درسی تاریخی از مواجهه پزشکی نوین با کرونا

به مناسبت روز جهانی علم

درسی تاریخی از مواجهه پزشکی نوین با کرونا

دکتر امیرمحمد گمینی استادیار پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران



 تصور کنیم اگر پزشکی جدید نبود، چگونه با کرونا برخورد می‌کردیم؟ شاید فکر کنید در آن صورت اطبای سنتی انواع جوشانده‌ها را تجویز می‌کردند و رگ‌مان را می‌زدند، اطبای هومیوپاتی قوطی‌های مملو از آب خالی را با بیشترین قیمت به ما می‌فروختند و اطبای چینی سوزن در بدن‌مان فرو می‌کردند... .
ولی نه! اگر پزشکی نوین وجود نداشت، شاید اصلا متوجه آمدن ویروس و بیماری جدیدی به نام کرونا نمی‌شدیم. البته گمانه‌زنی از جنس «اگر فلان چیز نبود چه می‌شد» خلاف رویه‌های درست تاریخ‌نگاری است؛ زیرا اگر یک عامل را از تاریخ حذف کنیم، مسیر تاریخ چنان متفاوت می‌شود که به زحمت می‌توان مسیرش را حدس زد. اما با این گمانه‌زنی صرفا می‌خواستم به این نکته توجه کنیم اگر پزشکی نوین در درمان این بیماری جدید ناتوان است، از روی توانایی آن است.
در واقع پزشکی نوین نه تنها شیوه تشخیص بیماری‌ها را بسیار بهبود بخشیده‌است، بلکه توقع ما را از روش‌های درمانی بسیار بالا برده‌است؛ بالاتر از آنچه همین صدسال پیش
معمول بود.
اگر پزشکی نوین نبود، ما حتی اگر از وجود کرونا با خبر هم می‌شدیم، مثل ده‌ها بیماری قدیمی و جدید دیگر که هر از گاهی دنیاگیر می‌شدند، توقع نداشتیم طی چند ماه و چند سال به سرعت راه‌های درمان آن کشف شود. تمام روش‌های درمانی قدیم، که گاهی بسیار هوشمندانه و در زمان خود بسیار ارزشمند و حتی علمی بودند، در طول سده‌ها و هزاره‌ها از وجود عامل اصلی بیماری‌ها - یعنی میکروب‌ها و ویروس‌ها - بی‌خبر بودند. آنتی بیوتیک‌ها از اواخر قرن نوزدهم تازه سروکله‌شان پیدا شد، و هنوز صدسال نشده که پنسیلین کشف شده‌است.
همین‌ها چنان امنیتی از بیماری‌ها برای بشر جدید ایجاد کرده که با آمدن ویروسی مثل کرونا دست‌وپای خود را گم کرده‌ایم و ویروسی که شاید با معیارهای صدسال پیش به هیچ وجه خطرناک محسوب نمی‌شد، زندگی‌مان را فلج کرده‌است.
کرونا به ما توانایی و ارزش پزشکی نوین و علم تجربی را نشان داد، نه ناتوانی آن را. ما تازه اندکی، فقط اندکی، حس و حال بشر تا همین صدسال پیش را تجربه کردیم. تازه فهمیدیم پزشکی‌نوین چه امنیت محکم و غیرقابل انکاری برای ما به ارمغان آورده‌است. مخالفان و دشمنان علم‌تجربی که با روش‌های درمانی پزشکی‌نوین، خودشان و فرزندان‌شان را در برابر بیماری‌های مهلک تاریخی ایمن کرده‌اند، دم از روش‌هایی برای درمان می‌زنند که در طول قرون اخیر بارها ناتوانی‌شان به شیوه تجربی معلوم شده‌است. البته آن روش‌هایی که قابلیت خود را نشان دادند وارد بدنه طب جدید شدند. همان‌طور که خود پزشکی‌جدید هم در یافتن روش‌های درمان، در کنار نظریه‌پردازی، با آزمون و خطا پیش می‌رود. همین پزشکی‌نوین هم اگر تبدیل به بت شود و از انتقاد و پرسش مصون بماند، ما را در عمق جهل و بی‌خبری غوطه‌ور خواهدکرد و اسباب هلاک بشریت خواهدشد. اساس ارزش هر نظام معرفتی در همین است که دائما بتوان در آن تردید کرد و به پرسش و آزمونش کشید. ما شاید به زودی به بهانه پاکیزگی بیش‌ازحد و استفاده از محصولات پلاستیکی، در زیر زباله‌های خودمان مدفون شویم. با افراط در استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها بدن‌مان را از وجود میکروبیوم لازم محروم می‌کنیم و انواع حساسیت‌ها و ضررهای ناشی از این فقدان گریبان‌مان را می‌گیرد. فراموش نکنیم زندگی زیادی تمیز و دور از هر گونه بیماری، غیرطبیعی و برای حیات ما و سیاره‌مان مضر است.