انتقال پیكر خبرنگاران جانباخته به تهران

انتقال پیكر خبرنگاران جانباخته به تهران

در شرایطی‌كه خبرنگاران مجروح برای درمان تخصصی‌تر در بیمارستان امام ارومیه بستری بودند، سوم تیرماه، پیكر دو خبرنگار جانباخته با حضور و بدرقه نماینده ولی فقیه در استان، امام‌جمعه ارومیه و استاندار آذربایجان‌غربی برای تشییع به تهران منتقل شد.
درحالی‌كه هواپیمای حامل پیكرها و خبرنگاران سانحه‌دیده در حال ورود به پایتخت بودند، اظهارنظرها در مورد علت واژگونی اتوبوس خبرنگاران در فضای مجازی به‌شدت داغ شد و بسیاری از كاربران نوك پیكان انتقادهای تند و تیز خود را به سمت مسؤولان گرفته بودند. در بحبوحه اظهارات گاهی عجیب مسؤولان در مورد حادثه، عیسی‌كلانتری، رئیس سازمان محیط‌زیست هم به دیدار خبرنگاران رفت، اما نوع نشستن او در برابر خبرنگاران سوگوار، انتقادهای بسیاری را علیه او و سازمان متبوعش برانگیخت كه تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ واكنش مثبت یا منفی نسبت به آن نشان نداده است.در تهران خانواده دو جانباخته و خبرنگاران دیگر منتظر ورود آنان به پایتخت بودند و بسیاری از همكاران‌شان با اشك و آه در مورد آنها صحبت می‌كردند. حرف از مهشاد كریمی بود و این‌كه سه روز دیگر قرار بود مراسم عروسی‌اش برگزار شود. حرف از این بود كه وقت آرایشگاه گرفته و لباس عروس خریده بود. صحبت از این بود كه جهیزیه‌اش را در خانه‌اش چیده بود و می‌خواست زندگی مشتركش را آغاز كند اما پیشانی‌نوشت مهشاد چیز دیگری بود. یكی از دوستان نزدیك او در حالی كه در حلقه دوستان مشتركش با مهشاد به‌شدت بی‌تابی می‌كرد، از آرزوهای مهشاد می‌گفت و ذوقی كه برای عروس شدن و آغاز زندگی مشترك داشت. حوالی عصر سوم تیرماه بود كه سرانجام هواپیمای حامل خبرنگاران جانباخته و سانحه‌دیده، وارد فرودگاه شد و بسیاری از دوستان خبرنگاران و خانواده‌های آنان با غم و اندوه بسیار به استقبال‌شان رفتند تا روز جمعه آنها را به خانه ابدی‌شان در بهشت زهرا ببرند. جمعه، جو بسیار غم‌انگیزی در بهشت زهرا حاكم بود.
همكاران و دوستان و اعضای خانواده اشك و آه خود را بدرقه راه دو خبرنگار فوت‌شده كردند و هر دو در قطعه نام‌آوران آرام گرفتند.
مرگ دو خبرنگار اولین و آخرین سانحه جاده‌ای نخواهد بود و با توجه به وضعیت نامناسب برخی جاده‌ها و استفاده از اتوبوس‌های فرسوده، وقوع تصادف و مرگ و میر و مجروح شدن عده‌ای دیگر از مسافران، داستانی است كه تكرار خواهد شد، اما آیا وقت آن نرسیده كه مسؤولان به جای فرافكنی و توضیحات عجیب، نگاه جدی به بحث ناامنی جاده‌ها و اتوبوس‌های فرسوده داشته باشند؟