دزدان مسلح حدود 13 كیلو طلا از 2 طلافروشی سرقت كردند
سایه باند وحشت بر سر طــــــلافروشیها
فقط دو دقیقه كافی است تا طلافروش را به خاك سیاه بنشانند و خودشان میلیاردر شوند. ایجاد وحشت شگردشان است و به راحتی انگشت روی ماشه میبرند. در كمتر از یك ماه به دو طلافروشی در غرب استان تهران مسلحانه دستبرد زدهاند و در حالی كه پلیس هنوز در تعقیبشان است هر روز احتمال دارد سومین سرقت خود را انجام دهند. این دزدان در جریان دستبرد به 2 طلافروشی حدود 13 کیلو طلا سرقت کردند.
به گزارش خبرنگار جامجم، اعضای باند وحشت نخستین سرقت خود را ظهر بیست و چهارم خرداد امسال در خیابان امام خمینی سرآسیاب ملارد انجام دادند. صدای شلیك گلوله، سكوت ظهر خیابان را شكست و اهالی وحشتزده از خانه و مغازههای خود بیرون آمدند. چهار مرد مسلح در حالی كه كیسهای در دست داشتند از مغازه بیرون آمده و با خودروی پژو 405 فرار كردند.
هنوز میترسیم
مرد كفاش كه یكی از شاهدان سرقت از طلافروشی است به جامجم گفت: هنوز میترسم از كوچه عبور كنم و به مغازه بروم. صدای تیراندازیهای بیامان سارقان در گوشم است. چند شب اول خواب صحنه سرقت را میدیدم. آن روز دم ظهر مغازه را بستم، روی سكوی جلوی مغازه همسایه نشستم و منتظر یكی از اقوام بودم. خودروی پژو 405 نوك مدادی به سرعت از مقابلم عبور كرد و سر كوچه متوقف شد. یكی از سرنشینان لباس محلی به تن داشت و قطار فشنگ روی آن بسته بود. سر و صورتش را با پارچه پوشانده و اسلحهای در دست داشت. او همراه دو مرد مسلح دیگر از خودرو پیاده شدند و یكی از همدستانشان نیز در نزدیكی خودرو بیرون مغازه ماند.
به این بخش از جملههایش كه رسید كمی با دلهره حرف زد و ادامه داد: دزدی كه بیرون مغازه بود، تیراندازی هوایی میكرد و سه همدستش هم داخل مغازه شلیك میكردند.
مردم جمعشده و سطل زباله را سمتش انداختند تا خلع سلاح شود كه نشد. او همچنان تیراندازی میكرد، همان موقع زوج همسایه از پشتبام به سمتش آجر پرت كردند. دزدان، طلاها را در گونی نارنجی رنگ ریختند و با تیراندازی هوایی و متفرقكردن مردم سوار خودرو شده و فرار كردند. مردم و اهالی هنوز وحشت دارند، با دلهره سر كار میآیند و با ترس به خانههایشان باز میگردند. میترسند دوباره سارقان بیایند و به مغازه آنها دستبرد بزنند.
15 تیر،سمتمان شلیك كرد
مرد خیاط و همسرش كه روز سرقت قصد داشتند با پرتكردن آجر دزدان را ناكام بگذارند، در ادامه تشریح ماجرا گفتند: وقتی در مغازه صدای تیراندازی شنیدم از پشت پنجره سارقان را دیدم كه تیراندازی هوایی میكردند.
صدای كمكخواهی صاحب طلافروشی را شنیدم و همراه همسرم به پشتبام رفته و به سمت دزدان آجر پرت كردیم که خودرویشان تخریب شد. یكی از سارقان ما را دید و 15 تیرسمتمان شلیك كرد، پنهان شده و جان سالم به در بردیم.
وی افزود: آنها طلاها را با جعبههایش در گونی ریخته و بعد از تیراندازی هوایی فرار كردند. سه روز اول اكثر مغازهها و صنف طلا تعطیل بود و اكنون فقط ساعاتی فعالیت دارند كه خیابان شلوغ باشد. به خاطر اینكه دزدها دستگیر نشدهاند همه میترسند دوباره دزدان بیایند و به مغازه آنها دستبرد بزنند.
