ادعای صهیونیستها درباره دخالت ایران در حمله به کشتی متعلق به این رژیم تهدیدی را متوجه جمهوری اسلامی نمیکند
نقشه بر آب
شانتاژ تبلیغاتی و سیاسی مقامات غربی و دیگر حامیان تلآویو در خصوص حادثه انهدام کشتی رژیم صهیونیستی در دریای عمان ادامه دارد. گروه «زودیاک مریتیم»، تحت مالکیت ایل اوفر، میلیاردر معروف رژیمصهیونیستی با انتشار بیانیهای مدعی شدهبود این نفتکش بدون بار با پرچم لیبریا از بندر دارالسلام تانزانیا به فجیره امارات در حال حرکت بوده که در شمال اقیانوس آرام هدف حمله قرار گرفتهاست.
یک ادعای کاملا غیرحقوقی
مقامات وزارت خارجه آمریکا و انگلیس بلافاصله تهران را به انجام این حمله متهم و ادعا کردهاند در قبال این حمله، پاسخی جمعی وجود خواهد داشت. در عین حال، جمهوری اسلامی ایران ضمن رد کامل ادعای پوچ و غیرحقوقی مقامات غربی و صهیونیستی، بر حفاظت کامل از منافع خود و پاسخدهی نسبت به هرگونه تحرک تلآویو و بازیگران غربی تاکید دارد. نفتالی بنت، نخستوزیر رژیمصهیونیستی نیز با مقصر دانستن ایران برای انجام این حمله، تهران را تهدید کردهبود که تلآویو به شیوه خودش
پاسخ این «اشتباهبزرگ» را خواهد داد. در مقابل، ایران با رد ادعای نقش داشتن در حمله به کشتی نفتکش مرسر استریت اعلام کرده است هرگونه ماجراجویی احتمالی را بیدرنگ و با جدیت و قوت پاسخ خواهد داد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با بیان اینکه رژیماشغالگر قدس بیشتر هم چنین اتهاماتی به ایران وارد کرده است، گفت: «جمهوری اسلامی لحظهای برای اینکه از منافع خود و امنیت مردمش محافظت کند، تردید نخواهد کرد.»
واقعیت این است مقامات آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی کمترین مستند و مستمسک حقوقی برای اثبات نقشآفرینی مستقیم یا حتی غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران در قبال حمله به کشتی مرسر استریت ندارند. به عبارت بهتر، در اینجا ما به لحاظ حقوقی صرفا با یک ادعا روبهرو هستیم. بدیهی است در عرصه حقوق بینالملل عمومی، یک ادعا نمیتواند بدون وجود مستندات به اتهام و متعاقبا جرم تبدیل شود. از این رو کلیت ادعای مقامات غربی و صهیونیستی در خصوص حمله جمهوری اسلامی ایران به کشتی مرسر استریت، مخدوش و متکی بر انتزاعیات و ذهنیات غیرمستند و مخدوش آنهاست و اصالتی به لحاظ حقوقی ندارد. نکته جالب توجه اینکه حتی بازیگرانی که ایران را در این خصوص متهم کردهاند، به دلیل آگاهی نسبت به غیرمستند بودن ادعای خود اقدامی برای طرح شکایت از کشورمان در محافل بینالمللی
صورت ندادهاند.
حتی احضار مقامات ارشد دیپلماتیک کشورمان در دو کشور انگلیس و رومانی(که دو خدمه کشتهشده دارای تابعیت این کشورها بودهاند) نیز بر اساس یک گمانهزنی انجام شد. بیدلیل نبود که در مقابل، وزارت خارجه کشورمان نیز کاردار انگلیس و سفیر رومانی در تهران را احضار و نسبت به اتهامات بیاساس لندن و بخارست اعتراض کرد.
