جنایت خونین راننده به خاطر یك مشت طلا
راننده تاكسی كه در مسیر بانك كارگشایی متوجه شد مسافرش مقداری طلا همراه دارد، او را به قتل رساند و طلاهایش را سرقت كرد. متهم در دادگاه منكر قتل زن میانسال شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، چهارم مرداد 98 پرونده قتل زن میانسال با كشف جسد غرق در خون او در حاشیه اتوبان صیاد، روی میز ماموران پلیس قرار گرفت. هویت جسد از سوی فرزندان زنی به نام سهیلا كه چند روز قبل از حادثه بهطور ناگهانی ناپدید شده بود شناسایی و رسیدگی قضایی به پرونده آغاز شد.
فرزند سهیلا در اولین اظهارات خود به ماموران گفته بود: «چند سال قبل برای كار از مشهد به تهران آمدیم و چرخ خریده بودیم و با پدر و برادرم لبو و باقالی میفروختیم. مادرم با پساندازش مقداری طلا خریده بود كه میخواست آنها را در بانك كارگشایی سپرده كند، اما وقتی از خانه بیرون رفت دیگر برنگشت و وقتی هم جسدش پیدا شد طلاها همراه او نبود.»
آخرین تماس با شمارهای ناشناس گرفته شده بود كه مشخص شد متعلق به راننده تاكسی به نام جواد است و به این ترتیب جواد به عنوان تنها مظنون پرونده دستگیر شد. این در حالی بود كه دوربینهای مدار بسته اتوبان تصویر درگیری متهم و مقتول را ضبط كرده بود.
متهم در برخورد با پلیس به اتهام خود اعتراف كرد و گفت: «روز حادثه زن میانسال سوار ماشین من شد و من او را به اداره ثبت احوال رساندم. بعد به من گفت
10دقیقه صبر كنم تا او را به بانك كارگشایی برسانم. من گفتم بیشتر از 15 دقیقه صبر نمیكنم برای همین شمارهام را گرفت كه با من هماهنگ كند. وقتی با من تماس گرفت و دوباره سوار شد از مكالمه تلفنی او با فرزندش فهمیدم كه طلا همراه دارد و برای همین میخواهد به بانك كارگشایی برود. برای همین وسوسه شدم او را به قتل برسانم و طلاها را سرقت كنم. او را به حاشیه اتوبان بردم و با سنگ به سرش ضربه زدم.»
با اعتراف متهم، طلاهای مقتول از خانهاش كشف و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد. فرزندان مقتول و مادر پیر او در ابتدای جلسه رسیدگی، خواستار قصاص متهم شدند. سپس متهم در جایگاه دفاع حاضر شد، اما بر خلاف اعترافات قبلی خود قتل زن میانسال را انكار كرد و گفت: «اتهامم را قبول ندارم. روز حادثه وقتی آن خانم سوار ماشینم شد من از رساندن او به بانك پشیمان شدم، چون وقت زیادی از من میگرفت. برای همین از او خواستم پیاده شود. او قبول نمیكرد و با هم درگیر شدیم. از كنار اتوبان سنگی برداشت و با آن به من حمله كرد. بعد من فرار كردم و نمیدانم قتل او كار چه كسی است.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم ختم جلسه را اعلام كرده و برای صدور رای وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار جامجم، چهارم مرداد 98 پرونده قتل زن میانسال با كشف جسد غرق در خون او در حاشیه اتوبان صیاد، روی میز ماموران پلیس قرار گرفت. هویت جسد از سوی فرزندان زنی به نام سهیلا كه چند روز قبل از حادثه بهطور ناگهانی ناپدید شده بود شناسایی و رسیدگی قضایی به پرونده آغاز شد.
فرزند سهیلا در اولین اظهارات خود به ماموران گفته بود: «چند سال قبل برای كار از مشهد به تهران آمدیم و چرخ خریده بودیم و با پدر و برادرم لبو و باقالی میفروختیم. مادرم با پساندازش مقداری طلا خریده بود كه میخواست آنها را در بانك كارگشایی سپرده كند، اما وقتی از خانه بیرون رفت دیگر برنگشت و وقتی هم جسدش پیدا شد طلاها همراه او نبود.»
آخرین تماس با شمارهای ناشناس گرفته شده بود كه مشخص شد متعلق به راننده تاكسی به نام جواد است و به این ترتیب جواد به عنوان تنها مظنون پرونده دستگیر شد. این در حالی بود كه دوربینهای مدار بسته اتوبان تصویر درگیری متهم و مقتول را ضبط كرده بود.
متهم در برخورد با پلیس به اتهام خود اعتراف كرد و گفت: «روز حادثه زن میانسال سوار ماشین من شد و من او را به اداره ثبت احوال رساندم. بعد به من گفت
10دقیقه صبر كنم تا او را به بانك كارگشایی برسانم. من گفتم بیشتر از 15 دقیقه صبر نمیكنم برای همین شمارهام را گرفت كه با من هماهنگ كند. وقتی با من تماس گرفت و دوباره سوار شد از مكالمه تلفنی او با فرزندش فهمیدم كه طلا همراه دارد و برای همین میخواهد به بانك كارگشایی برود. برای همین وسوسه شدم او را به قتل برسانم و طلاها را سرقت كنم. او را به حاشیه اتوبان بردم و با سنگ به سرش ضربه زدم.»
با اعتراف متهم، طلاهای مقتول از خانهاش كشف و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد. فرزندان مقتول و مادر پیر او در ابتدای جلسه رسیدگی، خواستار قصاص متهم شدند. سپس متهم در جایگاه دفاع حاضر شد، اما بر خلاف اعترافات قبلی خود قتل زن میانسال را انكار كرد و گفت: «اتهامم را قبول ندارم. روز حادثه وقتی آن خانم سوار ماشینم شد من از رساندن او به بانك پشیمان شدم، چون وقت زیادی از من میگرفت. برای همین از او خواستم پیاده شود. او قبول نمیكرد و با هم درگیر شدیم. از كنار اتوبان سنگی برداشت و با آن به من حمله كرد. بعد من فرار كردم و نمیدانم قتل او كار چه كسی است.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم ختم جلسه را اعلام كرده و برای صدور رای وارد شور شدند.
تیتر خبرها