راهکارهایی که کمک میکنند تا بحث و اختلافنظر زوجین به بحران تبدیل نشود
راهکارهایی برای رفع اختلاف زوجین
روال عادی زندگیها برهم خورده است؛ این آن چیزی است که شیوع ویروس کرونا با خودش به همراه آورده است. آمارها میگوید در هشت ماه اول امسال یک میلیون و ۵۰۰ هزار تماس با صدای مشاور بهزیستی گرفته شده؛ در حالیکه سال گذشته تعداد تماسها نصف این مقدار بود. از طرف دیگر 40 تا 60 درصد مراکز مشاوره تعطیل شده و خیلی از مشاورههای حضوری جای خود را به مشاورههای آنلاین داده. ترس از کرونا، خانهنشینی و مشکلات اقتصادی هم مزید برعلت شده تا افراد فشار روانی بیشتری را روی خودشان حس کنند. فشاری که خیلی وقتها به شکل مشکلات خانوادگی خودش را نشان میدهد. در روزهایی که تنشها بیشتر شده اما دسترسی به جلسات مشاوره به سادگی گذشته نیست با کمک مریم افضلی، روانشناس، برخی از راهکارهایی را که مانع پیشروی بحثها و بروز دلخوریها میشود بررسی کردیم تا شاید در این روزهای سخت، قدر هم را بیشتر بدانیم و هوای هم را بهتر داشته باشیم.
نرگس خانعلیزاده روزنامه نگار
اگر گاهی پیش میآید که نمیتوانید حرف همسرتان را بپذیرید، به این فکر کنید که شاید حرفش را بهخوبی گوش نمیدهید. خانم افضلی میگوید:« نوع گفتوگوی زن و شوهر در یک بحث بسیار مهم است؛ اینکه چطور به حرفهایش گوش میدهیم. اینکه چقدر نسبت به همسرمان و حرفهایش قضاوت قبلی داریم و همه این عوامل باعث میشود که گاهی جملات همدیگر را قطع کنیم، فرصت حرف صحیح زدن را به هم ندهیم و چالش بینمان عمیق و عمیقتر شود.»
آنگاه است که اگر بدون جبههگیری، بدون قضاوت از پیش تعیینشده و بدون ذهنیت منفی به حرفهای همدیگر گوش کنیم، قطعا بهتر میتوانیم خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و به درک متقابلی از حرفهای همدیگر برسیم: «در واقع در بسیاری از مواقع، وقتی یکی از زوجین صحبت میکند، طرف مقابل در طول مدت گوش کردن، فقط به این فکر میکند که چه جوابی میخواهد به او بدهد و خب همین باعث میشود که این گفتوگو به چالش و شاید بحران کشیده شود.» در صورتی که گاهی خوب گوش کردن، ما را متوجه منظور اصلی و واقعی طرف مقابل میکند که اتفاقا بهراحتی قابل پذیرش، قابل درک یا قابل حل شدن است.
خوشزبانی
اگر بعد از بیان هر موضوعی، حتی موضوعی ساده و پیشپا افتاده، کارتان به تلخی و حتی قهرهای کوتاه و بلند میرسد، به این فکر کنید که همین موضوعات ساده را با چه نوع زبانی پاسخ میدهیم؟ خانم افضلی معتقد است در بسیاری از مواقع ما با ذهنیتی جبههگیرانه پیش میرویم و صرفا میخواهیم مخالفت خودمان را، آن هم با بیانی ناخوشایند بروز بدهیم: «آیا پیش از مخالفت با موضوع، با حرفهایمان این اطمینان را به طرف مقابلمان میدهیم که احساساتش درک شده است؟» که اگر این اتفاق بیفتد و چنین احساسی در طرف مقابل بهوجود بیاید، حتی اگر در مرحله دوم صحبتهایمان، با آن مسأله بیان شده مخالفت کنیم و نظر دیگری هم داشته باشیم، باز هم گفتوگویمان به دعوا و تنش ختم نمیشود.
