عاقبت چك 10میلیارد زاخاری
امید مهدینژاد طنزنویس
در یكی از كشورهای ناحیه بالكان، پدر یكی از فعالان اقتصادی ـ كه از قضا یكی از فعالان سیاسی بود ـ پس از آنكه فرزندش به اتهام فساد مالی و اخلال در نظام اقتصادی دستگیر شد، نزد یكی از وكلای مشهور شهر رفت تا از وی تقاضا كند در دادگاه فرزندش كه بهصورت غیرعلنی برگزار خواهد شد، وكالت او را قبول كند. وكیل پس از ملاقات با پدر متهم از وی پرسید: به نظرتان برای فرزندتان چه حكمی در نظر گرفته خواهد شد؟ پدر گفت: آنطور كه من تحقیق كردهام دهسال حبس و محرومیت از فعالیتهای متفرقه به وی تعلق خواهد گرفت. وی سپس گفت: به نظر شما زیاد نیست؟ وكیل گفت: چرا. زیاد است. وی سپس پرسید: دوست دارید چه حكمی به وی تعلق گیرد؟ پدر گفت: یكسال خوب است. وی سپس افزود: اگر شما بتوانید كاری كنید كه حكم یكسال به وی تعلق گیرد، ده میلیارد زاخاری (واحد پول ناحیه بالكان) به شما پرداخت خواهم كرد. دو ماه بعد جلسه دادگاه متهم بهصورت غیرعلنی برگزار شد و قاضی پرونده حكم یكسال حبس را برای وی صادر كرد. فردای آنروز پدر متهم (كه از این پس پدر محكوم علیه نامیده میشد) نزد وكیل رفت و یك چك به مبلغ ده میلیارد زاخاری در وجه وی كشید و تقدیم وی كرد. وكیل پس از دریافت چك گفت: متشكرم. اما واقعا پرونده سختی بود و من تلاش بسیاری كردم تا حكم فرزند شما را به یكسال حبس ارتقا دهم. پدر محكوم علیه گفت: ارتقا؟ چطور؟ وكیل گفت: قاضی پرونده براساس مستندات جدید قصد داشت فرزند شما را تبرئه كند، اما من تلاش بسیاری كردم و توانستم حكم را به یكسال حبس كه مد نظر شما بود تغییر دهم. در این لحظه پدر محكوم علیه در حالیكه مخش سوت میكشید از جا برخاست و نگاهی به وكیل كرد و چك را از دست وی گرفت و پاره كرد و توی پارههای آن تف كرد و به سمت وكیل پرتاب كرد و پروانه وكالت وی را باطل كرد و دفتر وی را به آتش كشید و از همه اطرافیان خود تست آیكیو گرفت و برای مدتی طولانی (یكسال) واقعا خاموش شد.
تیتر خبرها