاهد فرونشست زمین تا 54 سانتی‌متر یعنی چیزی حدود 140 برابر حد بحران هستیم. فرونشست زمین پدیده تقریبا نوظهوری است كه بیش از 150 كشور از جمله ایران با آن درگیر هستند،‌ ماجرا این است كه وقتی یك سفره آبی زیرزمینی خالی می‌شود زمین آن قسمت مانند اسفنجی كه آب آن كشیده شده جمع می‌شود و در آن بخش از زمین حفره‌ای ایجاد می‌شود كه دیگر حتی با تزریق آب نیز قابل برگشت نیست در واقع آن بخش از زمین دیگر مرده به حساب می‌آید. البته این صورت ماجراست و هولناكی پس از چنین رخدادی تازه آغاز می‌شود. با این اتفاق دیگر بارانی كه تاچند سال پیش خیلی معمولی بوده از آنجا كه امكان نفوذ به زمین را ندارد به سیلی ویرانگر بدل می‌شود. فارغ از همه تبعات چنین بحرانی آنچه عجیب است این‌كه همچنان حساسیت عمومی نسبت به این موضوع بسیار كم است. تكانه‌های ذهنی افكار عمومی را در برابر رخدادی مثل زلزله و سیل در نظر بگیرید و قضاوت كنید چگونه است كه افكار عمومی در برابر رخدادی به نام نشست زمین هیچ واكنشی ندارد؟

نشست یا فرونشستن زمین پدیده‌ای است كه در اثر خالی شدن آب بافت‌های متراكم و لایه‌های زیرین سطح زمین رخ می‌دهد و در اثر آن سطح زمین به صورت تدریجی و در برخی موارد به صورت ناگهانی فرو می‌نشیند. به اعتقاد كارشناسان این نشست باعث ایجاد ترك و شكاف‌هایی در زمین شده و باعث تاثیر روی الگوی جریان‌های زیرزمینی و سطحی، تغییر كیفیت آب‌های زیرزمینی، تغییر شكل سطح زمین، سیل خیزی مناطق و... می‌شود.
 آنان بر این باورند كه پدیده فرونشست كه هم اكنون در ۲۰۰ دشت كشور مشهود است خطرش بیش از زلزله است، زیرا وقتی در شهری زمین‌لرزه رخ دهد بعد از چند سال بالاخره بازسازی می‌شود، اما شهری كه در اثر فرونشست از بین برود و آبخوانش تخلیه شود دیگر با هیچ انرژی و سرمایه‌گذاری بازسازی نمی‌شود.
 وقتی زمین می‌نشیند
یكی از موارد مهم در دلایل فرونشست كه از مشكلات ساخته دست انسان است برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های زیرزمینی و خالی شدن لایه‌های تحتانی است. وقتی حجم آب كاهش می‌یابد منافذی در بین لایه‌های خاك ایجاد می‌شود كه به دلیل سنگینی لایه‌های بالایی آرام آرام این منافذ پر شده  و به مرور كه این یك دهم سانتی‌متر جابه‌جایی در لایه‌ها به سطح زمین می‌رسد در مجموع از عمق ۲۰۰ متری تا سطح زمین می‌تواند جابه‌جایی یا نشست ۵۰ سانتی‌متری اتفاق بیفتد. علاوه بر آن پدیده فرونشست ذخیره سازی آب در سفره‌های زیرزمینی را هم دچار اخلال می‌كند، به دنبال كم شدن حجم مخزن و شكست لایه‌های خاك و پر شدن منافذ رسوب آب به لایه‌های پایینی با مشكل مواجه می‌شود و دیگر آب برای ذخیره به مخزن‌های زیرزمینی نمی‌رسد كه خطر این پدیده به مراتب بالاتر از خطر تخریب سازه‌هاست چرا كه برای یك عمر سفره‌های زیرزمینی را از دست می‌دهیم.
 قورباغه در آب داغ
از محمد درویش كه سال‌هاست درباره فرونشست زمین تحقیق می‌كند‌، ‌می‌پرسیم چرا با وجود هولناكی چنین اتفاقی هنوز حل این موضوع به نوعی به یك مطالبه عمومی درنیامده است؟ اصلا چرا هنوز افكار عمومی نسبت به آن ناآگاه است؟ پاسخ او به این سوال مثالی از یك آزمایش معروف است. او به جام‌جم می‌گوید: «مثال جالبی در این باره وجود دارد. یك قورباغه را داخل ظرف آبی می‌گذارند و ظرف را آرام‌آرام گرم می‌كنند. هیچ حساسیتی در قورباغه شكل نمی‌گیرد تا آب داغ شود و قورباغه هم به واسطه گرمای داخل ظرف از بین برود،‌ در بخش دیگر این آزمایش قورباغه دیگری را داخل ظرف آب داغی می‌گذارند و خیلی زود این قورباغه از ظرف بیرون می‌پرد. حكایت حساسیت عمومی نسبت به مساله فرونشست زمین درست شبیه رفتار قورباغه در ظرف آب اول است.»  پدیده فرونشست یك پدیده كاملا کند است و همه جای این سرزمین به آرامی پایین می‌رود در حالی كه خیلی متوجه عمق بحران پیش رو نیستیم. اما وقتی به یكباره شاهد یك زلزله و شكافی در پوسته زمین هستیم یا وقتی یك سیل بزرگی اتفاق می‌افتد می‌تواند بیشتر نمود داشته باشد. در حالی كه ابعاد فرونشست زمین به مراتب جدی‌تر، خطرناك‌تر و ماندگارتر از ابعاد یك زلزله یا سیل است، اما چرا فرونشست زمین نسبت به زلزله و سیل پدیده مخرب‌تری است؟
درویش می‌گوید: «ممكن است یك زلزله به زیرساخت‌ها و تاسیساتی ضربه بزند در حالی كه بعد از آن می‌شود با خرج مقادیری سازه‌هایی مقاوم‌تر نسبت به زلزله ساخت و خسارت‌ها را جبران كرد، اما وقتی سرزمینی با فرونشست رو‌به‌رو می‌شود به این مفهوم است كه لایه‌های آب‌دار خودش را از دست می‌دهد. وقتی كه سفره‌های آب زیرزمینی پایین می‌رود لایه‌های سنگی مثل سیمان به هم می‌چسبند و وقتی این اتفاق بیفتد در مرحله اول سطح زمین پایین می‌آید، اما نكته اینجاست كه دیگر ما به هیچ عنوان نمی‌توانیم آن را جبران كنیم حتی وقتی میزان تغذیه و برداشت با هم یكسان هم بشود امكان نفوذ آب به سفره‌های زیرزمینی وجود نخواهد داشت. با این اتفاق دیگر بارندگی در هیبت سیل‌های ویرانگر در سطح زمین خواهد بود، چرا كه امكان نفوذ به زمین را نخواهد داشت و ما ذخایر آب استراتژیك‌مان را از دست می‌دهیم.»