صاحب طلافروشی مرد میانسالی است كه 30 سال طلافروش بوده و با پسرش كه تازه عقدكرده زینتسرا را اداره میكرد. با این دزدی دیگر طلایی نمانده كه مغازه را اداره كند و آنجا را تعطیل كرده است.
مرد طلافروش میگوید: آن روز، كاری برایم پیش آمد كه با طولانیشدن زمان آن به جای مغازه به خانه رفتم. یكی از همسایهها ماجرای دزدی را خبرداد و سریع به مغازه آمدم. رنگ پسرم پریده بود، مردم به خیابان آمده و ماموران داشتند فیلم دوربینها را نگاه میكردند كه متوجه شدم سرقت دو دقیقهای رخ داده است.
دزدان بعد از ورود به مغازه و تهدید پسرم، حدود 12 كیلو و 500 گرم طلا از مغازه دزدیدند. بعد از این دزدی، مغازه تعطیل شد. این دومین بار است كه مغازهمان هدف سرقت قرار میگیرد. سه سال پیش هم دختر دانشجویی با كلت قلابی به مغازهمان آمد تا سرقت كند كه نتوانست و تحویل پلیسشد.
دومین سرقت به یك شیوه
در حالی كه تحقیقات برای دستگیری دزدان آغاز شده بود، آنها 24 روز بعد به طلافروشی دیگری در خیابان مدرس سلطانآباد در شهرستان بهارستان دستبرد زدند.
دزدان مسلح ساعت 13 و 4 دقیقه 17 تیرماه در حالی كه چهرههایشان را پوشانده بودند، در مقابل چشمان وحشتزده مردم وارد یكی از طلافروشیهای محل شدند. دو نفرشان بیرون مغازه ایستادند و دو نفر دیگر وارد طلافروشی شده و با تهدید صاحب طلافروشی سلاح را سمتش گرفتند و او را به مرگ تهدید كردند. سارقان مسلح طلاهایی را كه داخل مغازه بود، دزدیده و متواری شدند.
آنها درصدد بودند به همدستان دیگر خود در خیابان ملحق شوند كه اهالی به سمتشان سنگ پرت كرده و از صحنه فرارشان فیلمبرداری كردند. دزدان مسلح با مشاهده این صحنه اسلحه خود را به سمت مردم گرفته و شروع به تیراندازی كردند. دزدان در این سرقت هم در كمتر از دو دقیقه با برداشتن سه كیلو طلا از مغازه طلافروشی فرار كردند.
بررسی نحوه سرقت و تیراندازی متهمان مشخص كرد، آنها دزدان مسلح طلافروشی ملارد هستند كه با همان خودروی پژو 405 به این منطقه آمده و سرقت را انجام دادهاند. اعضای باند وحشت كه چهار نفر هستند، با شناسایی طلافروشیهایی كه در محلهای كم تردد هستند، هنگام ظهر به آنجا دستبرد میزنند.
هنوز میترسیم
مرد كفاش كه یكی از شاهدان سرقت از طلافروشی است به جامجم گفت: هنوز میترسم از كوچه عبور كنم و به مغازه بروم. صدای تیراندازیهای بیامان سارقان در گوشم است. چند شب اول خواب صحنه سرقت را میدیدم. آن روز دم ظهر مغازه را بستم، روی سكوی جلوی مغازه همسایه نشستم و منتظر یكی از اقوام بودم. خودروی پژو 405 نوك مدادی به سرعت از مقابلم عبور كرد و سر كوچه متوقف شد. یكی از سرنشینان لباس محلی به تن داشت و قطار فشنگ روی آن بسته بود. سر و صورتش را با پارچه پوشانده و اسلحهای در دست داشت. او همراه دو مرد مسلح دیگر از خودرو پیاده شدند و یكی از همدستانشان نیز در نزدیكی خودرو بیرون مغازه ماند.
به این بخش از جملههایش كه رسید كمی با دلهره حرف زد و ادامه داد: دزدی كه بیرون مغازه بود، تیراندازی هوایی میكرد و سه همدستش هم داخل مغازه شلیك میكردند.
مردم جمعشده و سطل زباله را سمتش انداختند تا خلع سلاح شود كه نشد. او همچنان تیراندازی میكرد، همان موقع زوج همسایه از پشتبام به سمتش آجر پرت كردند. دزدان، طلاها را در گونی نارنجی رنگ ریختند و با تیراندازی هوایی و متفرقكردن مردم سوار خودرو شده و فرار كردند. مردم و اهالی هنوز وحشت دارند، با دلهره سر كار میآیند و با ترس به خانههایشان باز میگردند. میترسند دوباره سارقان بیایند و به مغازه آنها دستبرد بزنند.
