كاخسفید در تلاش است از برگزاری مذاكرات صلح افغانستان به عنوان یك ابزار انتخاباتی در آمریكا استفاده كند
رمزگشایی از التماس ترامپ به افغانها
سرانجام پس از تاخیر چند ماهه، مذاكرات میان دولت افغانستان و طالبان در شهر دوحه، پایتخت قطر رسما آغاز شد. مقاماتی از دولت افغانستان و طالبان همراه وزیر خارجه آمریكا، در نشست افتتاحیه این مذاكرات شركت كرده و دیدارهایی جداگانه میان اعضای هیاتها صورت گرفته است. تحلیلگران بر این عقیدهاند كه این مذاكرات در صورت نتیجهبخش بودن میتواند زمینه را برای صلح دائمی در افغانستان و خروج كامل نیروهای آمریكایی فراهم كند.
مایك پمپئو، وزیر خارجه آمریكا ماموریت دارد مذاكرات صلح افغانستان را به یك دستاورد انتخاباتی برای ترامپ تبدیل كند. به عبارت بهتر، مقامات دولت ترامپ كه از ابتدای سال2017 میلادی تاكنون اقدامی در راستای خروج از افغانستان و ایجاد صلح در این كشور نكرده بودند، اكنون و پس از مشاهده عقبماندگی معنادار ترامپ از بایدن در نظرسنجیها، خواستار خلق دستاوردهای فوری در حوزه سیاست خارجی آمریكا هستند. رئیسجمهور آمریكا بهخوبی میداند شهروندان كشورش، سالهاست خواستار خروج از افغانستان هستند. شبكه الجزیره گزارش داده، جنگ در افغانستان با برآورد هزینههای سال۲۰۱۹ حدود ۹۷۵میلیارد دلار هزینه برای آمریكا در برداشته است.در این جنگ 2441نظامی آمریكایی كشته شدهاند.
آمارهایی كه به سود آمریكا نیست
پایگاه امریكن كانزرویتیو با اشاره به افزایش حملات در افغانستان طی سال۲۰۱۹ میلادی و استمرار این روند در سال2020 میلادی مینویسد: این افزایش حملات در حالی روی میدهد كه آمریكا بمبارانهای بیشتری را در افغانستان انجام داده است. میلیاردها دلاری كه آمریكا در افغانستان هزینه كرده، تاكنون نتیجهای
در برنداشته است. ۶۴درصد از مردم افغانستان بر این باورند كه آشتی میان دولت این كشور و طالبان ضروری است. این رقم در سال۲۰۱۷ حدود ۵۳درصد بوده است. این به معنای شكست حضور آمریكا در افغانستان است، آیا كسی در واشنگتن به این موضوع توجه دارد؟
آیا مداخله آمریكا در افغانستان پایان خواهد یافت؟
نتیجهبخش بودن مذاكرات صلح میان طالبان و دولت افغانستان و پایان یافتن بحرانهای امنیتی و داخلی در این كشور، هدفی مهم و اساسی محسوب میشود و تحقق آن به ایجاد صلح در افغانستان و شبه قاره هند كمك خواهد كرد. با این حال آمریكا قصد دارد به عناوین دیگر، دخالت خود در امور داخلی افغانستان را ادامه دهد. واشنگتن طی حدود 20سال اخیر با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیكره این كشور جنگزده از یك سو و استحاله سیاسی و فرهنگی مردم افغانستان و ممانعت غیرمستقیم از حضور و مشاركت آنها در انتخابات، زمینه را برای استمرار مداخله خود در كابل و دیگر مناطق این كشور مهیا كرده بود.