حتی اگر ادعای غرب صحت داشت
فارغ از غیرمستند و پوچ بودن ماهیت ادعای مطرح شده از سوی مقامات غربی و صهیونیستی، نکته دیگری در خصوص ماجرای حمله به کشتی مرسر استریت وجود دارد که نمیتوان از کنار آن گذشت. این نکته، مربوط به وزن حادثه رخ داده در دریای عمان و تناسب آن با جرایم آشکار آمریکا، رژیماشغالگر قدس و انگلیس علیه کشورمان است. رژیماشغالگر قدس طی ماههای اخیر با حمله به نیروگاه هستهای نطنز و خرابکاری در آن ( اقدامی که اسناد معتبری نیز در خصوص آن وجود دارد)، اقدامات تروریستی از جمله به شهادت رساندن دانشمند هستهای کشورمان شهید محسن فخریزاده، حمله آشکار به مواضع جمهوری اسلامی ایران در خاک سوریه و.....جایی برای تبرئه خود به لحاظ حقوقی و نظامی باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی مقابله به مثل با رژیماشغالگر قدس کمترین و اساسیترین حق جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. از این رو حتی اگر ادعای مقامات رژیمصهیونیستی در خصوص انهدام کشتی آنها در آبهای دریای عمان توسط ایران صحت داشت، این موضوع کمترین پاسخ ممکن به جنایات تلآویو و حامیان غربی آن محسوب میشود.
آمریکا و انگلیس که امروز از ادعای صهیونیستها در خصوص نقش ایران در حمله به کشتی مرسر استریت حمایت میکنند، هر دو در سالهای 2019 و 2021، به ترتیب با توقیف غیرقانونی نفتکش کشورمان در آبهای جبلالطارق و ایجاد مزاحمت در مسیر نفتکشهای ایرانی که مشغول انتقال بنزین به کشور ونزوئلا از طریق آبهای کارائیب بودهاند، صراحتا قوانین حملونقل و عبور آزاد در آبهای بینالمللی را نقض کردهاند.
وقتی غرب در موضع ضعف قرار دارد
گرچه آنتونی بلینکن و دومینیک راب وزرای خارجه آمریکا و انگلیس ابتدا حمایت مطلق خود را از رژیم اشغالگر قدس اعلام کرده و به مهره بازی تبلیغاتی و دروغین تل آویو علیه کشورمان تبدیل شدند اما عقبنشینی مرحله به مرحله آنها در مواضع بعدی به وضوح نشان داد تأکید ویژه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر مواجهه با هرگونه اقدام و کنش طرف غربی و صهیونیستی علیه کشورمان آنها را در موضع ضعف قرار داده است. برخی مصادیق این عقبنشینی و ضعف به گونهای بارز بوده که حتی خشم تلآویو از واشنگتن و لندن را نیز برانگیخته است:
وزارت خارجه رژیم اشغالگر قدس، تصمیم اتحادیه اروپا برای اعزام انریکه مورا، معاون رئیس دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا را به مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید کشورمان محکوم وتاکید کرد این حرکت نمایشی شرمآور ناشی از قضاوت ضعیف است.صهیونیستها که نمیتوانستند خشم خود را از این موضوع پنهان کنند، مدعی شدند شرکت نماینده اروپا در این مراسم درست پس از آن صورت میگیرد که ایران به کشتی اسرائیلی مرسر استریت حمله کرده و این مساله از دید تلآویو غیر قابل قبول است.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا پس از طرح ادعای پوچ خود درخصوص مقصر دانستن ایران در حمله به کشتی اسرائیلی بر واکنش جمعی در قبال این ماجرا تاکید کرد. وی در این خصوص تاکید کرد:«ما در تماس نزدیکیم و با بریتانیا، اسرائیل، رومانی و سایر کشورها در حال هماهنگی هستیم.»
بسیاری از تحلیلگران غربی و صهیونیستی تاکید کردند این بیانیه، نهفقطمنعکس کننده حمایت واشنگتن از تل آویو در تقابل جدی با ایران نیست، بلکه نشان دهنده تلاش ایالات متحده در خصوص تقلیل دادن و کنترل سطح این واکنش است. از سوی دیگر، جن ساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز با تاکید بر آنکه حادثه به وجود آمده در خصوص کشتی مرسر استریت نقشی در سرنوشت مذاکرات وین و استمرار آن نخواهد داشت، بار دیگر نشان داد واشنگتن برخلاف تمام ادعاهای خود تا چه اندازهای در موضع ضعف و ناتوانی قرار دارد.
