گفتوگو با محمدرضا طالقانی در سالگرد «آقا تختی»
حامی سفره مردم بود
51 سال قبل در چنین روزی، یك خبر دهان به دهان چرخید و خیلی زود در همه كشور پخش شد و بعد مرزها را رد كرد و رسید به سرزمینهای دیگر؛ مرد بزرگی كه به جهانپهلوان معروف بود از دنیا رفت. جنازه غلامرضا تختی، كشتیگیر بزرگ و مدالآور ایرانی را در اتاق شماره 23 در هتل آتلانیك پیدا كردند. او خودش را كشته بود، گمانهزنیها از همان روز 17 دی شروع شد. برخی گفتند مشكلات خانوادگی دلیلش بوده، گروهی گمان كردند عدم تكرار پیروزیها و مدالها دلیل بهتری است و برخی هم گفتند ساواك، تختی را كشته است. اما آنچه مهم بود، نفس نكشیدن پهلوانی بود كه مردم به اصطلاح به سرش قسم میخوردند. غلامرضا دیگر جان نداشت و این اندوه بزرگی بود كه هنوز هم بعد از 51 سال یادآوریاش گزنده است. نكته جالب اینجاست كه تختی پهلوان واقعی بود و مرگش دلیل نشد كه مردم فراموشش كنند.هنوز هم بعد از 51 سال همه به هم یادآوری میكنند در چنین روزی پهلوانی را از دست دادیم كه جهانی بود و مرامش الگوست و هنوز هم پهلوانان واقعی به او اقتدا میكنند.
به محمد رضا طالقانی كه تلفن میكنم، لاهیجان است. رفته تا در چند مراسم و مدرسه درباره پهلوان تختی صحبت كند.شاگرد و هممحلهای زنده یاد تختی، عجیب به استاد خود ارادت دارد. این كشتیگیر، مربی كشتی و رئیس پیشین فدراسیون كشتی بر این باور است كه هر چه از جهانپهلوان تختی بگوییم، باز هم كم است. به عقیده طالقانی، تختی آنقدر مرام و معرفت عمیق داشته كه باید هرروز درباره او گفت و نوشت تا مرام و اخلاقش شود آویزه گوش همه چه نسل امروز چه دیروز، نباید فقط به سالگرد درگذشت او بسنده كرد.
طالقانی نرم و با ادبیات خاص خودش كه پر از كلمات پهلوان پسند و با مرام است، به دوتا از ابهامهای زندگی زندهیاد تختی پاسخ میدهد.وقتی درباره خانواده مرحوم تختی از او میپرسم، میگوید: پدر و مادرش بسیار متدین، آبرودار و مردمدار بودند.خصلتهای ذاتی را آقا غلامرضا از پدر و مادر یاد گرفت. همسرش خانم شهلا توكلی، خانم بسیار متین و با وقار بود.درباره خانم توكلی و زندگی مشتركش با زنده یاد تختی شایعات زیادی پخش شد اما خانم توكلی با سكوت محترمش، سالهای سال حرمت همسرش را حفظ كرد و نگذاشت به بزرگی ایشان لطمهای وارد شود.یك بار من به دیدن خانم توكلی رفتم و با هم صحبت كردیم، از این كه مرا امین دانستند خوشحالم.همیشه گفتهام مرام خانم توكلی شباهت زیادی به زنده یاد تختی داشت. طالقانی در پاسخ به این سوالم كه آیا مرحوم تختی، گرایشهای فکری داشت، میگوید: ظلمستیز بود و هیچ نامردی و ناعدالتی در حق مردم را نمیپذیرفت و هر جا لازم بود از حق مردم دفاع میكرد اما هرگز پشت یك آدم سیاسی یا حزب سیاسی قرار نگرفت و همیشه مستقل و آزادیخواه بود.
