اخاذی 10 هزار دلاری از مهندس جوان با فیلم سیاه

اخاذی 10 هزار دلاری از مهندس جوان با فیلم سیاه

دختر و پسر جوان برای ازدواج، نقشه اخاذی سیاه از مدیر شركت را طراحی كردند. آنها بعد از اخاذی 10 هزار دلاری، طمع كرده و درخواست 20 هزار دلار دیگر كردند كه این‌بار با شكایت مهندس جوان دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از چندی قبل و به‌دنبال شكایت مرد مهندسی از دختری به‌خاطر اخاذی 10 هزار دلاری آغاز شد. شاكی به ماموران گفت: مدیر یك شركت طراح دكوراسیون داخلی هستم. یك روز دختر جوانی با من تماس گرفت و خود را طراح دكور معرفی كرد و مدعی شد؛ فعالیتش در خارج از كشور است و به‌خاطر كرونا نتوانسته از ایران بیرون برود و حالا دنبال كار می‌گردد.
او چند نمونه از كارهایش را برایم فرستاد و اعتماد مرا جلب كرد. برای نمونه كار قرار شد برای خانه‌ام دكوراسیون طراحی كند. روزی كه به خانه‌ام رفتیم، برای پذیرایی چای آوردم، اما نمی‌دانم چرا بعد از خوردن آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمده از دختر جوان به نام محیا خبری نبود و پول و طلاهایم سرقت شده بود. او روز بعد با من تماس گرفت و فیلمی سیاه فرستاد و تهدید كرد اگر 10هزار دلار به او ندهم فیلم را پخش می‌كند. او هنگامی كه بیهوش بودم این فیلم را گرفته بود. برای این‌كه آبروی كاری‌ام در خطر بود قبول كردم و این مبلغ را به او دادم. چند روز بعد او دوباره تماس گرفت و این‌بار درخواست 20هزار دلار كرد. می‌دانستم كه تهدیدهایش تمامی ندارد و باید موضوع را به پلیس بگویم. به همین خاطر تصمیم به شكایت گرفتم.
پس از شكایت مهندس جوان، ماموران وارد عمل شده و با تحقیقات پلیسی، دختر جوان را دستگیر كردند كه او در بازجویی‌ها گفت: با همدستی پسر‌عمه‌اش این نقشه را طراحی و اجرا كرده است.
پس از این شكایت، پسر جوان هم بازداشت شد و به همدستی در این جرم اعتراف كرد.


خودم هم قربانی شدم
دختر جوان خود را قربانی نقشه پسر‌عمه‌اش می‌داند و فكر نمی‌كرد كاخ رویایی كه برای خود ساخته، روی سرش آوار شود. پسر‌عمه‌اش را مقصر ماجرا و خود را قربانی نقشه او می‌داند.
چرا تصمیم به اخاذی گرفتی؟
من نقشه نكشیدم. این نقشه را پسر‌عمه‌ام كشید. قربانی عشق به او و بی‌پولی شدم. قرار نبود من دستگیر شوم. او می‌گفت هیچ ردی از من در ماجرا نیست.
چطور شاكی را شناسایی كردید؟
پسر‌عمه‌ام در شركت شاكی كار می‌كرد و از وضع مالی او خبر داشت. ما قصد ازدواج داشتیم، اما بی‌پولی سد راه ما بود. به همین خاطر او نقشه اخاذی از مدیر شركت را طراحی كرد تا بتوانیم با اخاذی از او ازدواج كنیم. او با شناختی كه از شاكی داشت طوری نقشه كشید كه اعتماد مدیر شركت به من جلب شود. وقتی به خانه‌اش رفتم. تقاضای شكلات كردم و وقتی برای آوردن شكلات به آشپزخانه رفت داخل چای قرص خواب‌آور انداختم.
بعد چه كردی؟
در آپارتمان را باز كردم و پسر‌عمه‌ام وارد خانه شد و از شاكی فیلم گرفت. بعد هم خانه را جست‌وجو كرده و پول و طلاهایی كه پیدا كردیم با خود بردیم.
چطور دستگیر شدید؟
به خاطر طمعی كه كردیم. وقتی شاكی 10 هزار دلار را داد، فكر كردیم بیشتر هم می‌دهد و دوباره درخواست دلار كردیم كه این‌بار باج نداد و شكایت كرد.