آنگاه تنها چیزی که از حرفهایتان باقی میماند، یک مسألهای خواهد بود که بر سر آن اشتراکنظر نداشتید؛ همین! در واقع در چنین شرایطی بهتر است خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و ببینیم که دلمان میخواست همسرمان چطور با ما برخورد کند؛ آنوقت خودتان هم همینکار را انجام بدهید.
مشکلی که چاره دارد
اگر موضوع مورد بحث، موضوع ناراحتکنندهای برایمان بود، مدام با خودمان تکرار کنیم که عصبانی شدن و پرخاشگری، تنها شدت غم و ناراحتیمان را نسبت به این موضوع بیشتر میکند؛ پس فقط به فکر ناراحت شدنمان نباشیم: «بهدنبال راهحل بودن برای حل آن به قول خودمان معضل بزرگ و ناراحتکننده، بخش بزرگی از ناراحتیمان را حل میکند.»
یعنی بهتر است آن انرژی و وقتی که قرار است برای غصه خوردن و بروزش بگذاریم را صرف پیدا کردن چاره کنیم؛ حتی با همفکری همسرمان که شاید خودش در ناراحتیمان شریک باشد.
آنگاه که چنین روشی را در پیش بگیریم، برایمان عادت خواهد شد که دیگر بابت هرچیزی که در بحث و گفتوگو برایمان پیش آمده است، خیلی زود ناراحتیمان را کم کنیم و بهدنبال پیدا کردن راهحلی برای حل آن موضوع و از آن مهمتر، راهحلی برای بهبود روابطمان با همسر و گاهی دیگر اعضای خانوادهمان میگردیم. این یعنی چند قدم از مدیریت بحران را آگاهانه برداشته و در آن موفق شدهایم.
تفاوت کوتاه آمدن و گذشت کردن
اگر همهچیز آنطور که شما دلتان میخواهد پیش نمیرود( که البته طبیعی است)، پس از دیگر راهحلهای مدیریت بحران، مانند گذشت کردن استفاده کنید؛ البته خانم افضلی تاکید دارد که بگوید در این میان فراموش نکنید گذشت کردن با کوتاه آمدن بسیار فرق دارد و حواستان باشد که در پیدا کردن مرز این دو رفتار، به اشتباه کوتاه آمدن را انتخاب نکنید: «اتفاقا هیچوقت کوتاه نیایید چون شاید روزی به خودتان بیایید و ببینید که دیگر نسبت به مسائلی که پیش از این برایتان ارزشمند و بااهمیت بود، بیتفاوت شدهاید و چنین اتفاقی در روابط زناشویی، نوعی طلاق عاطفی محسوب میشود. پس چه در استفاده از واژه و چه در عمل، از کلمه و فعل گذشت کردن استفاده کنید.» بر خلاف کوتاه آمدن، حالتان را از آن چه که هست بهتر خواهد کرد. پس بر روی مسالهای که میتوانید حساسیت به خرج بدهید، حساسیت نداشته باشید و گذشت کنید تا ماجرا به خیر و خوشی و صلح تمام شود. آنگاه است که شما فرد باگذشت آن بحث هستید و میتوانید بابت قلب بزرگتان به خودتان افتخار کنید. در واقع نباید یادتان برود که گذشت میتواند آن انتخاب درستی باشد که یک جنجال را به هدیه صلح دلپذیر تبدیل کرده است؛ آنقدر که میتواند حال خوبی همیشگی، برایتان به ارمغان بیاورد.
مشورت را دریاب
اگر موضوعی در خانواده و با همسر یا فرزندمان پیش میآید که واقعا در آن مورد درمانده میشویم و نمیدانیم چه رفتاری درست است، باید چه کار کنیم؟ مریم افضلی، روانشناس خانواده میگوید اینطور نیست که با ازدواج کردن، صلاحیت گرفتن هر تصمیم و انجام هر عملی را داشته باشیم؛ بعضی وقتها مانند مسائل تخصصی که از متخصص آن درس و رشته تخصصی میخواهیم تا جواب درست را نشانمان بدهد، باید از متخصص بخواهیم تا راه درست را پیش پایمان بگذارد: «چرا ما فکر میکنیم همین که چند مطلب مختلف در صفحات متفاوتی از شبکههای مجازی بخوانیم کافی است و ما همهچیز را بلدیم؟ خیر؛ مهارتهای بین زوجین و بعضا بین والدین با فرزندان یاد گرفتنی است و اگر بلد نیستیم، باید آن را یاد بگیریم. بعضی مسائل نیاز دارد به کمک متخصص و به صورت موردی حل شود و اصلا نمیشود یک نسخه کلی برای هرچیزی نوشت که بروید و آن را انجام بدهید.» در واقع ماجرا این است که تیپ شخصیتی همه آدمها با یکدیگر متفاوت است و اگر واقعا در حل و مدیریت موضوع و مشکلی در خانواده، راهحلی به ذهنمان نمیرسید، بهتر است کمک بخواهیم.
