نامعادله
مناسبات سیاسی و اجتماعی یا معادلات سیاسی و اجتماعی یا معاملات سیاسی و اجتماعی. چه فرقی میکند؟ مهم این است که همه اینها در زبان عربی از باب مفاعله هستند و معنای این باب فعلی است که دوطرفه انجام میشود. برای مثال وقتی از مصدر معامله استفاده میکنیم، یعنی عملی که دو سو دارد. دو طرف ماجرا در قبال یکدیگر عملی را انجام میدهند. یا وقتی که از مصدر معادله استفاده میکنیم منظورمان یک ماجرای دوسویه است که دو طرف ماجرا عملی را در قبال هم انجام میدهند که عدل را وسط ماجرا نگه میدارد.
رابطه مردم و دولت اگر بخواهد در دل یک فعل قرار بگیرد حتما فعلی است در باب مفاعله. رابطه دولت و ملت یک رابطه دوسویه است که هرکدام از طرفین وظایفی را در قبال هم دارند. نمیخواهم تعلیمات اجتماعی دوران دبستان را برایتان مرور کنم و بگویم وظایف ملت و دولت در قبال همدیگر را نام ببرید (2 نمره)! همه ما میدانیم وقتی از این معادله و معامله حرف میزنیم دقیقا داریم از کدام وظایف متقابل صحبت میکنیم. آنقدر واضح است که همین حالا میتوانید لحظهای در خواندن این یادداشت مکث و چند نمونه از این وظایف متقابل را برای خودتان مرور کنید. کردید؟! حالا یک بار دیگر آن وظایف را مرور کنید و به این فکر کنید کدامیک از این وظایف متقابل در قبال عشایر هم صدق میکند؟
عشایر همیشه در طول تاریخ این رابطه دوطرفه در باب مفاعله را برهم زدهاند. همیشه هزینه دادهاند و چیزی را هزینه خود نکردهاند. عشایر ایلها و طوایفی کوچرو هستند که در طول تاریخ خودکفا بار آمدهاند. سبک زندگی غیورانهشان در طول تاریخ به آنها یاد داده است که توقعی از کسی نداشته باشند. خودشان دامشان را بچرانند و خودشان شیرش را بدوشند و خودشان لبنیاتشان را فرآوری کنند. بعد هم خودشان با دست خود آرد را الک کنند و خمیر را نان. به قولی یاد گرفتهاند که همیشه دستشان را روی زانوی خودشان بگذارند و بلند شوند.
بخش مهمی از محصولات دامی کشور نیز از طریق همین عشایر تأمین میشود و این یعنی نهتنها از دیگر منابع کشور استفاده نمیکنند، بلکه بقیه هموطنان هم از تولیدات و محصولاتشان بهره میبرند.
عشایر شاید به دلیل کوچرو بودن، به شهر و دیاری خاصی دلبسته نباشند و وطنشان را در دل کوه و دشت معنی کنند اما جانفشانیهایشان برای ایران از خاطره تاریخ نمیرود. همیشه در طول تاریخ اگر جنگی درگرفته یا قشونی هوای تجاوز به خاک ایران به سرش افتاده، اسلحه عشایر آماده به شلیک بوده است. عکاس خبرگزاری تسنیم در روز انتخابات سراغ ایرانیهایی رفته که کمتر سراغشان را میگیریم. عشایری که در همان دشت و کوههای صعبالعبور محل زندگیشان رأی دادهاند. عشایری که با وجود اینکه مطالبهای از دولت و رئیسجمهور ندارند و همیشه هزینه ایرانی بودن را هم میدهند، جلوی همان چادرهایی که سقف بالای سرشان است، رأی دادهاند.
رابطه مردم و دولت اگر بخواهد در دل یک فعل قرار بگیرد حتما فعلی است در باب مفاعله. رابطه دولت و ملت یک رابطه دوسویه است که هرکدام از طرفین وظایفی را در قبال هم دارند. نمیخواهم تعلیمات اجتماعی دوران دبستان را برایتان مرور کنم و بگویم وظایف ملت و دولت در قبال همدیگر را نام ببرید (2 نمره)! همه ما میدانیم وقتی از این معادله و معامله حرف میزنیم دقیقا داریم از کدام وظایف متقابل صحبت میکنیم. آنقدر واضح است که همین حالا میتوانید لحظهای در خواندن این یادداشت مکث و چند نمونه از این وظایف متقابل را برای خودتان مرور کنید. کردید؟! حالا یک بار دیگر آن وظایف را مرور کنید و به این فکر کنید کدامیک از این وظایف متقابل در قبال عشایر هم صدق میکند؟
عشایر همیشه در طول تاریخ این رابطه دوطرفه در باب مفاعله را برهم زدهاند. همیشه هزینه دادهاند و چیزی را هزینه خود نکردهاند. عشایر ایلها و طوایفی کوچرو هستند که در طول تاریخ خودکفا بار آمدهاند. سبک زندگی غیورانهشان در طول تاریخ به آنها یاد داده است که توقعی از کسی نداشته باشند. خودشان دامشان را بچرانند و خودشان شیرش را بدوشند و خودشان لبنیاتشان را فرآوری کنند. بعد هم خودشان با دست خود آرد را الک کنند و خمیر را نان. به قولی یاد گرفتهاند که همیشه دستشان را روی زانوی خودشان بگذارند و بلند شوند.
بخش مهمی از محصولات دامی کشور نیز از طریق همین عشایر تأمین میشود و این یعنی نهتنها از دیگر منابع کشور استفاده نمیکنند، بلکه بقیه هموطنان هم از تولیدات و محصولاتشان بهره میبرند.
عشایر شاید به دلیل کوچرو بودن، به شهر و دیاری خاصی دلبسته نباشند و وطنشان را در دل کوه و دشت معنی کنند اما جانفشانیهایشان برای ایران از خاطره تاریخ نمیرود. همیشه در طول تاریخ اگر جنگی درگرفته یا قشونی هوای تجاوز به خاک ایران به سرش افتاده، اسلحه عشایر آماده به شلیک بوده است. عکاس خبرگزاری تسنیم در روز انتخابات سراغ ایرانیهایی رفته که کمتر سراغشان را میگیریم. عشایری که در همان دشت و کوههای صعبالعبور محل زندگیشان رأی دادهاند. عشایری که با وجود اینکه مطالبهای از دولت و رئیسجمهور ندارند و همیشه هزینه ایرانی بودن را هم میدهند، جلوی همان چادرهایی که سقف بالای سرشان است، رأی دادهاند.