المپیک، محفلی برای تجلی انسانیت

المپیک، محفلی برای تجلی انسانیت

المپیک توکیو با وجود مخالفت مردم ژاپن، وارد روز یازدهم خود می‌شود. به المپیک می‌توان از منظر جامعه‌شناسانه نگاه کرد. تیم‌ها به‌رغم تفاوت‌ها و تمایزهای زبانی، نژادی، ایدئولوژی و نوع گرایش متفاوت خود، برای رقابت، رفاقت و همزیستی مسالمت‌آمیز پای به این آوردگاه می‌گذارند. سهم مردم از سهم دولت‌ها جداست و ورزشکارانی که به نمایندگی از کشور خود می‌آیند، قصد دارند برای مردم خود افتخارآفرینی کنند. روزهای قشنگی در المپیک رقم می‌خورد و صحنه‌های بسیار جالبی را در این آوردگاه عظیم ورزشی می‌بینیم. در واقع پرده‌ای از زندگی در این آوردگاه به نمایش گذاشته می‌شود که شامل شکست‌ها، موفقیت‌ها، در آغوش گرفتن‌ها و اشک‌هاست. اینها چیزهایی است که ما در زندگی به آن نیاز داریم و با منشور المپیک همخوانی دارد. این منشور حاکی از کرامت انسانی است و نزدیکی مردم سراسر ورزش جهان با زبان ورزش را نشان می‌دهد. المپیک صحنه‌ای است برای بروز همبستگی و بر خلاف دولتمردان در برخی از کشورها که توجهی به این مسائل ندارند باید بگویم جامعه جهانی ورزش بر نزدیکی کشورها و مردمان به یکدیگر تاکید زیادی دارد. تبلور و تجلی این دیدگاه را در المپیک شاهد هستیم. وقتی مشعل المپیک روشن می‌شود نوری بر جهان می‌تابد؛ ولو برای دو هفته. این مساله به ما یادآوری می‌کند که انسانیت جلوتر از هر چیزی در زندگی کوتاه ما نقش مهمی را ایفا می‌کند.

از نظر مسائلی که مستقیم یا غیرمستقیم روی رقابت‌ها اثر دارند باید به سازماندهی، نظم، تشکیلات، زیرساخت‌ها و فناوری اشاره کنم که اعجاب‌آور هستند.
بیخود نیست که ژاپن همراه همسایه خود کره‌جنوبی به یک قطب اقتصادی به ویژه در حوزه فناوری تبدیل شده‌اند. ما به مدد فناوری و کارگردان‌هایی که به طور مرتب در حال سوئیچ کردن صحنه‌های جذاب هستند لذت وافری از این مسابقات می‌بریم. رشته‌های مختلفی وجود دارند که ما را غرق در زیبایی خود می‌کنند.




ما در المپیک شاهد صحنه‌هایی بسیار زیبا هستیم؛ صحنه‌هایی که تماشای آنها بسیار لذت‌بخش است. ورزش جزو هنرهای هفتگانه نیست اما یک هنر به کمال رسیده‌است. وقتی پرنده‌ای به پرواز درمی‌آید و از مانع عبور می‌کند، برای ما لذت‌بخش است. با دیدن صیادان شنای المپیک حیرت‌زده می‌شویم. یا وقتی دونده‌هایی از کشورهای آفریقایی یا کشورهای آمریکای مرکزی مثل جامائیکا را نگاه می‌کنیم واقعا شگفت‌زده می‌شویم. تمام این زیبایی‌ها به رخ ما کشیده می‌شود.



در رابطه با تیم‌ها و ورزشکارانی که از کشور خودمان به المپیک رفته‌اند باید بگویم امیدها در ادوار گذشته به دو رشته کشتی و وزنه‌برداری بود که گفته می‌شود در این دوره شرایط وزنه‌برداری مثل قبل خوب نیست. از سویی باید ببینیم نسل کشتی ما که اتفاقا تغییر زیادی کرده‌اند و حالا دارای نیروی جوانی بیشتری هستند، چگونه در المپیک نتیجه می‌گیرند. تک‌ستاره این تیم حسن‌یزدانی است. دیگر جوانان ما هم می‌توانند در المپیک افتخارآفرین باشند. رقابت‌های کشتی‌های فرنگی آغاز شده و طبیعتا ما دل‌بسته روزهای آینده هستیم.




بانوان هموطنم نیز در بسیاری از مواقع با شرایط سختی روبه‌رو شده‌اند و سهمیه المپیک گرفته‌اند. آنها با اشراف به این مساله که ورزش بانوان در ایران محدودیت‌هایی دارد تلاش زیادی به خرج می‌دهند. دست بانوان ما به مدال نرسید اما برای ما همیشه افتخارآفرین و عزیز هستند و ما بدون مدال هم به آنها ارادت داریم. امیدواریم در زمینه ورزش بانوان تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری بیشتری شود. این هموطنان عزیز ما برای رسیدن به افتخارات و حاصل زحمات خود توجه و عنایت بیشتری می‌خواهند.