 فراموشی این ماجرا وقتی مهم است كه بدانیم برای جبران این كار دست‌كم نیاز به 50 هزار سال زمان نیاز خواهیم داشت. این بدترین نوع فاجعه در طبیعت است چرا كه وقتی ما یك سانتی‌متر خاك از دست می‌دهیم 800 سال زمان لازم است تا این خاك احیا شود و وقتی كه زمینی دچار فرونشست شود 50 هزار سال زمان لازم دارد تا جبران شود.
 دشت‌های ممنوعه
استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی در طول دهه‌های گذشته تاكنون و اعمال سیاست‌های غلط در حوزه كشاورزی همه و همه باعث شده است كه مدیركل دفتر حفاظت و بهره‌برداری منابع آب زیرزمینی وزارت نیرو اعلام كند: «باید دور كل كشور خط قرمز بكشیم. چون از هیچ دشت كشور حتی در پر بارش‌ترین نقاط نمی‌توان برداشت آب داشت.»  عبدا... فاضلی در نشست تخصصی فرونشست زمین گفته است ۴۲۰ دشت كشور، دشت ممنوعه هستند و نباید از آنها آب برداشت كرد. وضع دیگر دشت‎های كشور هم بهتر نیست.
معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران كشور در این رابطه اظهار نگرانی‌های بسیاری داشته است.  محمد فرید لطیفی گفته: «گزارش‌های دریافتی ما در سازمان مدیریت بحران حاكی از افزایش نرخ فرونشست در كل كشور است.
ما نگران اتوبان‌ها و بزرگراه‌های كشور هستیم كه در آنها یكباره چاله بزرگی به وجود نیاید و ماشین‌ها سرنگون نشوند.» اغراق‌های ژورنالیستی در گزارش‌های توصیفی را كنار بگذارید، موضوع فرونشست زمین به همین اندازه تصویری آخرالزمانی از یك سرزمین دارد. در یك فقره دیگر از این تصاویر آخرالزمانی شما را ارجاع می‌دهیم به گفته‌های مهدی معتق، عضو هیات علمی مركز تحقیقات علوم زمین آلمان.
در همین نشست  او اعلام كرده: «فرودگاه بین‌المللی تهران با فرونشست سالانه پنج سانتی‌متر روبه‌روست. اگر كل دریای خزر را هم به آبخوان‌های تهران بریزیم، بی‌فایده خواهد بود؛ زیرا خاك این شهر دیگر قابل احیا نیست.»
 خیانت نباشد، حماقت است!
هر چند حساسیت عمومی در ارتباط با پدیده فرونشست زمین كم است، اما بحث‌های بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. حالا اگر همه كم‌كاری‌های گذشته در این زمینه را به كنار بگذاریم حالا باید در این رابطه چه كار كنیم؟  نباید به هیچ عنوان در دشت‌هایی كه حالا وزارت نیرو به عنوان دشت‌های ممنوعه اعلام كرده است، اجازه حفر چاه داد.  چاه‌های غیر‌مجاز هم باید پلمب شوند و چاه‌های مجاز هم در حد سهمیه مقرر شده برداشت آب داشته باشند. این تازه نقطه شروع درمان ماجراست.
محمد درویش می‌گوید كارهای جدی‌تری هم می‌توان در این زمینه انجام داد.
 آن‌طور كه این فعال محیط‌زیست می‌گوید: «ما نباید اجازه صدور آب مجازی را بدهیم. مهم‌ترین مصرف‌كننده آب در حال حاضر كشاورزی است كه بخش بزرگی از تولیداتش را به بهانه اشتغال و سودآوری صادر می‌كند، آن هم در كشوری كه با بزرگ‌ترین بحران‌های آب زیرزمینی رو‌به‌روست و بالاترین ركورد فرونشست زمین در آن اتفاق افتاده و منابع آب استراتژیكش را به سرعت از دست داده، صادرات آب مجازی بسیار نابخردانه است.
اگر نگوییم خیانت است حتما یك حماقت است.» به باور او ما به جز تامین نیازهای واجب خودمان در حوزه محصولات استراتژیك یعنی گندم، جو، ذرت و برنج و تامین مایحتاجمان نباید صادراتی در این حوزه داشته باشیم. كسی نمی‌گوید باغ سیب نداشته باشیم، اما نباید سه تا چهار میلیون تن سیب صادر كنیم. به جای این كار باید برویم به دنبال تولید ثانویه و از سوی دیگر جلوی خام‌فروشی را بگیریم و زیرساخت‌های خودمان را در حوزه گردشگری تقویت كنیم.