كتاب مرگ

كتاب مرگ


نویسنده: جولین بارنز
مترجم: مینا وكیلی‌نژاد
نشر تداعی
قیمت 28 هزار تومان
وقتی زمان مرگ انسان فرا می‌رسد، بهترین سناریو چه می‌تواند باشد؟ جولین بارنز در «كتاب مرگ» با شوخ طبعی و از جنبه‌های مختلف به موضوع «پایان زندگی» كه همیشه یكی از فكرها و دغدغه‌های ما است، می‌پردازد.
این كتاب راهنمای خوبی برای مواجهه با ماهیت عجیب و غریب و غیرعادی موضوعی است كه همه ما را به هم پیوند می‌دهد: مرگ.
بارنز در مراسم خاكسپاری مادرش فكر می‌كرد شاید مرگ او به اندازه مرگ پدرش برایش ناراحت‌كننده نباشد. اما این‌طور نبود و مرگ مادرش در حقیقت مرگ او و برادرش بود. در «كتاب مرگ»، كه در واقع گزیده‌ای است از بخش‌هایی از كتاب «چیزی برای ترسیدن وجود ندارد»، نویسنده به بررسی مسائلی مانند خاطرات، اصول اخلاقی و وداع‌های آخر می‌پردازد. او با دیدگاهی منطقی و غیراحساسی اهمیت علمی، مذهبی و عاطفی زندگی فناپذیر را بررسی می‌كند.
نویسنده در اقدامی تأثیرگذار، كتاب را با خاطراتی از مرگ والدینش و واكنش متفاوت او و برادر فیلسوفش به این واقعیت كه آنها افراد بعدی در صف مرگ هستند شروع می‌كند و بعد از آن، پرسش‌ها و بحث‌هایی فلسفی را مطرح می‌سازد. آیا باور به زندگی پس از مرگ واقعا پذیرش مرگ را ساده‌تر می‌كند؟
 آیا واقعا می‌توانیم واقعیت و حقیقت مرگ و پایان زندگی‌مان را درك كنیم؟ اگر خوش‌شانس باشیم و در سنین 70، 80 یا 90 سالگی بمیریم، با سالخوردگی وداع می‌كنیم نه با زندگی‌ای كه در جوانی داشتیم. آیا این می‌تواند مایه دلگرمی و تسلی ما باشد؟
بارنز می‌پذیرد كه این كتاب در واقع خلاصه‌ای از زندگی اوست و در خلال آن به موضوعاتی مانند عشق، دوستی، موسیقی، هنر، جامعه، سفر، ورزش، لطیفه و این واقعیت كه «او عاشق همسرش بوده و از مرگ می‌ترسیده» اشاره كرده است. بارنز ادعا می‌كند كه در تمام زندگی‌اش به مرگ فكر كرده است، اما از قرار معلوم، مرگ والدینش (مرگ پدرش در سال 1992 و بعد از آن، مرگ مادرش در سال 1997) باعث می‌شود با تشویش و نگرانی بیشتری به مرگ فكر كند و ضرورت تفكر درباره آن را بیشتر احساس كند. او به ترسش از مرگ اعتراف می‌كند و می‌گوید از مرگ بیشتر از مردن می‌ترسد.