15 تیر،سمتمان شلیك كرد
مرد خیاط و همسرش كه روز سرقت قصد داشتند با پرتكردن آجر دزدان را ناكام بگذارند، در ادامه تشریح ماجرا گفتند: وقتی در مغازه صدای تیراندازی شنیدم از پشت پنجره سارقان را دیدم كه تیراندازی هوایی میكردند.
صدای كمكخواهی صاحب طلافروشی را شنیدم و همراه همسرم به پشتبام رفته و به سمت دزدان آجر پرت كردیم که خودرویشان تخریب شد. یكی از سارقان ما را دید و 15 تیرسمتمان شلیك كرد، پنهان شده و جان سالم به در بردیم.
وی افزود: آنها طلاها را با جعبههایش در گونی ریخته و بعد از تیراندازی هوایی فرار كردند. سه روز اول اكثر مغازهها و صنف طلا تعطیل بود و اكنون فقط ساعاتی فعالیت دارند كه خیابان شلوغ باشد. به خاطر اینكه دزدها دستگیر نشدهاند همه میترسند دوباره دزدان بیایند و به مغازه آنها دستبرد بزنند.
صاحب طلافروشی مرد میانسالی است كه 30 سال طلافروش بوده و با پسرش كه تازه عقدكرده زینتسرا را اداره میكرد. با این دزدی دیگر طلایی نمانده كه مغازه را اداره كند و آنجا را تعطیل كرده است.
مرد طلافروش میگوید: آن روز، كاری برایم پیش آمد كه با طولانیشدن زمان آن به جای مغازه به خانه رفتم. یكی از همسایهها ماجرای دزدی را خبرداد و سریع به مغازه آمدم. رنگ پسرم پریده بود، مردم به خیابان آمده و ماموران داشتند فیلم دوربینها را نگاه میكردند كه متوجه شدم سرقت دو دقیقهای رخ داده است.
دزدان بعد از ورود به مغازه و تهدید پسرم، حدود 12 كیلو و 500 گرم طلا از مغازه دزدیدند. بعد از این دزدی، مغازه تعطیل شد. این دومین بار است كه مغازهمان هدف سرقت قرار میگیرد. سه سال پیش هم دختر دانشجویی با كلت قلابی به مغازهمان آمد تا سرقت كند كه نتوانست و تحویل پلیسشد.
دومین سرقت به یك شیوه
در حالی كه تحقیقات برای دستگیری دزدان آغاز شده بود، آنها 24 روز بعد به طلافروشی دیگری در خیابان مدرس سلطانآباد در شهرستان بهارستان دستبرد زدند.
دزدان مسلح ساعت 13 و 4 دقیقه 17 تیرماه در حالی كه چهرههایشان را پوشانده بودند، در مقابل چشمان وحشتزده مردم وارد یكی از طلافروشیهای محل شدند. دو نفرشان بیرون مغازه ایستادند و دو نفر دیگر وارد طلافروشی شده و با تهدید صاحب طلافروشی سلاح را سمتش گرفتند و او را به مرگ تهدید كردند. سارقان مسلح طلاهایی را كه داخل مغازه بود، دزدیده و متواری شدند.
آنها درصدد بودند به همدستان دیگر خود در خیابان ملحق شوند كه اهالی به سمتشان سنگ پرت كرده و از صحنه فرارشان فیلمبرداری كردند. دزدان مسلح با مشاهده این صحنه اسلحه خود را به سمت مردم گرفته و شروع به تیراندازی كردند. دزدان در این سرقت هم در كمتر از دو دقیقه با برداشتن سه كیلو طلا از مغازه طلافروشی فرار كردند.
بررسی نحوه سرقت و تیراندازی متهمان مشخص كرد، آنها دزدان مسلح طلافروشی ملارد هستند كه با همان خودروی پژو 405 به این منطقه آمده و سرقت را انجام دادهاند. اعضای باند وحشت كه چهار نفر هستند، با شناسایی طلافروشیهایی كه در محلهای كم تردد هستند، هنگام ظهر به آنجا دستبرد میزنند.