آنگاه حتما بهتر میتوانیم از پیشآمد اتفاق و بحرانی ناخوشایند جلوگیری و به بهترین شکل ممکن آن را حل کنیم. شنیدهاید که پیشگیری بهتر از درمان است ؟ کمک گرفتن از مشاور و روانشناس هم راهحل پیشگیرانهای است که مسالهای که در خانواده پیش آمده است، آنقدر پیشروی نکند که باعث وقوع اتفاقات تلخ و جبرانناپذیر شود.
احترامی که هست
اگر بحث آنقدر بالا بگیرد که فضای خانواده به خدشهدار شدن حرمتها و توهین و تحقیر برسد، کار برای بهبود شرایط بسیار سخت میشود: «پس بهتر است هرکار اشتباهی که میکنید، سراغ این یک مورد نروید که تاثیرات ویرانگرش تا مدتها باقی میماند و به سختی میتواند جبران شود. در چنین مواقعی، سعی کنید همیشه خط قرمزی را در حفظ احترام همدیگر، برای خودتان مشخص کنید که بعدا از حرفهایی که بر زبان آوردهاید پشیمان نشوید.» یعنی سعی کنید زمانی که در مشکلی قرار گرفتید، آنقدر بر خودتان مسلط باشید که شخصیت طرف مقابلتان را نشانه نگیرید که تا به حال، هیچ گفتوگویی با چنین روشی به نتیجه نرسیدهاست.
آنگاه که بتوانید در دایره اخلاق و انسانیت، مدیریت مشکلات را پیش ببرید، طبعا با مشکل غیرقابل حلی روبهرو نشدهاید و خیلی زودتر به نتیجه دلخواه خواهید رسید، تا اینکه حرمتها زیر پا گذاشته شود و در نهایت چیزی جز دلچرکینی و کدورت
باقی نماند.
تجربه نشان داده است که از بین رفتن احترام زوجین در مقابل همدیگر، میتواند بحرانهایی جدی در روزها و ماهها و حتی سالهای پیش رویشان با خود به همراه داشتهباشد.
کودکان، بهانهای برای صلح
اگر از اعصاب و روان خودتان هم میتوانید بگذرید، از سلامت روان کودکان خانواده بهراحتی نگذرید. کودکان در فضای متشنج خانواده بسیار آسیب میبینند؛ آنها دوست دارند پدر و مادرشان را در فضایی آرام، گرم و بدون تنش ببینند و از بودن در کنار هردو لذت ببرند: «بحثها و گفتوگوهایی که از حالت عادی خارج شود، میتواند سلامت روح و جسم بچهها را تهدید کند.»
پس اگر قرار است بحثی را شروع کنید، جایگاه مادر و پدر بودنتان را به یاد بیاورید و به عواقب و تاثیراتش فکر کنید؛ قطعا در چنین لحظهای میتوانید فارغ از خوشایند خودتان، خوشایند و سلامت و آرامش فرزند یا فرزندانتان را هم در نظر بگیرید.