51 سال از مرگ ناگهانی جهان پهلوان تختی گذشت، در این سالها آدمهای زیادی در رشتههای ورزشی مدالآور شدهاند، نام و اسمی به هم زدهاند و بین مردم به شهرت رسیدهاند، گروهی از آنها توانستهاند محبوب هم شوند اما چرا هنوز هم به احترام نام تختی همه كلاه از سر برمیدارند و به احترام او میایستند و هر جا عكسی از او میبینند، محبت او در دلشان زنده میشود و نامش را به نیكی زمزمه میكنند. طالقانی در اینباره میگوید: مرام آقا تختی باعث ماندگاری او شد.مرامش عملی كردن حرفهایش بود، همیشه كنار مردم بود و به همه احترام میگذاشت. در محلهای كه زندگی میكرد، مرجع همه بود هر كس هر كاری داشت به او مراجعه میكرد و كارش راه میافتاد. آقا تختی قاطی مردم بود، با آنها همسفره میشد و به سفره آنها كمك میكرد. یك شعار برای ایشان دارم: اجازه بدهید مردم خودشان قهرمانانشان را انتخاب كنند. قهرمانی بود كه مردم خودشان او را به عنوان قهرمان ملی انتخاب كرده بودند. او اسطورهای است كه بعد از گذشت 50 سال از فوتش هنوز دنبال این هستیم تا بفهمیم راز این همه محبوبیت چیست، تا یاد بگیریم او چگونه زندگی كرد كه به اسطوره تبدیل شد. در مدرسهای سخنرانی داشتم به دانشآموزان گفتم عكسی كه آقا تختی دست مادرش را میبوسد، بگذارید جلوی چشمتان و مدام آن را نگاه كنید، پهلوانی یعنی بوسیدن دست پدر و مادر و احترام گذاشتن به آنها و به همه مردم.باید شعارها را به عمل تبدیل كنیم، مثل خود آقا تختی كه همیشه عملش شبیه حرفش بود.
به طالقانی میگویم این روزها چهرههای معروف شاخههای مختلف هنری و ورزشی و ... از شبكههای اجتماعی به عنوان تریبون استفاده میكنند و فقط حرفهای گنده گنده میزنند بدون اینكه به بیشتر انها عمل كنند، در چنین شرایطی به نظرتان با این جماعت چه باید كرد و چگونه باید مرام پهلوان تختی را به آنها یادآوری كرد؟
طالقانی میگوید: باید به آنها گوشزد كرد حرف نزن عمل كن ! یكی از راههای بیاحترامی به مردم، همین حرف زدنهای بی عمل است. درگیر شعار شدهایم و مردم متوجه این شعارزدگی میشوند و همین باعث میشود محبوبیت چهرههای معروف كم شود.پس بهتر است با حرف و شعار، نه اعتماد مردم را خراب كنیم و نه به اصطلاح خودمان را از سكه بیندازیم.
اگر آقا تختی، جهان پهلوان تختی شد، به دلیل رفتار و اعمالش بود.من شاهد بودم او چگونه به گرفتاریها و مشكلات مردم رسیدگی و آنها را حل میكرد.چه پولهایی كه لای همان دستمال ابریشمی معروفش میگذاشت و پنهان و جوری كه كسی نفهمد آن را به نیازمندان میداد.آن زمان مثل الان نبود كه یك خبر یا اتفاق در یك لحظه به تمام دنیا برسد، آن سالها خبرها و اتفاقات سینه به سینه نقل میشد.آن زمان هر كسی از مرام و اخلاق آقا تختی صحبت میكرد، خریدار داشت و مردم دربست آن را قبول میكردند و چنین بود كه نام جهانپهلوان تختی بر سر زبانها افتاد و مردم همه كشور و حتی ورزشكاران كشورهای دیگر به او اقتدا كرده و تلاش میكردند مرام و اخلاقشان شبیه او شود.آن سالها اگر عكسی از آقا تختی منتشر میشد كه او را در حال نماز خواندن نشان میداد،مردم این عكس را میچسباند روی دیوار و همه به هم میگفتند: ببین آقا تختی نماز میخواند و جوانها از او الگو میگرفتند و نماز میخواندند چون باور داشتند او ادا در نمیآورد و برای خوشایند دیگران نیست كه قنوتش اینهمه اصل و باوقار است.اما الان آنقدر همه درگیر شعار و ریا شدهاند كه مردم كمتر آنها را باور میكنند و یكی از دلایلی كه محبوبیت آقا تختی و اینکه او چرا تکرار نشدنی است، شاید همین موضوع باشد كه او پاك و بیریا در میان مردم زندگی كرد و اعتمادش آنقدر عمیق بود كه شد محبوب و الگوی مردم.
