نگاهی به رایزنیهای جاری میان ایران و گروه طالبان
طالبان صلح
در روزهای اخیر اخبار مختلفی درباره روابط و رایزنیهای جمهوری اسلامی ایران با طالبان منتشر شده كه با توجه به پیشینه این گروه و ذهنیتهایی كه از آن در افكار عمومی وجود دارد حساسیتهای زیادی ایجاد كرده است. چند روز قبل علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی كشورمان كه به كابل رفته بود در دیدار با همتای افغانستانی خود به گفتوگوهای جاری میان جمهوری اسلامی ایران با گروه طالبان به منظور كمك به رفع مشكلات امنیتی موجود در افغانستان اشاره كرد. به دنبال این خبر، روز یكشنبه گروهی از طالبان برای رایزنی با مقامات كشورمان به تهران آمدند كه بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه دیروز در نشست خبری درباره آن گفت: این هیات مذاكرات و گفت وگوهای مفصلی را با هیات ایرانی به ریاست عراقچی انجام داده است. بهرام قاسمی ادامه داد: با توجه به این كه بیش از ۵۰ درصد از خاك افغانستان در اختیار طالبان است و باتوجه به وجود ناامنی، بی ثباتی و مشكلاتی كه در داخل این كشور وجود دارد، آنها تمایل به مذاكره با ایران داشتند و مذاكرات با اطلاع دولت افغانستان انجام شد. سخنگوی دستگاه دیپلماسی، هدف اصلی این مذاكرات را یافتن راهكار و زمینههای تسهیلكننده برای كمك و مساعدت به گفتوگوهای بین گروههای افغانستانی و دولت این كشور برای پیشبرد روند صلح ذكر كرد و افزود: جمهوری اسلامی ایران با توجه به مرزهای طولانی با افغانستان و پیشینه فرهنگی و تاریخی به عنوان یك نقشآفرین مهم در منطقه كه صلح، ثبات و امنیت را برای منطقه جستجو میكند بعد از مذاكرات با دولت افغانستان این علاقهمندی را برای ورود به این مذاكرات داشت تا بتواند به سهم خود نقش اساسی و مهمتری را در ایجاد ثبات وا منیت در افغانستان ایفا كند. این گامی است كه اهداف آن مشخص است.
خاستگاه گروه طالبان
طالبان گروهی با نگاه خاص مذهبیاند كه هسته اصلی آن در جریان مقاومت نیروهای جهادی در برابر اشغال افغانستان از سوی شوروی دوران كمونیستی شكل گرفت و در جریان جنگهای داخلی سربرآورد و با تصرف سریع بخشهای زیادی از خاك افغانستان توانست در سال 1996 حكومت محمد نجیبا... احمدزی در كابل را ساقط كند. با اعلام تشكیل دولت امارت اسلامی، حكومت طالبان رسمیت پیدا كرد و دوره تازهای از تحولات سیاسی و اجتماعی در افغانستان شكل گرفت. مردم این سامان گرچه در ابتدای كار به ادعاهای اسلام خواهی و برقراری عدالت این جریان اعتقادی، دلبسته بودند اما بعدها متوجه شكلگیری رویكردی خشن از اسلام در فضای اجتماعی و سیاسی افغانستان شدند. طبعا روی كار آمدن جریانی تندرو در فضای سیاسی در مجاورت ایران به عنوان كشوری شیعی با حساسیت و ملاحظاتی از سوی سیاستمداران ایرانی همراه بود و در اینمرحله البته نوع مواجهه ایران با تحولات جدید كشور همسایه از حد حمایت برخی از دوستان و متحدان افغانستانی فراتر نرفت.