در حالی که بوریسجانسون، نخستوزیر انگلیس طی روزهای اخیر بدترین شانتاژ تبلیغاتی ممکن را علیه کشورمان در ماجرای حمله به کشتی اسرائیلی صورت دادهاست، انتشار برخی گزارشهای معنادار در رسانههای انگلیسی و سکوت مقامات دولت و وزارتخارجه این کشور در مقابل آنها، به مثابه عقبنشینی دیگری از سوی حامیان رژیمصهیونیستی تعبیر میشود.
دیلیمیل در جهت سیاستها و ادعاهای دولت لندن نوشت انگلیس درحال بررسی یک حمله سایبری علیه ایران در تلافی حملهای است که در روزها اخیر به کشتی مرسر استریت و منجر به کشتهشدن پرسنل انگلیسی این کشتی شدهاست. اگرچه صهیونستها امیدوار بودند این گزارش توسط مقامات انگلیسی تکذیب شود اما این اقدام صورت نگرفت! این به معنای تقلیل واکنش نظامی به واکنش سایبری ، آن هم از موضع ضعف است.
ایران قواعد مواجهه با صهیونیستها را میداند
ناصر قندیل، سردبیر روزنامه البناء در خصوص آنچه در قبال کشتی صهیونیستی مرسر استریت در آبهای دریای عمان رخ دادهاست به جامجم میگوید:«این نخستینبار نیست که رژیمصهیونیستی و متحدانش، ایران یا دیگر بازیگران محور مقاومت را مورد تهدید قرار میدهند. ایران و اضلاع محور مقاومت در طول دهههای مختلف، قواعد منازعه و مواجهه با تلآویو و حامیان آن و شیوه مدیریت تهدیدات آنها و پاسخدهی به این موارد را به وضوح میدانند. در مقابل، اسرائیل مدتهاست در قبال ایران دچار نوعی خلأ و بحران استراتژیک شدهاست. غلبه بر این بحران، کار آسانی برای صهیونیستها نیست. رژیمصهیونیستی خصوصا در طول سالهای اخیر در ا ین خصوص شدیدا آسیب پذیر نشانداده و همین مساله، به طور طبیعی شرکا و حامیان آن را نیز به سوی استفاده از روشهای محتاطانه هدایت میکند. » نماینده سابق پارلمان لبنان افزود:«حامیان تلآویو نیز در محاسبه رفتارها و عملیاتهای منطقه خود، ناچار هستند برخی واقعیات جاری در این حوزه را بپذیرند. بر اساس یکی از این واقعیات، توازن قدرت در منطقه ( غرب آسیا) دیگر به سود آمریکا و متحدانش از جمله رژیمصهیونیستی نیست. بسیاری از استراتژیها و تاکتیکهای غرب در منطقه با شکست مواجه شدهاست که نمونه آن را در شکست داعش در عراق و سوریه مشاهده کردیم. جنگ یمن نیز یکی از نمادهای آسیبپذیری استراتژیک و نظامی غرب و رژیمصهیونیستی و متحدانشان در منطقه است. در چنین شرایطی، حامیان رژیم صهیونیستی خود نیز میدانند قدرت مانور محدودی در مواجهه با ایران و محور مقاومت دارند. »
آمریکا و انگلیس مجرم هستند، نه مدعی
در سال 2019میلادی( تیر1398) فارغ از اینکه اساسا انگلیس حق ورود به آبهای اطراف جبلالطارق و توقف کشتی ایرانی را نداشت، مقاماتشان یک نفتکش ایرانی را به بهانه ارسال نفت ایران به سوریه توقیف کردند. بر اساس ادعای مضحکانه مقامات انگلیسی، این اقدام بر اساس مصوبه اتحادیه اروپا در زمینه جلوگیری از فروش نفت به سوریه صورت گرفتهبود. این توجیه در حالی از سوی انگلیسیها بیان شد که تحریمهای اتحادیه اروپا صرفا برای کشورهای عضو این بلوک لازمالاجرا بوده است. از سوی