چه خبر از  دعوای هواداران؟

چه خبر از دعوای هواداران؟

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار

 بارها در یادداشت‌های مختلف و هر مجالی که پیش‌آمده تا با هم صحبت کنیم بحث این شده که اصلا چه شد که انسان به فکر مرز کشیدن افتاد؟ اولین نفر پیش خودش چه فکری کرد که گفت از اینجا تا آنجا وطن من است و از آنجا به بعد وطن تو. الان که دارم به آن فکر می‌کنم به این نتیجه رسیده‌ام که شاید دلیل این مرزکشی‌ها این بوده که انسان دلیلی منطقی برای جنگ و دعوای مستمرش داشته باشد. یعنی اولین انسانی که از پس یقه رفیقش گرفته و او را از روی سینه انسان دیگر بیرون کشیده به او گفته که چرا باید همنوعت را این‌طور کتک بزنی؟ چرا باید بی‌دلیل با یک انسان دیگر درگیر شوی؟ بعد دوتایی نشسته‌ و به این فکر کرده‌اند که چه کنیم که از این به بعد دعواها و زدوخوردهایمان دلیل داشته باشد؟ و اولین ایده کشیدن مرز و کشور من و کشور تو همان‌جا جرقه زد و این شد که بشر برای خودش قلمرو پیدا کرد و قوم و قبیله ساخت و دلیلی پیدا کرد که توحشش را بیندازد گردنش. مثلا بگوید این دعوا قومی و قبیله‌ای بوده یا این خون‌ریزی برای گسترش مرزهای کشور بوده است.
بعد که ورزش‌های مختلف از دل همان جست‌وخیزکردن‌های انسان به دنیا آمده و قوانین خودشان را وضع کردند انسان دید که این مرزهایی که کشیده جاهایی به درد نمی‌خورد. مثلا می‌شود نسبت به همین مرزها تیم ساخت و با پرچم و رنگی که برای هر محدوده محصور با مرز ساخته‌ایم، برویم و با تیم آن یکی محدود محصور با مرز درگیر شویم و مسابقه بدهیم. بعد هم اگر از درگیری در چارچوب و با قوانین مسابقه خسته شدیم، همین‌جوری بیفتیم به جان هم و همدیگر را لت‌وپار کنیم و کمی خوی توحش‌مان را بچرانیم. کسی هم اگر از پس یقه‌مان گرفت و کشیدمان کنار و اعتراض کرد، بحث تعصب روی پرچم و تیم‌ملی و همان مرزها را پیش بکشیم. بالاخره پدران نخستین‌مان برای همین این مرزها را کشیده‌اند. راستی شما که سرتان در اخبار است از دعوا و درگیری بین هواداران تیم‌های ایتالیا و انگلیس چه خبر؟