به محمد رضا طالقانی كه تلفن میكنم، لاهیجان است. رفته تا در چند مراسم و مدرسه درباره پهلوان تختی صحبت كند.شاگرد و هممحلهای زنده یاد تختی، عجیب به استاد خود ارادت دارد. این كشتیگیر، مربی كشتی و رئیس پیشین فدراسیون كشتی بر این باور است كه هر چه از جهانپهلوان تختی بگوییم، باز هم كم است. به عقیده طالقانی، تختی آنقدر مرام و معرفت عمیق داشته كه باید هرروز درباره او گفت و نوشت تا مرام و اخلاقش شود آویزه گوش همه چه نسل امروز چه دیروز، نباید فقط به سالگرد درگذشت او بسنده كرد.
طالقانی نرم و با ادبیات خاص خودش كه پر از كلمات پهلوان پسند و با مرام است، به دوتا از ابهامهای زندگی زندهیاد تختی پاسخ میدهد.وقتی درباره خانواده مرحوم تختی از او میپرسم، میگوید: پدر و مادرش بسیار متدین، آبرودار و مردمدار بودند.خصلتهای ذاتی را آقا غلامرضا از پدر و مادر یاد گرفت. همسرش خانم شهلا توكلی، خانم بسیار متین و با وقار بود.درباره خانم توكلی و زندگی مشتركش با زنده یاد تختی شایعات زیادی پخش شد اما خانم توكلی با سكوت محترمش، سالهای سال حرمت همسرش را حفظ كرد و نگذاشت به بزرگی ایشان لطمهای وارد شود.یك بار من به دیدن خانم توكلی رفتم و با هم صحبت كردیم، از این كه مرا امین دانستند خوشحالم.همیشه گفتهام مرام خانم توكلی شباهت زیادی به زنده یاد تختی داشت. طالقانی در پاسخ به این سوالم كه آیا مرحوم تختی، گرایشهای فکری داشت، میگوید: ظلمستیز بود و هیچ نامردی و ناعدالتی در حق مردم را نمیپذیرفت و هر جا لازم بود از حق مردم دفاع میكرد اما هرگز پشت یك آدم سیاسی یا حزب سیاسی قرار نگرفت و همیشه مستقل و آزادیخواه بود.