در هر حال، افغانستان به نقطه شكست آمریكا در حوزه سیاست خارجی این كشور تبدیل شده است. ترامپ كه خود یكی از نمادهای این شكست محسوب میشود، سعی دارد در عرصه انتخابات، با كلید واژه صلح افغانستان بازی كند. به طور كلی، اقدامات خاص ترامپ در عرصه سیاست خارجی آمریكا طی ماههای اخیر، نشات گرفته از تحولات انتخاباتی در آمریكاست. پس از كاهش محبوبیت ترامپ در حوزه اجتماعی و سیاست داخلی و اقتصاد (كه بیشتر معلول شیوع گسترده كرونا در آمریكا و سوءمدیریت كاخسفید در مواجهه با این ویروس بوده است)، مشاوران انتخاباتی ترامپ ترجیح دادهاند به تقویت برخی مولفهها و مانور روی رخدادهایی تعیینكننده در حوزه سیاست خارجی آمریكا روی بیاورند. آنها معتقدند تمركز افكار عمومی آمریكا بر حوزه سیاست خارجی این كشور میتواند ذهن آنها را از بحرانهای جاری در حوزه اجتماعی و سیاست داخلی آمریكا منحرف كند. این همان رمز بیشفعالی ترامپ و پمپئو در حوزه سیاست خارجی این كشور محسوب میشود. پمپئو در حالی سعی دارد در این معادله نقش یك قهرمان را ایفا كند كه پاسخگویی و مجازات مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی آمریكا به دلیل وقوع سالها جنایت در افغانستان خواستهای مهم محسوب میشود. در این معادله حقوقی،
سه رئیسجمهور اخیر آمریكا یعنی جورج بوش، اوباما و ترامپ حكم سه جنایتكار جنگی را دارند كه جان صدها هزار شهروند افغان ازجمله زنان و كودكان بیگناه را در بحبوحه بازیهای كثیف استراتژیك و سیاسی خود طی ۱۹سال اخیر ستاندهاند. اگرچه نظامیان آمریكایی درنهایت از افغانستان خارج میشوند، اما كشاندن جنایتكاران جنگ افغانستان به دادگاههای بینالمللی و محاكمه آنها، مطالبه دیگری است كه درنهایت تحقق خواهد یافت.
آمریكا، منبع تولید ترور و خشونت در افغانستان
بدون شك نمیتوان نقش آمریكا را در پمپاژ ترور، خشونت و نفرت در داخل افغانستان نادیده انگاشت. آنچه مسلم است اینكه سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و در راس همه كاخ سفید، امروز باید پاسخگوی كلاف سردرگم موجود در افغانستان باشند. ترامپ امروز درصدد است با بزرگنمایی توافق با طالبان در فضای انتخاباتی آمریكا، فاكتور و مولفه سیاست خارجی ضعیف دولت خود را در نظرسنجیهای عمومی و ایالتی تقویت كند. این در حالی است كه رئیسجمهور آمریكا مسبب بحرانی است كه امروز در افغانستان شاهد آن هستیم. نه تنها ترامپ، بلكه باراك اوباما و جورج واكر بوش نیز هر سه در ایجاد بحرانهای سیاسی- امنیتی در افغانستان و انزوای شهروندان افغان در تعیین سرنوشت سیاسی خود دست داشتهاند. امروز زمان آن رسیده كه یك بار برای همیشه، نتیجه عملكرد خونین ۱۹ ساله آمریكا در افغانستان برای افكار عمومی دنیا تشریح شود. بدون شك، خروج كامل آمریكا از افغانستان، تنها یكی از مواردی است كه باید تحقق پیدا كند.
آمارهایی كه به سود آمریكا نیست
پایگاه امریكن كانزرویتیو با اشاره به افزایش حملات در افغانستان طی سال۲۰۱۹ میلادی و استمرار این روند در سال2020 میلادی مینویسد: این افزایش حملات در حالی روی میدهد كه آمریكا بمبارانهای بیشتری را در افغانستان انجام داده است. میلیاردها دلاری كه آمریكا در افغانستان هزینه كرده، تاكنون نتیجهای
در برنداشته است. ۶۴درصد از مردم افغانستان بر این باورند كه آشتی میان دولت این كشور و طالبان ضروری است. این رقم در سال۲۰۱۷ حدود ۵۳درصد بوده است. این به معنای شكست حضور آمریكا در افغانستان است، آیا كسی در واشنگتن به این موضوع توجه دارد؟
آیا مداخله آمریكا در افغانستان پایان خواهد یافت؟
نتیجهبخش بودن مذاكرات صلح میان طالبان و دولت افغانستان و پایان یافتن بحرانهای امنیتی و داخلی در این كشور، هدفی مهم و اساسی محسوب میشود و تحقق آن به ایجاد صلح در افغانستان و شبه قاره هند كمك خواهد كرد. با این حال آمریكا قصد دارد به عناوین دیگر، دخالت خود در امور داخلی افغانستان را ادامه دهد. واشنگتن طی حدود 20سال اخیر با تزریق بحرانهای مزمن امنیتی بر پیكره این كشور جنگزده از یك سو و استحاله سیاسی و فرهنگی مردم افغانستان و ممانعت غیرمستقیم از حضور و مشاركت آنها در انتخابات، زمینه را برای استمرار مداخله خود در كابل و دیگر مناطق این كشور مهیا كرده بود.
