خون گریبانگیر است

خون گریبانگیر است

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار

اولین باری که بعد از آن نیمه‌شب جمعه جلوی دوربین رسانه‌ها حاضر شد با همان لبخند کج و سر رو به بالا و قیافه حق‌به‌جانب و خودخواهش آمده بود. بعد از ترور سردار در توییترش که یکی از قوی‌ترین حساب‌های رسانه‌ای در فضای مجازی بود، نشان پرچم آمریکا را توییت کرد. این‌طرف ماجرا دل چند میلیون آدم در سراسر خاورمیانه به زمین ریخته بود و خون سردار و یارانش هم ناجوانمردانه زمین را رنگ زده بود. بعد هم با همان لبخند از خود راضی جلوی دوربین رسانه‌ها حرف زد و بعد آتش کینه شیطانی‌اش شرایطی نظامی را رقم زد که طی آن هواپیمای مسافربری اوکراین در یک خطای انسانی مورد هدف قرار گرفت و 175 نفر دیگر مظلومانه کشته شدند و خون‌شان افتاد پای آتش کینه‌ای که از طرف آن لبخند ازخودراضی افروخته‌شده بود. دونالد ترامپ آن روزها خودش را آقای جهان و قدرت مطلق می‌دید. هر کار دلش خواسته بود انجام داده بود و ته‌مانده‌اش همان لبخند ازخودراضی‌اش جلوی دوربین رسانه‌ها بود.
حالا یک سال و چند روز از آن ماجرا می‌گذرد. همه شبکه‌های مجازی حساب‌های کاربری ترامپ را که بزرگ‌ترین رسانه او بودند بسته‌اند و به‌نوعی زبانش را از حلق بیرون کشیده‌اند. سینه‌چاکانش ریخته‌اند به کنگره ملی و چهره اصلی توحش او را به نمایش گذاشته‌اند. نمایندگان مردمی که رئیس‌جمهوری‌شان بود، طرح استیضاحش را پیش کشیده‌اند و اراده‌شان را یک‌کاسه کرده‌اند که این آخر کاری نگذارند مثل همه رئیسان جمهور پس از تمام شدن دوره‌اش، سنگین و رنگین با پای خودش از کاخ سفید برود. حالا آن مرد صورتی مو زرد که روزی خودش را آقای جهان می‌دید و لبخند ازخودراضی‌اش از لب محو نمی‌شد، طوری مفتضح شده که کمتر عقل سلیمی در جهان می‌تواند خودش را همراه با او نشان دهد. نمی‌دانم چرا یک‌دفعه به این اشاره کردم که خون به‌ناحق ریختن روزی گریبان آدم را می‌گیرد و تجربه ترامپ نشان داد آن روز قبل از خشک شدن رد آن خون از ذهن‌ها فرامی‌رسد.