دافوس؛ دروازه ورود تخصص به جنگ

نگاهی به نقش ارتش در آزادسازی خرمشهر

دافوس؛ دروازه ورود تخصص به جنگ

 آزادسازی خرمشهر را اگر به عنوان مهم‌ترین اتفاق هشت سال دفاع مقدس نام ببریم سخن به گزافه نیست. جمهوری اسلامی در یك عملیات پیشرفته و هوشمندانه توانست ماشین جنگی صدام را غافلگیر كند و مهم‌ترین شهر تحت اشغال این رژیم تا دندان مسلح را به خاك كشور بازگرداند.
عملیات بیت‌المقدس را گرچه بسیاری از مردم با نام جاویدالاثر متوسلیان، شهید احمد كاظمی و شهید همت به خاطر دارند اما ارتش نیز سهم بسزایی در این توفیق مهم ایفا كرد كه معمولا از نگاه كارشناسان دور می‌ماند.
برای بررسی نقش ارتش در این عملیات ابتدا باید سال اول جنگ را تحلیل كنیم. ارتشی كه پس از پیروزی انقلاب دستخوش تغییرات گسترده‌ای شد كه عمده‌ترین موارد آن فرار، اعدام و پاك‌سازی 15000 نفر از فرماندهان، مسوولان وكاركنان آن بود كه ارتش را دچار چالشی جدی كرد از طرفی نیاز به تسویه ارتش و تبدیل آن به عنوان یك ركن از اركان جمهوری اسلامی احساس می‌شد و از طرف دیگر بعد از كودتای نوژه بیشتر احساس شد كه برخی هنوز بازگرداندن شاه را در سر دارند. در هرصورت این یكدست‌سازی زمان زیادی لازم داشت تا توسط نیروهای جدید ترمیم شود.
علاوه‌بر این كسر خدمت سربازی از دو سال به یك سال، لغو مانورها و تمرینات نظامی و مهم‌تر از همه عدم تعمیر و نگهداری اصولی سلاح و تجهیزات از سال 56 و كودتای نوژه عوامل دیگری بودند كه ارتش را برای این هماوردی تضعیف می‌كردند. برخی از نیروهای نفوذی نیز در اركان قدرت حضور داشتند كه در اوایل انقلاب خود را به عنوان نیروهای انقلابی جا زده بودند و برای انحلال ارتش تلاش می‌كردند.
با وجود این مشكلات اما، ارتش با رشادت و فداكاری نیروهای انقلابی بازمانده موفق شد در كنار نیروهای مردمی و سپاه نقش عمده‌ای در توقف و زمین‌گیر شدن استراتژی پیروزی برق‌آسا كه تاكتیك اول ارتش عراق بود، ایفا كند.
مهم‌تر از این مساله پیروزی در دریا بعد از 67 روز بود. ارتش در عملیات بزرگ مروارید موفق به انهدام نیروی دریایی عراق شد كه تا پایان جنگ، برتری دریایی به طور كامل به دست رزمندگان ایرانی افتاد.
پیروزی‌های غرورآفرین در آسمان نیز باعث شد كه در پشتیبانی هوایی و هوانیروز، ورق به سمت كشورمان برگردد و خلبان‌های جان‌بركف انقلابی كه خود را در بیعت امام خمینی (ره) می‌دیدند با رشادت‌های بی‌نظیر خود پشتیبانی‌های هوایی نیروهای عراقی را كه از حمایت تمامی ابرقدرت‌ها برخوردار بود را كمرنگ كنند.
به‌هرحال ارتش بعث علی‌رغم پیشروی‌هایی كه داشت بعد از دو ماه پشت دروازه‌های اهواز، سوسنگرد، آبادان، سرپل‌ذهاب، مهران و... متوقف شد و رویای فتح سه‌روزه تهران را تا ابد برای صدام باقی گذاشت.
هرچند پس از عملیات ثامن‌الائمه و شكست حصر آبادان، با سانحه سقوط هواپیمای C-130  حامل فرماندهانی چون سرلشكر فلاحی جانشین ستاد مشترك ارتش، سرتیپ فكوری وزیر دفاع سابق و مشاور ستاد مشترك ارتش، سرتیپ نامجو وزیر دفاع، نماینده امام در شورای‌عالی دفاع و فرمانده دانشكده افسری، سرلشكر یوسف كلاهدوز قائم‌مقام سپاه كه از برادران تعلیم دیده در ارتش بود و سردار محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر در هفتم مهرماه 1360 كام مردم تلخ شد و ارتش دوباره درگیر خلأ فرماندهی در سطوح بالا شد، اما تجربه‌های قبلی كمك كرد تا بازسازی رده‌ها با سرعت بیشتری دنبال شود.
ورود به دوران طلایی دفاع مقدس
اما فتح خرمشهر در جنوب خوزستان را می‌توان نتیجه عملیات فتح‌المبین شمال خوزستان نامید كه خود دستاورد ارزشمند عملیات طریق‌القدس فتح بستان بود. به‌طور كلی هر سه عملیات در 9 ماهه سال دوم دفاع‌مقدس اتفاق افتاد. البته شاید اگر شكست حصر آبادان نبود هیچ‌كدام از این عملیات‌ به نتیجه نمی‌رسید.
