دورهای ریز، اما بسیار تیز
محمد پارسا بحرینی / کرج
نوجوانی، دورهای است که پس از خروج از آن نمیتوانی به یادبیاوری که قبل از ورود به آن،که بودهای و چه ویژگیهایی داشتهای. گویی زندگی واقعی تو در این دوره شروع شده و از خودت قبل از ورود به این دوره، فقط خاطراتی مبهم برایت باقی مانده است.نوجوانی، دورهای است که در طول آن در مییابی از هیچیک از سایر انسانهایی که روی این کره خاکی زندگی میکنند، چیزی کمتر نداری و در هر زمینهای که بخواهی میتوانی از تمامی آنها یک سر و گردن بالاتر باشی، و ذهنت برای درک و دریافت هیچ حقیقتی زیادی ضعیف نبوده و هیچ چیز در این دنیا برایت دست نیافتنی نیست.
در طول نوجوانی، درک میکنی با تمام انسانهای دیگر متفاوت هستی و قرار نیست شبیه هیچکس دیگری باشی، میفهمی مجسمهسازی هستی که میتواند مجسمه خاص و منحصر به فرد خودش را بسازد، یعنی خودت!
در این دوره متوجه میشوی که بسیاری از ارزشها، عقاید و رفتارهایی که از پدر، مادر و اطرافیانت، تقلیدشان کرده بوده، نادرستاند و باید جهان بینیات را دوباره از نو بسازی. در این دوره است که آگاه میشوی حتی خودت هم نمیتوانی بگویی چه کسی هستی، زیرا انسان فراتر از موجودی تعریف پذیر است و در مییابی که میتوانی از میان دریای ویژگیها و رفتارهای انسانی، آنها را که میپسندی انتخاب کنی و برای رسیدن بهشان هر تلاش کنی.
دوره نوجوانی بسیار کوتاه است، اما به قول معروف: «فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه.»
در طول نوجوانی، درک میکنی با تمام انسانهای دیگر متفاوت هستی و قرار نیست شبیه هیچکس دیگری باشی، میفهمی مجسمهسازی هستی که میتواند مجسمه خاص و منحصر به فرد خودش را بسازد، یعنی خودت!
در این دوره متوجه میشوی که بسیاری از ارزشها، عقاید و رفتارهایی که از پدر، مادر و اطرافیانت، تقلیدشان کرده بوده، نادرستاند و باید جهان بینیات را دوباره از نو بسازی. در این دوره است که آگاه میشوی حتی خودت هم نمیتوانی بگویی چه کسی هستی، زیرا انسان فراتر از موجودی تعریف پذیر است و در مییابی که میتوانی از میان دریای ویژگیها و رفتارهای انسانی، آنها را که میپسندی انتخاب کنی و برای رسیدن بهشان هر تلاش کنی.
دوره نوجوانی بسیار کوتاه است، اما به قول معروف: «فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه.»