51 سال از مرگ ناگهانی جهان پهلوان تختی گذشت، در این سالها آدمهای زیادی در رشتههای ورزشی مدالآور شدهاند، نام و اسمی به هم زدهاند و بین مردم به شهرت رسیدهاند، گروهی از آنها توانستهاند محبوب هم شوند اما چرا هنوز هم به احترام نام تختی همه كلاه از سر برمیدارند و به احترام او میایستند و هر جا عكسی از او میبینند، محبت او در دلشان زنده میشود و نامش را به نیكی زمزمه میكنند. طالقانی در اینباره میگوید: مرام آقا تختی باعث ماندگاری او شد.مرامش عملی كردن حرفهایش بود، همیشه كنار مردم بود و به همه احترام میگذاشت. در محلهای كه زندگی میكرد، مرجع همه بود هر كس هر كاری داشت به او مراجعه میكرد و كارش راه میافتاد. آقا تختی قاطی مردم بود، با آنها همسفره میشد و به سفره آنها كمك میكرد. یك شعار برای ایشان دارم: اجازه بدهید مردم خودشان قهرمانانشان را انتخاب كنند. قهرمانی بود كه مردم خودشان او را به عنوان قهرمان ملی انتخاب كرده بودند. او اسطورهای است كه بعد از گذشت 50 سال از فوتش هنوز دنبال این هستیم تا بفهمیم راز این همه محبوبیت چیست، تا یاد بگیریم او چگونه زندگی كرد كه به اسطوره تبدیل شد. در مدرسهای سخنرانی داشتم به دانشآموزان گفتم عكسی كه آقا تختی دست مادرش را میبوسد، بگذارید جلوی چشمتان و مدام آن را نگاه كنید، پهلوانی یعنی بوسیدن دست پدر و مادر و احترام گذاشتن به آنها و به همه مردم.باید شعارها را به عمل تبدیل كنیم، مثل خود آقا تختی كه همیشه عملش شبیه حرفش بود.
به طالقانی میگویم این روزها چهرههای معروف شاخههای مختلف هنری و ورزشی و ... از شبكههای اجتماعی به عنوان تریبون استفاده میكنند و فقط حرفهای گنده گنده میزنند بدون اینكه به بیشتر انها عمل كنند، در چنین شرایطی به نظرتان با این جماعت چه باید كرد و چگونه باید مرام پهلوان تختی را به آنها یادآوری كرد؟
طالقانی میگوید: باید به آنها گوشزد كرد حرف نزن عمل كن ! یكی از راههای بیاحترامی به مردم، همین حرف زدنهای بی عمل است. درگیر شعار شدهایم و مردم متوجه این شعارزدگی میشوند و همین باعث میشود محبوبیت چهرههای معروف كم شود.پس بهتر است با حرف و شعار، نه اعتماد مردم را خراب كنیم و نه به اصطلاح خودمان را از سكه بیندازیم.
اگر آقا تختی، جهان پهلوان تختی شد، به دلیل رفتار و اعمالش بود.من شاهد بودم او چگونه به گرفتاریها و مشكلات مردم رسیدگی و آنها را حل میكرد.چه پولهایی كه لای همان دستمال ابریشمی معروفش میگذاشت و پنهان و جوری كه كسی نفهمد آن را به نیازمندان میداد.آن زمان مثل الان نبود كه یك خبر یا اتفاق در یك لحظه به تمام دنیا برسد، آن سالها خبرها و اتفاقات سینه به سینه نقل میشد.آن زمان هر كسی از مرام و اخلاق آقا تختی صحبت میكرد، خریدار داشت و مردم دربست آن را قبول میكردند و چنین بود كه نام جهانپهلوان تختی بر سر زبانها افتاد و مردم همه كشور و حتی ورزشكاران كشورهای دیگر به او اقتدا كرده و تلاش میكردند مرام و اخلاقشان شبیه او شود.آن سالها اگر عكسی از آقا تختی منتشر میشد كه او را در حال نماز خواندن نشان میداد،مردم این عكس را میچسباند روی دیوار و همه به هم میگفتند: ببین آقا تختی نماز میخواند و جوانها از او الگو میگرفتند و نماز میخواندند چون باور داشتند او ادا در نمیآورد و برای خوشایند دیگران نیست كه قنوتش اینهمه اصل و باوقار است.اما الان آنقدر همه درگیر شعار و ریا شدهاند كه مردم كمتر آنها را باور میكنند و یكی از دلایلی كه محبوبیت آقا تختی و اینکه او چرا تکرار نشدنی است، شاید همین موضوع باشد كه او پاك و بیریا در میان مردم زندگی كرد و اعتمادش آنقدر عمیق بود كه شد محبوب و الگوی مردم.