«همشهری»، نویسنده تو کیست؟

بازخوانی یک حادثه مهم تاریخی در «منک» ساخته جدید دیوید فینچر

«همشهری»، نویسنده تو کیست؟

فیلم در فیلم‌ها همیشه هم برای دست‌اندرکاران سینما جذابیت بسیار زیادی در خود داشته و هم برای تماشاگران معمولی. دیدن اتفاقات رنگارنگ و عجیب و غریبی که در داخل استودیوهای فیلمسازی و در پشت‌صحنه تولیدات آنها رخ می‌دهد، به اندازه خود فیلم‌هایی که روی پرده سینما خودنمایی می‌کند جذابیت دارد. به همین دلیل است که هر‌از‌گاهی سروکله فیلم تازه‌ای پیدا می‌شود که گوشه‌ای از ماجراهای پشت‌پرده تولیدات سینمایی را در مرکز توجه خود قرار می‌دهد و به نوعی، دست به افشاگری می‌زند. «منک» تازه‌ترین ساخته سینمایی دیوید فینچر که به سبک محصولات کلاسیک سینما تماما سیاه و سفید فیلمبرداری شده، یکی از همین فیلم‌هاست. فینچر با کمک فیلمنامه‌ای که توسط پدر متوفای خود جک فینچر نوشته تلاش دارد واقعیت‌های پس‌پرده نگارش فیلمنامه اسکاری «همشهری کین» اورسن ولز را به نمایش بگذارد. از آنجا که این اثر کلاسیک سینما چندین دهه است که از سوی منتقدان برجسته عالم سینما به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما شناخته و معرفی می‌شود، طبیعی است که فیلمی درباره جار و جنجال‌های مربوط به آن می‌تواند توجهات زیادی را به سمت خود جلب کند. ظاهرا دیوید فینچر که در سابقه و کارنامه کاری‌اش بیشتر فیلم‌های ترسناک و دلهره‌آور (همچون هفت، بیگانه 3، بازی، اتاق امن و زودیاک) خودنمایی می‌کند، فریفته همین بخش از ماجرا شده و دست به کارگردانی درامی شرح‌حال‌گونه زده که اختلاف بین یکی از فیلمسازان مولف و بسیار موفق کلاسیک سینما با یک فیلمنامه‌نویس قهار و کارکشته را در عریان‌ترین شکلش به نمایش می‌گذارد.

