حی علی الغدیر
مهدی توکلیان عکاس و روزنامهنگار
و در ازدحام پرهیاهوی شهرها و میان برجها و باروها، همچنان شهر نفس میکشد وکوچهها بوی عید 1400ساله میدهند. بوی عیدیهایی متبرک با مهرهایی که مهر ولایت را گسترش میدهند و نسیم رحمت میوزد و هنوز کودکان و نوجوانهایی در کوچهها و محلههای شهرمان در حسرت غذایی گرم و در انتظار هدیهای از جنس مروت و معرفت نگاههایشان را به آسمان دلهای دریایی دوختهاند تا وسیلهای مهیا شود و لباسی نو، نوید عیدی جذاب را به ارمغان آورد. «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» و نباید برای عملی خیرخواهانه قصد سفرکرد و راهی دراز رفت. گرهگشایی و کرامت انسانی به مکان و زمان خاص نیاز ندارد و میتوان در بهترین روزهای سال بیشترین نفع را به همنوعانی رساند که در چند قدمی ما زندگی میکنند و در همسایگی ما وجود دارند اما شاید دیده نمیشوند. بوی بخشش و مهربانی در محلهها و کوچهها لبریز است و دهر کهنسال دگر باره جوان میشود.
اذان و گلدستههای مسجد شهر همواره غدیر را سر میدهند و میشود نوای غدیر را همیشه سرود. گاهی با لبخندی و بهانهای برای شادی و شیرینی و گلاب هرکدام سهمی دارند و لحنی که خود مبارک است و میشود کام تلخ و اندوهگینی را شیرین کرد و دربندی را از بند رها و او را به جمع عزیزانش باز فرستاد. آسمان دلها به شادمانی عید به سرور نشستهاند و میشود سروری سراسر نور و محبت و عشق را با رفتار کریمانه سرود. سادات آماده استقبال از غدیر میشوند و خانههای بسیاری عطر مهربانی و برادری میگیرند.این روزها خیابانها با عطر ولایت خوشبو شدهاند و شهر عطرآگین از عطر علوی است. در گرمای تابستان، بهار صلوات بر لبها شکوفه باران است و بهار مهربانی و بارش بیبهانه محبت و کرامت جاری و به همین بهانه میتواند بارش نور را بر سر عاشقان علی(ع) احساس کرد.غدیر، روز تجدید فرهنگ همدلی، همسویی و فریادرسی است و مناسبترین زمان برای رهایی از شهوت شهرت و تشنگی قدرت و جذابترین زمان برای شیفتگی خدمت است.
غدیر روز مهرورزیدن بدون انتخاب، روز شادمان کردن مردان و زنان مومن و روز بخشش و ارمغان است. روز یادآوری واقعهای است که سراسر درس و عبرت است، نه برای یک روز نه برای زمانی محدود. روزی که دستان مولای غدیر را از فراسوی قرنها میفشاریم از نگاه عمیق چشمانش چه میخوانیم؟ انتظار آنان که عاشقانهترین کاروان 1400ساله غدیر را از گذرگاههای پرخطر تاریخ عبور دادهاند تا میراث جاودانه غدیر را به دستان ما برسانند، چیست؟
امروز عمل و کردار ما که خود را تشنگان معارف غدیر میدانیم چیست؟ اگر امروز همطنین حکمت و محبت و بزرگ منشی از امواج پرخروش و پرغرور آبگیری آرام که خستگی کاروانیان را در سفری سخت به سایه آرامبخش و آبی زلال مهمان کرده بود، گوش ما را نوازش دهد چه باید کرد؟ آیا با بیان شادمانهترین گلواژههای تبریک به یکدیگر غدیر را زنده نگه داشتهایم؟ آیا هنوز فرمان حی علی الغدیر در جام غدیر بلند است؟
غدیر روز جدایی حق و باطل، روز آزمایش بندگان، روز فرشتگان والا، روز آشکاری حجتها، روز روشنایی دیدههای مشتاق و دلهای بیقرار است.
دستهایمان را در مقام سپاس به آسمان بلند میکنیم و فریاد میزنیم: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت مولانا علی ابن ابیطالب علیه السلام » خدایا رحمی که جز ولای توام هیچ دستاویزی ندارم، پروردگارا ما را آن گونه قرار ده که برای ولی تو با هرکسی که با او علم دشمنی برافراخته دشمن باشیم و هر که او را دوست دارد دوست بداریم و با این شیوه اطاعت و فرمانبرداری تو را آرزومندیم؛ ای مهربانترین مهربانان، عذاب و خشمت را بر کسی قرارده که با ولی تو بستیزد. و امامت او را آگاهانه نپذیرد و سرپرستی ولایت و سبقت او را گردن ننهد .