دیگر، نفتکش ایرانی از آبهای بینالمللی در حال گذر بوده و فراتر از آن، ایران اساسا عضو اتحادیه اروپا نیست که بخواهد تحریمهای این اتحادیه را اجرا کند. بنابراین توجیه انگلیس در زمینه توقیف نفتکش ایرانی به اندازهای وقیحانه و مضحکانه بود که حتی مقامات اروپایی نیز قدرت دفاع و حمایت از آن را پیدا نکردند. حتی کار به جایی رسید که مقامات اتحادیه اروپا نسبت به اقدام انگلیس و چرایی آن ابراز بیاطلاعی کردند. در سال گذشته دولت ترامپ در آمریکا با به کارگیری و تاکید بر انواع تهدیدها و درشتگوییها سعی کرد مانع حرکت نفتکشهای ایرانی به سوی ونزوئلا(برای مقابله با کمبود بنزین در این کشور آمریکای لاتین) شود اما موفقیت بزرگ جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا در اجرایی ساختن این معاهده دوجانبه ، مرهون اصرار بر یک حق ذاتی در حوزه حقوق بینالملل بود. ایران مانند همه کشورها، حق تجارت دوجانبه یا چندجانبه با سایر کشورها و بازیگران بینالمللی را داشت و از این حق ذاتی و بینالمللی خود استفاده کرد.
واقعیت این است ترامپ و همراهانش، هرگز تصور نمیکردند تهدیدات آنها مبنی بر جلوگیری از تجارت دوجانبه ایران و ونزوئلا و مواجهه با حرکت نفتکشهای ایرانی در آبهای بینالمللی با پاسخ قاطعانه این دو کشور مواجه شود. آنچه در جریان این فعلوانفعال رنگ باخت،فقط تحریمهای یکجانبه آمریکا نبود، بلکه تهدیدهای آمریکا نیز در این معادله از سوی کاراکاس و تهران به چالش کشیده شد. ورود نفتکش«فورچون» و دیگر نفتکشهای ایرانی به پایتخت ونزوئلا، تصویر ساختگی دولت آمریکا را مبتنی بر قدرت و اصالت ذاتی تحریمها و تهدیدات واشنگتن علیه دیگر بازیگران و کشورها منهدم کرد. برهمین اساس، واشنگتن و لندن نهفقط در برهه فعلی حق طرح ادعا علیه کشورمان را در خصوص ماجرای حمله به کشتی صهیونیستی ندارند، بلکه باید بابت جرایم آشکار خود در نقض حقوق مسلم ایران در آبهای بینالمللی، پاسخگو باشند.
اگر غرب و اسرائیل خطایی مرتکب شوند؟!
آنچه از موضعگیری صریح مقامات کشورمان در قبال شانتاژ تبلیغاتی و سیاسی آمریکا، انگلیس و رژیمصهیونیستی برمیآید، مربوط به واکنش قاطعانه، مستقیم و صریح ایران در قبال هرگونه اقدام و کنش دشمنان محسوب میشود. بدیهی است واکنش ایران در قبال عملیاتیشدن هرگونه تهدیدی از سوی واشنگتن، لندن و تلآویو مربوط به همه این بازیگران خواهدبود. استدلال جمهوریاسلامیایران در این خصوص کاملا مشخص است:« از آنجا که کمترین مدرک و سندی در خصوص ادعای رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن در خصوص حمله ایران به کشتی مرسر استریت وجود ندارد، هرگونه عملی علیه منافع ملی کشورمان از سوی آنها، مصداق اقدام و کنش محسوب میشود نه واکنش. بنابراین جمهوری اسلامی ایران، نسبت به این کنش قطعا واکنش نشان خواهدداد. این واکنش، ممکن است از سطح اقدام و کنش طرفهای مقابل به مراتب سختتر باشد و به همین ترتیب، مواجهه با تبعات و آثار آن نیز از عهده تلآویو، واشنگتن و لندن برنیاید.»