فیلم 131دقیقه‌ای منک که در محدوده زمانی کوتاه اتفاق می‌افتد، ماجرای نگارش فیلمنامه فیلم اسکاری همشهری کین را به تصویر می‌کشد. سال 1940 اورسن ولز 22 ساله و نابغه (تام‌بورک) از سوی کمپانی آر کی او آزادی و استقلال عمل کامل به‌دست می‌آورد تا فیلم جدیدش را کارگردانی کند. ولز برای نوشتن فیلمنامه به سراغ هرمان منکیه‌ویچ الکلی (گری اولدمن) می‌رود که دوران نقاهت بعد از شکستگی پایش را می‌گذراند. فیلمنامه‌نویس بداخلاق که اطرافیانش او را منک صدا می‌کنند، فیلمنامه را برای ریتا (لی‌لی کالینز) منشی‌اش دیکته می‌کند و در عین حال، با دکتر معالج خود کل‌کل دارد. ریتا زمان نوشتن متنی که منک قرائت می‌کند به شباهت‌های بین شخصیت اصلی فیلمنامه با ویلیام راندولف هرست، نواب سرشناس آن دوران اشاره می‌کند. ماریون دیویس (آماندا سیفرید) بازیگر اغلب محصولات کمپانی مترو گلدوین مه‌یر هم همین احساس را دارد. اما منک منکر هر‌گونه تشابهی می‌شود. بعد از آن‌که منک فیلمنامه را آماده می‌کند و فیلم ساخته می‌شود، اثری از نام منک به‌عنوان نویسنده فیلمنامه در آن نیست و ولز تمامی اعتبار فیلمنامه را از آن خود می‌داند.
 فیلمنامه دهه نودی
نکته جالبی که در رابطه با منک توجه عموم را به خودش جلب کرد، این بود که جک فینچر فیلمنامه آن‌را در دهه 90 میلادی نوشته بود و حتی قرار بر این بود که فیلمساز آن‌را بعد از پایان کار «بازی» (1997) جلوی دوربین ببرد. حتی کوین اسپیسی و جودی فاستر هم برای ایفای نقش‌های اصلی آن انتخاب شده بودند اما به‌دلایلی که هیچ‌وقت مشخص نشد این اتفاق نیفتاد. گفته می‌شود اصرار فینچر بر سیاه و سفید بودن فیلم، با موافقت مدیران کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی روبه‌رو نشد و فیلمساز ترجیح داد تولید آن‌را به زمانی موکول کند که بتواند به این خواسته خود برسد. جک فینچر سال 2003 درگذشت و با مرگ او، پسرش فیلمنامه را به بایگانی سپرد.
فیلمنامه اولیه 120 صفحه‌ای جک فینچر، براساس مقاله پائولین کیل، منتقد سرشناس نشریه نیویورکر در سال 1971 نوشته شد. کیل در این مطلب جنجالی ادعا کرد که ولز حق ندارد خودش را مالک و نویسنده فیلمنامه همشهری کین بداند. به صورت طبیعی، این مقاله صدای اعتراض بسیاری از منتقدان سینمایی را (که به‌شدت ستایش‌کننده ولز و فیلم‌هایش هستند) بلند کرد. یکی از آنها پیتر باگدانویچ دوست صمیمی ولز بود که بعدا خودش هم به جرگه فیلمسازان پیوست. مقاله جنجالی باگدانویچ در مجله اسکوائر در سال 1972 که پاسخی به کیل بود، بر دامنه جنجال‌ها افزود. گفته می‌شود اریک روث، تهیه‌کننده منک دست به رتوش فیلمنامه جک فینچر زد تا از جنبه‌های ضد‌ولزی آن بکاهد! دیوید فینچر در پاسخ به پرسشی درباره مالکیت فیلمنامه همشهری کین، اعلام کرد داستان فیلمش در این رابطه نیست و ادامه داد:«قصدم ساخت فیلمی درباره حق مالکیت این یا آن روی فیلمنامه یک اثر جنجالی نبوده است. هدفم کارگردانی فیلمی درباره مردی بود که برای خودش حق تالیف و اعتباری قائل نبود و این موضوع را کاملا شفاف بیان کرد اما بعدا نظرش را عوض کرد و چیز دیگری گفت. به‌دنبال کالبدشکافی این موضوع بودم و می‌خواستم این نکته را برای خودم حل کنم.»


هم سالن سینما ، هم استریم
 شبکه نتفلیکس تهیه‌کننده منک که 25 میلیون دلار صرف تولید آن کرد، ترجیح داد درام شرح‌حال‌گونه‌اش را در تعداد محدودی سالن سینما اکران عمومی کند. نمایش عمومی محدود فیلم در اواسط ماه نوامبر 2020، فروشی 100‌هزار دلاری را برایش به ارمغان آورد. بعد از آن و اوایل ماه دسامبر، نتفلیکس فیلمش را به صورت استریم در اینترنت پخش کرد. منتقدان استقبال بسیار زیادی از فیلم کرده و به تحسین کارگردانی، بازیگران (و به‌ویژه اولدمن و سیفرید)، فیلمبرداری و طراحی صحنه آن پرداختند. با اعلام نام نامزدهای هفتاد و هشتمین دوره مراسم گلدن‌‌گلوب/ کره‌طلایی، مشخص شد منک در شش رشته اصلی نامزد دریافت جایزه شده است. یکی از نکاتی که منک مطرح کرد و باعث جلب توجه فراوان شد، شخصیت ماریون دیویس است. این بازیگر که تقریبا فراموش شده است و کسی حتی نامش را هم به‌خاطر نمی‌آورد، ستاره اصلی و اول بسیاری از فیلم‌هایی بود که در فاصله سال‌های 1917 تا 1937 ساخته شد. او در سال 1923 حرف اول را در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکا زد و مالکان سالن‌های نمایش به او لقب ملکه صحنه را داده بودند. دیویس برای 10 سال مشهورترین ستاره کمپانی مترو گلدوین مه‌یر بود و سال 1933 نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر زن شد. دیویس با کارنامه موفق 20 ساله بازیگری، در سال 1937 برای همیشه با دنیای سینما خداحافظی کرد و خانه‌نشین شد.