در هر حال، افغانستان به نقطه شكست آمریكا در حوزه سیاست خارجی این كشور تبدیل شده است. ترامپ كه خود یكی از نمادهای این شكست محسوب میشود، سعی دارد در عرصه انتخابات، با كلید واژه صلح افغانستان بازی كند. به طور كلی، اقدامات خاص ترامپ در عرصه سیاست خارجی آمریكا طی ماههای اخیر، نشات گرفته از تحولات انتخاباتی در آمریكاست. پس از كاهش محبوبیت ترامپ در حوزه اجتماعی و سیاست داخلی و اقتصاد (كه بیشتر معلول شیوع گسترده كرونا در آمریكا و سوءمدیریت كاخسفید در مواجهه با این ویروس بوده است)، مشاوران انتخاباتی ترامپ ترجیح دادهاند به تقویت برخی مولفهها و مانور روی رخدادهایی تعیینكننده در حوزه سیاست خارجی آمریكا روی بیاورند. آنها معتقدند تمركز افكار عمومی آمریكا بر حوزه سیاست خارجی این كشور میتواند ذهن آنها را از بحرانهای جاری در حوزه اجتماعی و سیاست داخلی آمریكا منحرف كند. این همان رمز بیشفعالی ترامپ و پمپئو در حوزه سیاست خارجی این كشور محسوب میشود. پمپئو در حالی سعی دارد در این معادله نقش یك قهرمان را ایفا كند كه پاسخگویی و مجازات مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی آمریكا به دلیل وقوع سالها جنایت در افغانستان خواستهای مهم محسوب میشود. در این معادله حقوقی،
سه رئیسجمهور اخیر آمریكا یعنی جورج بوش، اوباما و ترامپ حكم سه جنایتكار جنگی را دارند كه جان صدها هزار شهروند افغان ازجمله زنان و كودكان بیگناه را در بحبوحه بازیهای كثیف استراتژیك و سیاسی خود طی ۱۹سال اخیر ستاندهاند. اگرچه نظامیان آمریكایی درنهایت از افغانستان خارج میشوند، اما كشاندن جنایتكاران جنگ افغانستان به دادگاههای بینالمللی و محاكمه آنها، مطالبه دیگری است كه درنهایت تحقق خواهد یافت.
آمریكا، منبع تولید ترور و خشونت در افغانستان
بدون شك نمیتوان نقش آمریكا را در پمپاژ ترور، خشونت و نفرت در داخل افغانستان نادیده انگاشت. آنچه مسلم است اینكه سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و در راس همه كاخ سفید، امروز باید پاسخگوی كلاف سردرگم موجود در افغانستان باشند. ترامپ امروز درصدد است با بزرگنمایی توافق با طالبان در فضای انتخاباتی آمریكا، فاكتور و مولفه سیاست خارجی ضعیف دولت خود را در نظرسنجیهای عمومی و ایالتی تقویت كند. این در حالی است كه رئیسجمهور آمریكا مسبب بحرانی است كه امروز در افغانستان شاهد آن هستیم. نه تنها ترامپ، بلكه باراك اوباما و جورج واكر بوش نیز هر سه در ایجاد بحرانهای سیاسی- امنیتی در افغانستان و انزوای شهروندان افغان در تعیین سرنوشت سیاسی خود دست داشتهاند. امروز زمان آن رسیده كه یك بار برای همیشه، نتیجه عملكرد خونین ۱۹ ساله آمریكا در افغانستان برای افكار عمومی دنیا تشریح شود. بدون شك، خروج كامل آمریكا از افغانستان، تنها یكی از مواردی است كه باید تحقق پیدا كند.