بسیاری از استراتژیستهای صهیونیستی و غربی بارها به مقامات خود هشدار دادهاند که جمهوریاسلامیایران بر اساس ظرفیتهایی که در تنگههرمز، دریایعمان، اقیانوسهند و خلیج فارس در اختیار دارد، قدرت مواجهه با اقدامات و حتی تهدیدات رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای خود را خواهدداشت.
مقامات وزارت خارجه آمریکا و انگلیس بلافاصله تهران را به انجام این حمله متهم و ادعا کردهاند در قبال این حمله، پاسخی جمعی وجود خواهد داشت. در عین حال، جمهوری اسلامی ایران ضمن رد کامل ادعای پوچ و غیرحقوقی مقامات غربی و صهیونیستی، بر حفاظت کامل از منافع خود و پاسخدهی نسبت به هرگونه تحرک تلآویو و بازیگران غربی تاکید دارد. نفتالی بنت، نخستوزیر رژیمصهیونیستی نیز با مقصر دانستن ایران برای انجام این حمله، تهران را تهدید کردهبود که تلآویو به شیوه خودش
پاسخ این «اشتباهبزرگ» را خواهد داد. در مقابل، ایران با رد ادعای نقش داشتن در حمله به کشتی نفتکش مرسر استریت اعلام کرده است هرگونه ماجراجویی احتمالی را بیدرنگ و با جدیت و قوت پاسخ خواهد داد. سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با بیان اینکه رژیماشغالگر قدس بیشتر هم چنین اتهاماتی به ایران وارد کرده است، گفت: «جمهوری اسلامی لحظهای برای اینکه از منافع خود و امنیت مردمش محافظت کند، تردید نخواهد کرد.»
واقعیت این است مقامات آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی کمترین مستند و مستمسک حقوقی برای اثبات نقشآفرینی مستقیم یا حتی غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران در قبال حمله به کشتی مرسر استریت ندارند. به عبارت بهتر، در اینجا ما به لحاظ حقوقی صرفا با یک ادعا روبهرو هستیم. بدیهی است در عرصه حقوق بینالملل عمومی، یک ادعا نمیتواند بدون وجود مستندات به اتهام و متعاقبا جرم تبدیل شود. از این رو کلیت ادعای مقامات غربی و صهیونیستی در خصوص حمله جمهوری اسلامی ایران به کشتی مرسر استریت، مخدوش و متکی بر انتزاعیات و ذهنیات غیرمستند و مخدوش آنهاست و اصالتی به لحاظ حقوقی ندارد. نکته جالب توجه اینکه حتی بازیگرانی که ایران را در این خصوص متهم کردهاند، به دلیل آگاهی نسبت به غیرمستند بودن ادعای خود اقدامی برای طرح شکایت از کشورمان در محافل بینالمللی
صورت ندادهاند.
حتی احضار مقامات ارشد دیپلماتیک کشورمان در دو کشور انگلیس و رومانی(که دو خدمه کشتهشده دارای تابعیت این کشورها بودهاند) نیز بر اساس یک گمانهزنی انجام شد. بیدلیل نبود که در مقابل، وزارت خارجه کشورمان نیز کاردار انگلیس و سفیر رومانی در تهران را احضار و نسبت به اتهامات بیاساس لندن و بخارست اعتراض کرد.
