180 دقیقه بازجویی برای افشای همسركشی

مرد جوان به خاطر مشكلات مالی سر همسرش را برید

180 دقیقه بازجویی برای افشای همسركشی

مرد نگهبان كه بعد از قتل همسرش سعی كرد با صحنه‌سازی از مجازات فرار كند، پس از 180 دقیقه سكوت لب به اعتراف گشود.
به گزارش خبرنگارجنایی جام‌جم، ساعت 4 و 22 دقیقه صبح یكشنبه هفتم اردیبهشت امسال و همزمان با دومین روز ماه رمضان ساكنان ساختمانی در شهرك احمدیه خانی‌آباد نو در حال خوردن سحری بودند كه صدای فریاد مرد همسایه و گریه‌های نوزاد او را شنیدند. آنها خود را به طبقه اول رسانده و پس از ورود به خانه 30 متری با جسد زن 40 ساله در مقابل در حمام روبه‌رو شدند. یكی از همسایه‌ها با پلیس تماس گرفت و تیمی از ماموران دقایقی بعد در محل حاضر شدند.  
با تایید جنایت از سوی ماموران، مصطفی واحدی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران همراه تیم جنایی در محل حاضر شدند. آثار به‌هم ریختگی و لكه‌های خون روی دیوارها و نیز گهواره دختر هشت ماهه دیده می‌شد. روی دستان مرد 43 ساله هم خراش‌هایی وجود داشت.  مرد جوان در تحقیقات اولیه مدعی شد، وقتی از خواب بیدار شده با جسد همسرش در مقابل حمام خانه رو‌به‌رو شده و نمی‌داند چه كسی او را به قتل رسانده است.  در اطراف خانه این زوج، زمین مخروبه‌ای بود كه بازپرس جنایی دستور بررسی محل را داد. در ادامه یك كیسه كه در آن لباس‌های خونین همسر مقتول و خنجری قرار داشت، پیدا شد.  
بازجویی‌ها از متهم ادامه پیدا كرد تا این‌كه پس از سه ساعت بازجویی او لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت؛ به خاطر مشكلات مالی و مخالفت همسرم برای بازگشت به زادگاهمان مرتكب این قتل
شدم.
متهم با دستور بازپرس شعبه 11 دادسرای جنایی تهران تحویل اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و دختر هشت ماهه او تا شناسایی خانواده مقتول تحویل شیرخوارگاه آمنه شد.



چند روز به کشتن همسرم فکر کردم
مهرداد 43 ساله هنوز در شوك قتل همسرش است و باور نمی‌كند یك تصمیم آنی و اشتباه، باعث شد جان همسرش را بگیرد و زندگی‌اش از هم پاشیده شود. او در گفت‌و‌گو با جام‌جم به تشریح انگیزه‌اش از جنایت پرداخت.
 از آشنایی با همسرت بگو.
ما همشهری بودیم و در یكی از شهرستان‌های شرقی كشور زندگی می‌كردیم.  15 سال پیش ازدواج كردیم و به تهران آمدیم. سال‌ها بچه‌دار نشدیم تا این‌كه با كلی دوا و دكتر مهر ماه سال گذشته دخترمان به دنیا آمد.
 چه كاره‌ای‌؟
 نگهبان پاركینگی هستم كه خودروهای توقیف شده از سوی پلیس در آنجا نگهداری می‌شود و ماهی یك میلیون و پانصد هزار تومان حقوق می‌گیرم. چند سال بود كه خانه‌ای 30 متری را اجاره كرده بودم و با خانواده‌ام زندگی می‌كردیم. 450 هزارتومان از حقوقم را بابت كرایه می‌پرداختم.
با همسرت اختلاف داشتید‌؟
تنها دلیل اختلافمان مشكلات مالی بود. در چند ماه گذشته اختلاف و درگیری‌مان بیشتر شده بود. حتی به‌خاطر مشكلات مالی سه سال بود كه نتوانسته بودم شهرستان بروم و مادرم را ملاقات كنم. حقوقم كم بود و شرایط مالی سختی را سپری می‌كردم. از زنم خواستم به شهرستان بازگردیم كه قبول نمی‌كرد و می‌گفت زندگی در تهران برای آینده دخترمان
بهتر است.
به خاطر همین او را كشتی؟
تحمل این شرایط را نداشتم و چند روز بود به قتل همسرم و خودكشی بعد از آن فكر می‌كردم. سحرگاه یكشنبه از خواب بیدار شدم و ابتدا با چوبدستی‌ای كه در خانه بود چند ضربه به سر و صورت زنم زدم كه به‌شدت زخمی شد. نتوانست مقاومت كند و بعد با خنجر چند ضربه به او زدم و سرش
را بریدم.
پشیمانی‌؟
 خیلی. بعد از قتل سعی كردم با صحنه‌سازی از مجازات فرار كنم، اما خیلی زود ماجرا لو رفت و دستگیر شدم.