در این زمان به ابتكار شهید صیاد شیرازی، از اساتید دافوس ارتش برای طراحی عملیات و فرماندهی یگان‌ها استفاده شد كه با ورود آنها «دانش‌محوری و طرح‌ریزی تخصصی عملیات‌ها» نسبت به گذشته تقویت شد. این اقدام ارزشمند در كنار كمك ارتش به سازماندهی و آموزش نیروهای مردمی كه در اختیار سپاه بودند مشكل كمبود كاركنان عملیاتی را حل كرد كه نقش سردار سرلشكر محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه و همكاری و تعامل مخلصانه و مجدانه ارتش و سپاه بسیار حیاتی بود.
در این ایام یعنی در سال دوم دفاع مقدس، دافوس (دانشكده عالی فرماندهی و ستاد) ارتش علاوه‌بر حضور فعال در جبهه‌ها و صحنه عملیات، به‌طور همزمان كار تربیت و پرورش فرماندهان و افسران ستاد را برای ارتش و سپاه به عهده داشت كه در میان این دانش‌آموختگان، سرداران بسیاری از فرماندهان فعلی سپاه و ارتش نیز حضور داشتند. البته بعد از تأسیس سپاه، اساتید دافوس ارتش برای آموزش به دافوس سپاه اعزام شدند و دانش‌آموختگان طراز اولی از همكاری و تعامل اساتید دافوس ارتش و سپاه پدید آمد.
این انتقال آموزش كه ثمره همكاری و هماهنگی انقلابی فرماندهان سپاه در پذیرش آموزش‌های كلاسیك بود به ارتقای علمی مدیریت دفاعی، مدیریت عملیاتی و مدیریت تاكتیكی جنگ كمك شایان توجهی کرد كه در كنار شور انقلابی به توفیقات روز افزون در جنگ تحمیلی منجر شد.
اما پیروزی در خرمشهر یك گام بلند بود كه ایران نمی‌توانست آن را احساسی بردارد، از همین رو پس از بحث‌های كارشناسی شبانه‌روزی اساتید دافوس و افسران ستاد ارتش و سپاه برای پاكسازی خوزستان از دشمن بعثی سه عملیات طراحی و پیش‌بینی به‌صورت گام‌به‌گام گردید كه عبارت بودند از عملیات برای پاكسازی جبهه میانی خوزستان یعنی بستان، عملیات برای پاكسازی جبهه شمالی خوزستان و در نهایت اجرای عملیات اصلی برای فتح خرمشهر در جبهه جنوب خوزستان.
به دستور شهید صیاد شیرازی تیم‌های تخصصی طرح‌ریزی عملیات كه در آن نقش پررنگ اساتیدی مانند سرهنگ مسعود بختیاری، سرهنگ نصرت‌ا... معین وزیری، سرهنگ اقبال محمدزاده، مرحوم سرهنگ محسن شاهان بهبهانی و دیگر فرماندهان ارتش دیده می‌شود؛ در كنار برادران سپاه با كار تیمی، دانش‌محور و هماهنگ‌شده به ارزیابی توان رزمی، بازی جنگ و تهیه برآوردهای عملیاتی پرداختند و نتیجه آن پیروزی‌های غرورآفرین و برق‌آسا بود.
با یك طراحی هوشمندانه و دقیق به فاصله یك ماه بعداز عملیات فتح‌المبین، جابه‌جایی برق‌آسا و سریع رزمندگان، سلاح و تجهیزات از شمال به جنوب خوزستان كه حدود 300‌كیلومتر فاصله داشت، یك ركورد تاریخی در عملیات نظامی رقم زد.
همچنین با انجام عملیات عبور از رودخانه كه از سخت‌ترین عملیات‌ نظامی است و تصرف سرپلی با عرض 40‌كیلومتر و عمق 25 كیلومتر در غرب كارون و ایجاد شكاف و رخنه‌ای بزرگ در شمال خرمشهر، با استفاده از ظرفیت یگان‌های مهندسی ارتش، ضمن احداث پنج پل و استفاده از قایق‌های نیروی دریایی ارتش و یك گروهان GSP تراده (وسیله‌ای مثل نفربر كه دو سطح جانبی آن باز می‌شود و مانند پل عمل می‌كند) انتقال رزمندگان ارتش و سپاه به‌سرعت انجام شد.
به عبارتی بعد از تك هماهنگ شده در شمال خوزستان، عملیات استفاده از موفقیت و تعاقب در خرمشهر انجام و دشمن بعثی به‌شدت غافلگیر شد. ارتش صدام به هركجا كه پاتك می‌زد شكست می‌خورد و حتی در بعضی از مناطق، رزمندگان اسلام بدون درگیری موفق به پیشروی شدند.
مواجهه لشكر 3 زرهی عراق با انبوه رزمندگان ارتش و سپاه، دشمن بعثی را دچار سردرگمی كرد به نحوی كه در روز اول عملیات، تیپ العمود (تیپ آهنین) عراق محكوم به شكست كامل شد و 2600 نفر از آن تیپ كه 67 نفر از آنها افسر بودند به اسارت ایران درآمدند و طی یك عملیات هوشمندانه دقیق و طراحی‌شده كه از دهم اردیبهشت‌ 60 شروع شد، در روز تاریخی سوم خرداد 60 منجر به آزادی خرمشهر عزیز شد.
این عملیات به شكلی غافلگیركننده بود كه بعد از شكست دشمن بعثی، صدام ملعون، سرلشكر جواد اسعد الشنیطه، فرمانده لشكر 3 زرهی خود را اعدام كرد.