حتی اگر ادعای غرب صحت داشت
فارغ از غیرمستند و پوچ بودن ماهیت ادعای مطرح شده از سوی مقامات غربی و صهیونیستی، نکته دیگری در خصوص ماجرای حمله به کشتی مرسر استریت وجود دارد که نمیتوان از کنار آن گذشت. این نکته، مربوط به وزن حادثه رخ داده در دریای عمان و تناسب آن با جرایم آشکار آمریکا، رژیماشغالگر قدس و انگلیس علیه کشورمان است. رژیماشغالگر قدس طی ماههای اخیر با حمله به نیروگاه هستهای نطنز و خرابکاری در آن ( اقدامی که اسناد معتبری نیز در خصوص آن وجود دارد)، اقدامات تروریستی از جمله به شهادت رساندن دانشمند هستهای کشورمان شهید محسن فخریزاده، حمله آشکار به مواضع جمهوری اسلامی ایران در خاک سوریه و.....جایی برای تبرئه خود به لحاظ حقوقی و نظامی باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی مقابله به مثل با رژیماشغالگر قدس کمترین و اساسیترین حق جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. از این رو حتی اگر ادعای مقامات رژیمصهیونیستی در خصوص انهدام کشتی آنها در آبهای دریای عمان توسط ایران صحت داشت، این موضوع کمترین پاسخ ممکن به جنایات تلآویو و حامیان غربی آن محسوب میشود.
آمریکا و انگلیس که امروز از ادعای صهیونیستها در خصوص نقش ایران در حمله به کشتی مرسر استریت حمایت میکنند، هر دو در سالهای 2019 و 2021، به ترتیب با توقیف غیرقانونی نفتکش کشورمان در آبهای جبلالطارق و ایجاد مزاحمت در مسیر نفتکشهای ایرانی که مشغول انتقال بنزین به کشور ونزوئلا از طریق آبهای کارائیب بودهاند، صراحتا قوانین حملونقل و عبور آزاد در آبهای بینالمللی را نقض کردهاند.
وقتی غرب در موضع ضعف قرار دارد
گرچه آنتونی بلینکن و دومینیک راب وزرای خارجه آمریکا و انگلیس ابتدا حمایت مطلق خود را از رژیم اشغالگر قدس اعلام کرده و به مهره بازی تبلیغاتی و دروغین تل آویو علیه کشورمان تبدیل شدند اما عقبنشینی مرحله به مرحله آنها در مواضع بعدی به وضوح نشان داد تأکید ویژه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر مواجهه با هرگونه اقدام و کنش طرف غربی و صهیونیستی علیه کشورمان آنها را در موضع ضعف قرار داده است. برخی مصادیق این عقبنشینی و ضعف به گونهای بارز بوده که حتی خشم تلآویو از واشنگتن و لندن را نیز برانگیخته است:
وزارت خارجه رژیم اشغالگر قدس، تصمیم اتحادیه اروپا برای اعزام انریکه مورا، معاون رئیس دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا را به مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید کشورمان محکوم وتاکید کرد این حرکت نمایشی شرمآور ناشی از قضاوت ضعیف است.صهیونیستها که نمیتوانستند خشم خود را از این موضوع پنهان کنند، مدعی شدند شرکت نماینده اروپا در این مراسم درست پس از آن صورت میگیرد که ایران به کشتی اسرائیلی مرسر استریت حمله کرده و این مساله از دید تلآویو غیر قابل قبول است.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا پس از طرح ادعای پوچ خود درخصوص مقصر دانستن ایران در حمله به کشتی اسرائیلی بر واکنش جمعی در قبال این ماجرا تاکید کرد. وی در این خصوص تاکید کرد:«ما در تماس نزدیکیم و با بریتانیا، اسرائیل، رومانی و سایر کشورها در حال هماهنگی هستیم.»
بسیاری از تحلیلگران غربی و صهیونیستی تاکید کردند این بیانیه، نهفقطمنعکس کننده حمایت واشنگتن از تل آویو در تقابل جدی با ایران نیست، بلکه نشان دهنده تلاش ایالات متحده در خصوص تقلیل دادن و کنترل سطح این واکنش است. از سوی دیگر، جن ساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز با تاکید بر آنکه حادثه به وجود آمده در خصوص کشتی مرسر استریت نقشی در سرنوشت مذاکرات وین و استمرار آن نخواهد داشت، بار دیگر نشان داد واشنگتن برخلاف تمام ادعاهای خود تا چه اندازهای در موضع ضعف و ناتوانی قرار دارد.