اتفاق تلخ سال 77
اما یك اتفاق مهم و مبهم باعث تیرگی روابط میان ایران و طالبان شد. در 17 مرداد 1377 گروهی منتسب به جریان طالبان به كنسولگری ایران در مزار شریف حمله كردند و هشت نفر از دیپلماتهای ایرانی را به شهادت رساندند. این واقعه تلخ دوكشور را تا مرز برخورد نظامی پیش برد كه با مصلحتاندیشیهای انجام شده این اتفاق رخ نداد. شواهد و مدارك از حمایتها و پشتیبانیهای مالی آمریكا و عربستان از ابتدای شكل گیری و استمرار حاكمیت طالبان حكایت دارد اما بعدها به جهت تضادی كه میان منافع طالبان با برخی كشورهای عربی و غربی بهوجود آمد زمینه نقار و جدایی فراهم آمد كه اوج آن مربوط به حادثه 11 سپتامبر است. از آن پس رویكرد آمریكا نسبت به طالبان تغییر كرد و در نهایت باعث لشكركشی ایالات متحده به افغانستان و اشغال این سرزمین شد. از زمان اشغال افغانستان تاكنون نزدیك به 17 سال میگذرد و همچنان نظامیان آمریكایی در این كشور حضور دارند و در بسیاری از تحولات سیاسی افغانستان تاثیرگذارند. دولتهایی هم كه روی كار آمدند به دلیل ضعف و از سر ناچاری با این شرایط كنار آمدند، با این وصف هدف اصلی آمریكا برای نابودی طالبان در افغانستان محقق نشد.
قدرتگیری دوباره طالبان
اكنون بعد از گذشت نزدیك به دو دهه از اشغال این كشور، بار دیگر شاهد سربرآوردن و قدرتگیری طالبان در افغانستان هستیم. طالبان در بازپروری خود بخشی از رویكردهایش را به لحاظ سیاسی و اجتماعی تغییر داده و حتی در مواجهه با همسایگان مرزی خود رعایت برخی ملاحظات امنیتی را الزامی میداند.
طالبان در دوره جدید میداند كه باید به ملاحظات ایران در تامین امنیت مرزهای شرقی توجه كند و مسیر جدیدی كه در پیش گرفته حكایت از در نظر گرفتن این ملاحظات است. از سوی دیگر طالبان مخالف سیطره آمریكا در افغانستان است و این میتواند نقطه مشتركی میان ایران و گروه طالبان باشد. نكته دیگر شكلگیری گروه داعش در افغانستان با حمایت آمریكا و عربستان است كه البته با مخالفت جدی طالبان روبهرو بوده است. داعشیها در مرزهای شرقی ایران فرصتی برای تكاپو پیدا كرده بودند و حتی عربستان درصدد فرصتی بود تا شرایط را برای ایجاد پایگاههای نظامی در مرزهای شرقی ایران بویژه در منطقه فراه فراهم كند.
حساسیتهای ولایت فراه
ولایت فراه موقعیتی استراتژیك در غرب افغانستان و همسایگی ایران دارد و از اینرو مورد توجه برخی كشورهای عربی و غربی برای اعمال نفوذ است. از همین رو داعشیها در این منطقه امكان جولان پیدا كردند اما از بداقبالی گیر رقیبی سرسخت به نام طالبان افتادند كه با حملات و ضربات سخت آنها را تا مرز نابودی كشاند. از این منظر هم میتوان به فصل مشتركی میان ایران و گروه جدید طالبان رسید. نكته حائز اهمیت صدور بیانیهای از سوی طالبان در سال جاری بود. طالبان در این بیانیه بر این نكته تاكید كرده كه قصدی برای دخالت در امور داخلی سایر كشورها ندارد و همچنین به كسی اجازه استفاده از خاك افغانستان علیه كشورهای همسایه را نخواهد داد. این فراز از بیانیه البته برای ایران میتواند حائز اهمیت باشد كه نسبت به تامین امنیت مرزهای شرقی خود از سوی طالبان مطمئن باشد.
از سویی دیگر باید به این نكته نیز توجه داشت كه ظهور اولیه طالبان در افغانستان با خشونتطلبی همراه بود اما در شرایط كنونی و بعد از رونق مجدد فعالیت طالبان، زعمای اینگروه نسبت به عملكرد خشن گذشته خود بهویژه در حوزههای اعتقادی و اجتماعی به صراحت اعتراف میكنند و از مخالف خود با تفكرات بنیادین اولیه سخن به میان میآورند. حتی در بیانیه جدید برخی از رهبران گروه هم بر لزوم برخورد قاطع با هر گونه تبلیغ وهابیگری و سلفیگری در افغانستان تاكید شده است. با توجه به اینكه از زمان گسترش وهابیت و سلفیگری و متعاقب آن تشدید فعالیت تكفیریها برخورد با تعالیم و آموزهها و تجمعات و شعائر شیعی به عنوان یكی از اهداف اصلی این جریان افراطی تلقی میشود، اشتراكات ایران و طالبان در مواجهه و مقابله با چنین تفكراتی را میتوان به عنوان یكی دیگر از فصول مشترك برای رایزنی و تعامل بیشتر محسوب كرد.