آنگاه شاید همین بچهها بتوانند بزرگترین دلیل برای تبدیل نشدن یک موضوع به بحرانی بزرگ در خانواده و در بین پدر و مادرشان شوند. در واقع وجود کودکان شاید بتواند مرهمی بر جنجالها و تنشهای احتمالی باشد و اجازه آغاز آن را به دو طرف ندهد و چه چیزی بهتر از این؟
فرصت غر زدن بدهیم
اگر حواسمان باشد این روزها به واسطه قرنطینه و مشکلات اقتصادی و اضطراب بیماری، همه آدمها دچار احساسات منفی هستند، شاید کمتر بر همدیگر خرده میگرفتیم. گاهی ممکن است حالات منفی در هر کدام از اعضای خانواده بروز پیدا کند؛ پس ما نباید آن حال بد را با دامن زدن به اتفاقات کوچک و بزرگ بیشتر کنیم. در واقع برخی از مسائل آنقدر مهم نیستند که بخواهیم به آن بپردازیم و کافی است کمی از این حس و حالهای درونی هرکدام از اعضای خانواده را که خسته و کسل هستند و به شکل غر زدن و انتقاد و شکایت در فضای خانه بروز پیدا میکند، نادیده بگیریم: «فوری آن را شخصیسازی نکنیم و به خودمان ربط ندهیم و شرایط را بدتر نکنیم.»
در مقابل میتوانیم با راهکارهایی مانند دمنوش گلگاو زبان یا نشنیده گرفتن و پیش آوردن شرایطی برای گفتن و خندیدن، حال طرفمان و حتی خودمان را بهتر کنیم.
آنگاه شک نکنید بعد از گذراندن چند دقیقه، چند ساعت یا در بدبینانهترین حالت، حتی چند روز، تب و تابش فروش میکند. در واقع هرکدام از ما نیاز به کمی همدلی برای پشت سر گذاشتن این روزهایی داریم که ممکن است به نحوی حال خوبی نداشته باشیم و چه کسی از همسر و دیگر اعضای خانواده برای این همدلی نزدیکتر؟
وقتمان را پر کنیم
اگر فرصت فکر کردن به مسائل جزئی و بیاهمیت را دارید و این اتفاق باعث میشود فکرتان بیشتر از ارزش آن موضوع، درگیرش شود و برایش غصه بخورید و آن را به شریک زندگیتان هم انتقال بدهید، وقتتان را بیشتر از آنچه هست پر کنید و برای خودتان مشغله بچینید.
آنگاه آنقدر مشغول کارهای متفاوت هستید که حوصلهای برای وارد شدن به مسائلی که آرامشتان را حتی برای لحظهای بر هم بزند ندارید. در چنین شرایطی، دیگر موضوع ناراحتکنندهای هم برایتان وجود ندارد که بخواهید آن را با همسرتان در میان بگذارید و پیامدهای مثبت و منفی از طرف او هم بگیرید. این یعنی یک پیشگیری همهجانبه از حادثه احتمالی.
عذرخواهی را فراموش نکنیم
اگر اشتباه کردهایم، عذرخواهی کنیم. نه برای آخرین راهحل، بلکه عذرخواهی یکی از راهحلهای معقولی است که وقتی واقعا حق را به طرف مقابلمان میدهیم، باید در کمال تواضع انجامش بدهیم. در واقع زیر بار عذرخواهی نرفتن از کار اشتباهی که مرتکب شدهایم، اوضاع را متشنجتر از چیزی که هست میکند. پس بهتر است در بحث و گفتوگویی که قابلیت تبدیل شدن به جدل را دارد، اگر مقصر هستیم آن را بپذیریم و با یک عذرخواهی ساده اما باورپذیر اجازه ندهیم ماجرا بیشتر باز شود تا هردو طرف برای بیرون آمدن از آن چالش، نیاز به تلاشهای بیشتری داشته باشند.
آنگاه میبینیم آتش شاید خشم طرف مقابل که خودش را محق میداند (وواقعا هم هست) چه زود فروکش خواهد کرد.
-
نشان نصر برای فخر هستهای
-
راهکارهایی برای رفع اختلاف زوجین
-
قصه بوتیمار، غصه قیمتها
-
پانزده ایرانی گروگان آمریکاییها هستند
-
از پنیر نسیه تا قهوه اصل برزیل
-
درآمدزایی از بیکاری!
-
جمهوریخواهان در اسارت ترامپ
-
از تهران شهریار و نیما تا کوچ معلم
-
کارت همیشه غایب
-
نشان نصر برای فخر هستهای
-
ضرورت تغییر نگرش به تبلیغات بازرگانی در رسانهملی