روزهای قرمز تقویم، روزهای سیاه كرونا

اگر برای روزهای تعطیل پیش رو تدبیری اندیشیده نشود، ابتدای آذر ركورد مرگ و میر ناشی از كرونا دوباره شكسته می‌شود

روزهای قرمز تقویم، روزهای سیاه كرونا

    دیروز روز سیاه كرونا رقم خورد. 337 كشته در یك روز، آماری كه طی 9 ماه گذشته در ایران بی‌تكرار بوده است. حالا با طغیان كرونا در شهرهای پرجمعیت ایران فاصله ركورد منفی كرونا هم كاهش یافته است. نكته عجیب و تلخ اما نسبت مستقیم روزهای قرمز و تعطیل در تقویم و افزایش تعداد مرگ و میرهای كرونایی است. عجیب است چراكه شهروندان با آگاهی از افزایش مرگ و میرها پا به جاده‌ها گذاشته و راهی سفر شدند، تلخ است چرا كه پس از 9 ماه هنوز وفاقی میان مردم در این‌باره صورت نگرفته است، وفاقی بر این مبنا كه با سفر رفتن جان دیگران را به خطر نیندازند. در 9 ماه گذشته هشت بار تعداد قربانی‌های كرونا در ایران با جهشی چشمگیر از خود ركوردی منفی به‌جا گذاشته است. اولین جهش مربوط به 16 فروردین است كه تعداد قربانیان كرونا در ایران به 158 نفر در روز رسید، با علم به این موضوع كه بسیاری این جهش را نتیجه تعطیلات نوروزی می‌دانستند، دومین ركورد مربوط به 19 تیر با 221 كشته است، شیب افزایشی در تیرماه ادامه داشت و 31تیر با ثبت 229 كشته نمودار قربانیان كرونا در روز را بالاتر برد. جالب این‌كه با نگاهی به روزهای تعطیل ثبت‌شده در تقویم می‌توان متوجه شد طغیان یكباره تیرماه هم مربوط به تعطیلات فراوان میانه خرداد است،‌ چرا كه با فاصله چهار هفته‌ای از تعطیلات طولانی خرداد به یكباره ركورد قربانیان روزانه ایران افزایش پیدا كرده است. ركورد منفی بعدی در هفتم مرداد با 235 كشته ثبت شد. اما دوباره همان فرمول تعطیلات و افزایش كشته‌ها در راه است چرا كه باز هم تعطیلات دو روزه در میانه شهریور و پایان تابستانی كه برای بسیاری از شهروندان هنوز به مفهوم آخرین فرصت استفاده از تعطیلات است، تعداد قربانیان كرونا را در ماه بعد افزایش می‌دهد. مهر، ماه سیاه كروناست. ركورد اول در 19 مهر با 239 كشته رقم ‌خورد، 5 روز بعد با جهشی قابل توجه این تعداد به 272 نفر و 23 مهر به 279 نفر در روز رسید. جالب این‌كه فاصله تعطیلات شهریور با اولین ركوردزنی قربانیان كرونا در مهر تنها 38 روز است و فاصله تعطیلات خرداد با ركوردزنی قربانیان تیرماه هم 35 روز. به این مفهوم كه نتیجه بی‌ملاحظگی سفر در تعطیلات در یك بازه حدودی 35روزه نمایان می‌شود. قرارگیری تعطیلی یكشنبه هفته آینده هم در ساحت جامعه ایرانی به مفهوم یك تعطیلی چهار روزه است و اگر اراده‌ای در محدودیت سفر شكل نگیرد، باید منتظر ركورد تازه‌ای در ابتدای آذرماه باشیم.
 مسعود مردانی، عضو كمیته علمی ستاد مقابله‌ با كرونا، از سفرهای مردم به شهرهای مختلف ‌به عنوان مهم‌ترین عامل این افزایش آمار ناگهانی نام می‌برد و در گفت‌وگو با ما می‌افزاید: «حجم مسافر‌ان در جاده‌های شمالی كشور، آن هم درست یك روز بعد از محدودیت‌های رفت و آمدی در تهران را دیدید؟ دیدید كه چه ترافیكی از سمت شهرهای شمالی به تهران برقرار است؟ كسانی كه به نظر خودشان موفق عمل كرده‌اند و پیش از چهارشنبه از تهران خارج شده‌ بودند، دیروز و بعد از اتمام محدودیت‌های رفت و آمدی به شهر برگشتند.