در حالی که بوریسجانسون، نخستوزیر انگلیس طی روزهای اخیر بدترین شانتاژ تبلیغاتی ممکن را علیه کشورمان در ماجرای حمله به کشتی اسرائیلی صورت دادهاست، انتشار برخی گزارشهای معنادار در رسانههای انگلیسی و سکوت مقامات دولت و وزارتخارجه این کشور در مقابل آنها، به مثابه عقبنشینی دیگری از سوی حامیان رژیمصهیونیستی تعبیر میشود.
دیلیمیل در جهت سیاستها و ادعاهای دولت لندن نوشت انگلیس درحال بررسی یک حمله سایبری علیه ایران در تلافی حملهای است که در روزها اخیر به کشتی مرسر استریت و منجر به کشتهشدن پرسنل انگلیسی این کشتی شدهاست. اگرچه صهیونستها امیدوار بودند این گزارش توسط مقامات انگلیسی تکذیب شود اما این اقدام صورت نگرفت! این به معنای تقلیل واکنش نظامی به واکنش سایبری ، آن هم از موضع ضعف است.
ایران قواعد مواجهه با صهیونیستها را میداند
ناصر قندیل، سردبیر روزنامه البناء در خصوص آنچه در قبال کشتی صهیونیستی مرسر استریت در آبهای دریای عمان رخ دادهاست به جامجم میگوید:«این نخستینبار نیست که رژیمصهیونیستی و متحدانش، ایران یا دیگر بازیگران محور مقاومت را مورد تهدید قرار میدهند. ایران و اضلاع محور مقاومت در طول دهههای مختلف، قواعد منازعه و مواجهه با تلآویو و حامیان آن و شیوه مدیریت تهدیدات آنها و پاسخدهی به این موارد را به وضوح میدانند. در مقابل، اسرائیل مدتهاست در قبال ایران دچار نوعی خلأ و بحران استراتژیک شدهاست. غلبه بر این بحران، کار آسانی برای صهیونیستها نیست. رژیمصهیونیستی خصوصا در طول سالهای اخیر در ا ین خصوص شدیدا آسیب پذیر نشانداده و همین مساله، به طور طبیعی شرکا و حامیان آن را نیز به سوی استفاده از روشهای محتاطانه هدایت میکند. » نماینده سابق پارلمان لبنان افزود:«حامیان تلآویو نیز در محاسبه رفتارها و عملیاتهای منطقه خود، ناچار هستند برخی واقعیات جاری در این حوزه را بپذیرند. بر اساس یکی از این واقعیات، توازن قدرت در منطقه ( غرب آسیا) دیگر به سود آمریکا و متحدانش از جمله رژیمصهیونیستی نیست. بسیاری از استراتژیها و تاکتیکهای غرب در منطقه با شکست مواجه شدهاست که نمونه آن را در شکست داعش در عراق و سوریه مشاهده کردیم. جنگ یمن نیز یکی از نمادهای آسیبپذیری استراتژیک و نظامی غرب و رژیمصهیونیستی و متحدانشان در منطقه است. در چنین شرایطی، حامیان رژیم صهیونیستی خود نیز میدانند قدرت مانور محدودی در مواجهه با ایران و محور مقاومت دارند. »
آمریکا و انگلیس مجرم هستند، نه مدعی
در سال 2019میلادی( تیر1398) فارغ از اینکه اساسا انگلیس حق ورود به آبهای اطراف جبلالطارق و توقف کشتی ایرانی را نداشت، مقاماتشان یک نفتکش ایرانی را به بهانه ارسال نفت ایران به سوریه توقیف کردند. بر اساس ادعای مضحکانه مقامات انگلیسی، این اقدام بر اساس مصوبه اتحادیه اروپا در زمینه جلوگیری از فروش نفت به سوریه صورت گرفتهبود. این توجیه در حالی از سوی انگلیسیها بیان شد که تحریمهای