یک قاب ویژه از شب قدر

یک قاب ویژه از شب قدر

هیچ‌کدام‌شان فکر نمی‌کردند روزگار این‌طور بچرخد که شب قدر را در بیمارستان بگذرانند، در یک توفیق اجباری کنار هم باشند و همدل اشک بریزند.  
هیچ‌کدام‌شان شب قدر سال گذشته برای سال بعدشان چنین چیزی را نخواسته بودند؛ اصلا چه کسی به کرونا فکر کرده بود؟ اصلا چه کسی فکر می‌کرد یک بیماری می‌آید و آنقدر می‌ماند که همه مناسبات زندگی‌مان را بر‌هم می‌زند؟
حالا اینجا در شب قدر، وقتی هیچ‌کدام از برنامه‌ها آن‌طور که باید پیش نرفته، برای دعای این شب عزیز کنار هم هستند، یکی برای دیگری قرآن می‌گیرد و در مناجات همراهی‌اش می‌کند.
این شب قدر شاید شبی نباشد که برایش دعا کرده باشند؛ اما هر دو آن را به خاطر می‌سپارند، پرستار صدای مناجات بیمار را و بیمار همراهی و همدمی پرستارش را.
اتفاق ناخواسته‌ای در زندگی هردو ثبت شد که متفاوت‌ترین شب قدر آنها را رقم بزند.