چراغهای روشن شهر
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
چند وقت پیش یکی از پژوهشگران و نویسندگان حوزه دفاع مقدس کتابی از اوریانا فالاچی خبرنگار ایتالیایی را در دستم دید و باب گفتوگویمان باز شد. نویسندهای که خودش دو کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس دارد و طبق حساب و کتاب من باید تفکرش با فالاچی زمین تا آسمان تفاوت کند، میگفت: خیلی به این زن خبرنگار و نویسنده ارادت دارم. واقعا قلم خوبی داشته و جنگ را خوب به تصویر کشیده... این حرف را از زبان کسی میشنیدم که خودش سالها سعی کرده بود جنگ را ببیند و از جنگ بنویسد.
کتابهایی هم که نوشته بود و نگاهی که در آنها به جنگ داشت دقیقا نقطه مقابل نگاهی بود که فالاچی در نوشتههایش مثلا به جنگ ویتنام داشت. توی حرفش آمدم که: فکر نمیکردم شما با تفکر و نگاه فالاچی به جنگ موافق باشید. خیلی سیاه مینویسد... خندید: کسی که تمام زندگیاش فقط جنگ دیده باید هم نگاهش به این دنیا اینقدر سیاه باشد... با هیجان کسی که دارد برگ برنده را رو میکند گفتم: اما چطور میشود وقتی نوشتههای چمران و آوینی را میخوانیم اینقدر امید و روشنی در کلماتشان هست؟ آنها هم جنگ را دیدهاند و نوشتهاند... چیزی گفت که هنوز دارم به آن فکر میکنم: چیزی که چمران و آوینی دیدهاند و نوشتهاند جنگ نبود، جهاد بود. چیزی که من درباره آن تحقیق میکنم و مینویسم از جنس جنگی که فالاچی در ویتنام دیده نیست. دفاع مقدس جهاد بود، نه جنگ. جهاد اصلا مرامنامهاش با جنگ
فرق میکند. از آن روز بیشتردر فکر این شدهام که واقعا خیلی از مفاهیمی که ظاهرشان در تمام دنیا یکی است، مواجهه با آن بر حسب اعتقادی که داریم میتواند متفاوت باشد و مثلا زشتترین پیشامد جهان که جنگ است میتواند برای کسی که از خانه و عقیدهاش در برابر تجاوز بیگانه دفاع میکند تبدیل شود به مفهومی زیبا و مقدس به نام جهاد. اما واقعا چه کسی و چه معیاری خوب یا بد را برای ما تعیین میکند؟
بسیاری از فلاسفه اخلاق میگویند که شناخت خوب از بد، فطری است و مثلا همه مردم دنیا حتی اگر با هم در ارتباط نباشند و از جایی معیار نگیرند باز هم میدانند که دروغگویی بد است و راستگویی خوب. اما بسیاری دیگر معتقدند که اخلاق هم یک علم بوده و مثل علوم دیگر اکتسابی است. همانطور که مکاتبی میتوانند تشکیل شوند که همه اعضای آن به ضداخلاق پایبند باشند و مثلا بشوند یک گروه تبهکار شیطانپرست که پایه عقیدهشان را بر «شر» بنا کنند. و حتی خودشان هم این را واگویه کنند که «ما به شر پایبندیم». اما مفهوم خیر و شر در فطرت مردم دنیا هر چه باشد، یا اصلا اخلاق فطری باشد یا علم اخلاق اکتسابی، میتوان گفت که اکثر مردم دنیا مفاهیم خوب و نیکی کردن را خیر میدانند. «اخلاق» چیزی است که تمام مردم دنیا با هر عقیده و دینی که داشته باشند با آن موافقاند. خواه به آن عمل کنند یا نکنند. این است که امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: «اگر به بهشت و پاداش امید نداشتیم و از آتش جهنم و عقاب نمیهراسیدیم، شایسته بود که مکارم اخلاق را بخواهیم، زیرا آنها راهنمای نجات و پیروزیاند.» مکارم اخلاق که در مکتب شیعه کم به آن توجه نشده است جزء مهمی از منبرهای مساجد و هیئات ما را تشکیل میدهند. تا جایی که اصلا جلساتی خاصه برای سخن گفتن از مکارم اخلاق بنا میشوند. جلسات اخلاق، شهر را با تمام عقایدی که در خیابانهای آن جریان دارند، جای بهتر و زیباتری برای زندگی میکنند. جایی که در آن راننده تاکسی و مسافر و فروشنده و خریدار و راننده و عابر سر هر چیزی احترام همدیگر را نمیشکنند. امروز حجت الاسلام عبدا... فاطمی نیا که یکی از استادان اخلاق این شهر چرکمرده است در بستر بیماری است و چراغ یکی از جلسات اخلاق شهر دارد سوسو میزند. برای سلامتی ایشان دعا کنیم.
