تبعات اجرا نشدن اقتصاد مقاومتی
وحید شقاقیشهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی
دهه 90، دهه فرصتسوزی اقتصاد ایران بود و در این بازه زمانی میتوانستیم شروع به درمان برخی بیماریهای اقتصادی کشور کنیم. از دست دادن این فرصتها به این معناست که بیماریها بهصورت مداوم تشدید میشوند و هرچقدر ما دیرتر بهسراغ حل این بیماریها برویم، هزینههای جراحی افزایش خواهد یافت. در دهه 90فرصت بینظیر با عنوان اقتصاد مقاومتی داشتیم. رهبر معظم انقلاب این سیاستها را سال 1392 ابلاغ کردند و پیرو این سیاست، اختیارات فراقوهای را به ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی که سال 1394 تشکیل شد، محول کردند. از هر سه قوه و حتی نهادهای عمومی غیردولتی نیز در این ستاد حضور داشتند، کنار این موضوع بحث برجام نیز به نتیجه رسید و فرصتی را برای کشور فراهم کرد که از آن نیز بهدرستی استفاده نشد. واقعیت این است اگر این 10سال را مرور کنیم، اصلاحاتی ساختاری که بتواند از شدت چالشها و ابرچالشها بکاهد رخ نداد، حتی سادهترین اصلاحات نیز مانند بحث بهبود فضای کسب و کار متوقف شد. ما سه دسته چالش و ابرچالش را برای کشور دستهبندی کردیم که در دسته اول ابرچالش جمعیت، آب، صندوقهای بازنشستگی و پایان صادرات نفت را در دهه 1400 خواهیم داشت. در دسته دوم ما ابرچالشهای بدهیهای بانکی، نظام بانکی و ناترازی در نظام بانکی و درنهایت در سطح سوم به موضوعاتی مانند نابرابری، بیکاری جوانان، فساد اقتصادی، فضای نامناسب کسب و کار، وضعیت محیطزیست و ناترازیهای بودجه داریم. در دولت یازدهم و دو سال اول دولت دوازدهم تلاش شد با استفاده از بخشی از درآمدهای نفتی چالشهای موجود پوشش داده شود اما پس از تحریمهای دور دوم ترامپ همه این چالشها خود را نشان دادند. در دولت سیزدهم نیز هرچقدر زمان به تعویق بیفتد بر شدت بیماری افزوده خواهد شد، لذا ما باید به دولت سیزدهم توصیه کنیم با یک برنامه مشخص، ابتدا ابرچالشها و چالشها را دستهبندی کند، پس از آن برای هر یک، برنامه اصلاح ساختار فراهم کند و بهتدریج و برمبنای فوریت هر یک از چالشها شروع به درمان کند. در دهه90 به ناترازی صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی افزوده شد، همچنین فرصت بودجهریزی عملیاتی را با وجود تأکید رهبری از دست دادیم و حتی در اجرای سیاستهای مقاومسازی اقتصاد ایران نیز موفق عمل نکردیم.
در بحث جمعیت، آب و اصلاحات پاییندست نیز موفق نبودیم و از طرف دیگر نابرابری نیز در این دهه شدت گرفت و ضریب جینی ما در زمان حاضر به بالای 40 رسیده است، این یعنی ما نتوانستیم نظامهای بازتوزیع ثروت را اصلاح کنیم تا حداقل شکاف طبقاتی کنترل شود. اگر در این دولت نیز اصلاحات ساختاری را به تعویق بیندازیم یا در آنها موفق عمل نکنیم، ممکن است در پایان دهه 1400 به شرایط بازگشتناپذیری برسیم، لذا دو دولت آینده باید با جدیت و برنامه شروع به درمان بیماریهای اصلی کشور کنند. در زمان حاضر نزدیک به 20 ابرچالش و چالش اقتصادی در کشور وجود دارد که در واقع انباشت بیش از 50سال است. این مشکلات یکشبه رخ نداده است و از دهه50 خورشیدی آغاز شد. بحثهایی مانند مونتاژمحوری، وارداتمحوری، تورم، نظام شبهمدرن اداری و حکمرانی نامطلوب اقتصادی، فساد و رانت از همین دهه آغاز و بهتدریج بر این مشکلات افزوده شد. کشورهای دنیا در10 سال آینده به انرژی پاک و دیگر انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی روی خواهند آورد و صادرات نفت بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد. ما 10سال فرصت داریم تا بتوانیم دولت را از وابستگی به نفت خارج کنیم. بارها شعار این موضوع داده شده و در سیاستهای مختلف نیز رهبری این موضوع را ابلاغ کردند ولی اجرایی نشد و دولت همچنان وابسته به نفت باقی مانده است. در حوزه نابرابری نیز نتوانستیم نظامهای بازتوزیع را بهنفع اقشار کمدرآمد اصلاح کنیم. همه این مسائل و مشکلات بهروی دوش دولت سیزدهم انباشته شده است و ما امیدواریم این دولت از لحظه به لحظه فرصتی که در اختیار دارد بهدرستی استفاده کند. برطرف کردن این چالشها نیازمند تصمیمات سخت، اجماع نخبگان، مشارکت عمومی مردم و کار مجاهدانه دارد. دولت سیزدهم باید یک برنامه منسجم را برای اصلاحات ساختاری برپایه مشکلات کشور پیشنهاد دهند. ما نمیتوانیم تمام مسائل را بهصورت همزمان حل کنیم و این موارد باید اولویتبندی شود. برخی از چالشها با کار کوتاهمدت حل خواهد شد؛ بهطور مثال مشکلات موجود در بحث بهبود فضای کسب و کار، بودجهریزی عملیاتی، اصلاح نظام مالیاتی و اصلاح نظام یارانهای را میتوان در کوتاهمدت حل کرد، چرا که مطالعات گستردهای در خصوص این موارد انجام شده و زیرساختهای آن آماده است. حل برخی مسائل مانند صندوقهای بازنشستگی، اصلاح نظام بانکی و بحران آب دارای پیچیدگیهای خاص و نیازمند تصمیمات سخت است. با توجه به این دستهبندی میتوان چالشهای سبکتر را در این دولت برطرف کرد و کنار آن حداقل به دو ابرچالش نیز پرداخت، به دیگر مشکلات نیز باید در دولت چهاردهم پرداخته شود چرا که نمیتوان تمام این مشکلات را در یک دوره چهارساله برطرف کرد.