در چنین شرایطی، هنوز علت این ركوردشكنی‌های غم‌انگیز واقعا معلوم نیست؟»
 مردانی، تفاوتی بین سفر و باز شدن مدارس و هر تجمعی دیگر قائل نیست و همه آنها را به بالا بردن این آمار محكوم می‌كند و می‌گوید: «هركدام از آمارهایی كه ناگهان بالا رفته‌اند و ركوردی را برجای گذاشته‌اند، بی‌ارتباط با سفرها و عدم رعایت فاصله اجتماعی در این مسافرت‌ها نبوده است. متاسفانه واقعیت این است كه تعطیلی‌های چندروزه در شهریور و حجم مسافرهای میلیونی كه به شهرهای شمالی كشور رفتند، ارتباط مستقیمی با آمارهای بالای مبتلایان به كرونا و مرگ و میرهای ناشی از آن دارد و این خودش گویای همه‌چیز است. ضمن این‌كه باز شدن مدارس در ماه‌های شهریور و مهر هم یكی دیگر از علت‌های اساسی بالا رفتن آمار مبتلایان و مرگ و میرهاست.» او به طور كلی هر اتفاقی را  كه باعث شكل‌گیری جمعیتی بدون فاصله‌گذاری اجتماعی باشد  مهم‌ترین عامل در بالا رفتن ناگهانی آمار می‌داند.
 جمع عوامل جمع است
اما حمید سوری؛ متخصص اپیدمیولوژی ثبت چنین ركوردهای مرگباری را به یك عامل یا دو عامل محدود نمی‌داند و علت آن را ‌‌مجموع عوامل عدم رعایت‌ها و سیاست‌گذاری‌های اشتباه در هفته‌های پیش از آن می‌داند. او به ما می‌گوید: «‌هر آماری كه ‌ناگهان بالا می‌رود، نتیجه رفتارهایی است كه در دو تا سه هفته گذشته در جامعه رخ داده است. عملا بستری شدن و مرگ مهم‌ترین پیامدهای اپیدمی هستند كه نشان‌دهنده مواجهه بیشتر است؛ پس هر زمانی كه با یك ركورد در آمار روبه‌رو می‌شویم، یعنی طبیعتا، یا مردم رعایت نكرده‌اند، سفر رفته‌اند، مهمانی رفته‌اند، كنار هم نشسته‌اند و ماسك نزده‌اند یا این‌كه سیاست‌هایی اعمال شده كه ناموفق بوده و تصور می‌كردیم كه نتیجه خاصی را می‌گیریم، اما اشتباه می‌كردیم؛ تصمیماتی بدون تحقیق و یك آزمون و خطای واقعی.»
 لزوم تغییر سیاست‌ها
آن طور كه سوری می‌گوید سیاست‌هایی كه در حال حاضر اجرایی شده و می‌شود، تصمیم‌هایی است كه در كوتاه‌مدت گرفته می‌شود و زمینه علمی ندارد. او ادامه می‌دهد: «آیا باز شدن مدارس با تحقیق صورت گرفته است؟ آیا بررسی كرده بودیم كه اگر مدارس باز شود، چه نتیجه‌ای دارد؟ قطعا این كار را نكرده بودیم. موضوع مهم این است كه اگر كسی در مسائل بالینی تخصص دارد، حتما اطلاعات كافی راجع به سیاست‌گذاری درباره یك اپیدمی را ندارد.»
ضمن این‌كه او معتقد است در میان برخی از سیاست‌های نادرست، مردم هم دیگر از رعایت‌های طولانی‌مدت خسته شده‌اند و همین باعث تغییر روند اپیدمی و افزایش ناگهانی آمار می‌شود. او می‌گوید: «حالا در این میان، سفرهای متعدد مردم هم باعث تغییر الگوی اپیدمی و كم شدن مقاومت افراد نسبت به بیماری شده است.»  آنقدر كه بیش از هشت ماه است كه این بیماری، از جامعه ما قربانی می‌گیرد و ما نتوانستیم وضعیت اپیدمی را
نه به پایان كه حتی به یك ثبات نسبی برسانیم.