کتابهایی هم که نوشته بود و نگاهی که در آنها به جنگ داشت دقیقا نقطه مقابل نگاهی بود که فالاچی در نوشتههایش مثلا به جنگ ویتنام داشت. توی حرفش آمدم که: فکر نمیکردم شما با تفکر و نگاه فالاچی به جنگ موافق باشید. خیلی سیاه مینویسد... خندید: کسی که تمام زندگیاش فقط جنگ دیده باید هم نگاهش به این دنیا اینقدر سیاه باشد... با هیجان کسی که دارد برگ برنده را رو میکند گفتم: اما چطور میشود وقتی نوشتههای چمران و آوینی را میخوانیم اینقدر امید و روشنی در کلماتشان هست؟ آنها هم جنگ را دیدهاند و نوشتهاند... چیزی گفت که هنوز دارم به آن فکر میکنم: چیزی که چمران و آوینی دیدهاند و نوشتهاند جنگ نبود، جهاد بود. چیزی که من درباره آن تحقیق میکنم و مینویسم از جنس جنگی که فالاچی در ویتنام دیده نیست. دفاع مقدس جهاد بود، نه جنگ. جهاد اصلا مرامنامهاش با جنگ
فرق میکند. از آن روز بیشتردر فکر این شدهام که واقعا خیلی از مفاهیمی که ظاهرشان در تمام دنیا یکی است، مواجهه با آن بر حسب اعتقادی که داریم میتواند متفاوت باشد و مثلا زشتترین پیشامد جهان که جنگ است میتواند برای کسی که از خانه و عقیدهاش در برابر تجاوز بیگانه دفاع میکند تبدیل شود به مفهومی زیبا و مقدس به نام جهاد. اما واقعا چه کسی و چه معیاری خوب یا بد را برای ما تعیین میکند؟
بسیاری از فلاسفه اخلاق میگویند که شناخت خوب از بد، فطری است و مثلا همه مردم دنیا حتی اگر با هم در ارتباط نباشند و از جایی معیار نگیرند باز هم میدانند که دروغگویی بد است و راستگویی خوب. اما بسیاری دیگر معتقدند که اخلاق هم یک علم بوده و مثل علوم دیگر اکتسابی است. همانطور که مکاتبی میتوانند تشکیل شوند که همه اعضای آن به ضداخلاق پایبند باشند و مثلا بشوند یک گروه تبهکار شیطانپرست که پایه عقیدهشان را بر «شر» بنا کنند. و حتی خودشان هم این را واگویه کنند که «ما به شر پایبندیم». اما مفهوم خیر و شر در فطرت مردم دنیا هر چه باشد، یا اصلا اخلاق فطری باشد یا علم اخلاق اکتسابی، میتوان گفت که اکثر مردم دنیا مفاهیم خوب و نیکی کردن را خیر میدانند. «اخلاق» چیزی است که تمام مردم دنیا با هر عقیده و دینی که داشته باشند با آن موافقاند. خواه به آن عمل کنند یا نکنند. این است که امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: «اگر به بهشت و پاداش امید نداشتیم و از آتش جهنم و عقاب نمیهراسیدیم، شایسته بود که مکارم اخلاق را بخواهیم، زیرا آنها راهنمای نجات و پیروزیاند.» مکارم اخلاق که در مکتب شیعه کم به آن توجه نشده است جزء مهمی از منبرهای مساجد و هیئات ما را تشکیل میدهند. تا جایی که اصلا جلساتی خاصه برای سخن گفتن از مکارم اخلاق بنا میشوند. جلسات اخلاق، شهر را با تمام عقایدی که در خیابانهای آن جریان دارند، جای بهتر و زیباتری برای زندگی میکنند. جایی که در آن راننده تاکسی و مسافر و فروشنده و خریدار و راننده و عابر سر هر چیزی احترام همدیگر را نمیشکنند. امروز حجت الاسلام عبدا... فاطمی نیا که یکی از استادان اخلاق این شهر چرکمرده است در بستر بیماری است و چراغ یکی از جلسات اخلاق شهر دارد سوسو میزند. برای سلامتی ایشان دعا کنیم.
تیتر خبرها
-
کاش در خاطرهها ماندگار باشم
-
آشنایی با نوجوانترین مستندسازان ایران
-
معاملات مشکوک بورس باطل میشوند
-
پایان جــاسوسبازی
-
انتخابی برای انتخابات
-
قهرمانان هم ماسك میزنند
-
تردید یا تصمیم؛ مساله این است
-
تدارک سیما برای محرم
-
بحران تصمیمگیری در ستاد کرونا
-
گونهشناسی جاسوسان
-
چراغهای روشن شهر
-
آمریکا هیچ حقی برای استفاده از ساز و کارهای برجام ندارد