اتحادیه اروپا صرفا برای کشورهای عضو این بلوک لازمالاجرا بوده است. از سوی دیگر، نفتکش ایرانی از آبهای بینالمللی در حال گذر بوده و فراتر از آن، ایران اساسا عضو اتحادیه اروپا نیست که بخواهد تحریمهای این اتحادیه را اجرا کند. بنابراین توجیه انگلیس در زمینه توقیف نفتکش ایرانی به اندازهای وقیحانه و مضحکانه بود که حتی مقامات اروپایی نیز قدرت دفاع و حمایت از آن را پیدا نکردند. حتی کار به جایی رسید که مقامات اتحادیه اروپا نسبت به اقدام انگلیس و چرایی آن ابراز بیاطلاعی کردند. در سال گذشته دولت ترامپ در آمریکا با به کارگیری و تاکید بر انواع تهدیدها و درشتگوییها سعی کرد مانع حرکت نفتکشهای ایرانی به سوی ونزوئلا(برای مقابله با کمبود بنزین در این کشور آمریکای لاتین) شود اما موفقیت بزرگ جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا در اجرایی ساختن این معاهده دوجانبه ، مرهون اصرار بر یک حق ذاتی در حوزه حقوق بینالملل بود. ایران مانند همه کشورها، حق تجارت دوجانبه یا چندجانبه با سایر کشورها و بازیگران بینالمللی را داشت و از این حق ذاتی و بینالمللی خود استفاده کرد.
واقعیت این است ترامپ و همراهانش، هرگز تصور نمیکردند تهدیدات آنها مبنی بر جلوگیری از تجارت دوجانبه ایران و ونزوئلا و مواجهه با حرکت نفتکشهای ایرانی در آبهای بینالمللی با پاسخ قاطعانه این دو کشور مواجه شود. آنچه در جریان این فعلوانفعال رنگ باخت،فقط تحریمهای یکجانبه آمریکا نبود، بلکه تهدیدهای آمریکا نیز در این معادله از سوی کاراکاس و تهران به چالش کشیده شد. ورود نفتکش«فورچون» و دیگر نفتکشهای ایرانی به پایتخت ونزوئلا، تصویر ساختگی دولت آمریکا را مبتنی بر قدرت و اصالت ذاتی تحریمها و تهدیدات واشنگتن علیه دیگر بازیگران و کشورها منهدم کرد. برهمین اساس، واشنگتن و لندن نهفقط در برهه فعلی حق طرح ادعا علیه کشورمان را در خصوص ماجرای حمله به کشتی صهیونیستی ندارند، بلکه باید بابت جرایم آشکار خود در نقض حقوق مسلم ایران در آبهای بینالمللی، پاسخگو باشند.
اگر غرب و اسرائیل خطایی مرتکب شوند؟!
آنچه از موضعگیری صریح مقامات کشورمان در قبال شانتاژ تبلیغاتی و سیاسی آمریکا، انگلیس و رژیمصهیونیستی برمیآید، مربوط به واکنش قاطعانه، مستقیم و صریح ایران در قبال هرگونه اقدام و کنش دشمنان محسوب میشود. بدیهی است واکنش ایران در قبال عملیاتیشدن هرگونه تهدیدی از سوی واشنگتن، لندن و تلآویو مربوط به همه این بازیگران خواهدبود. استدلال جمهوریاسلامیایران در این خصوص کاملا مشخص است:« از آنجا که کمترین مدرک و سندی در خصوص ادعای رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن در خصوص حمله ایران به کشتی مرسر استریت وجود ندارد، هرگونه عملی علیه منافع ملی کشورمان از سوی آنها، مصداق اقدام و کنش محسوب میشود نه واکنش. بنابراین جمهوری اسلامی ایران، نسبت به این کنش قطعا واکنش نشان خواهدداد. این واکنش، ممکن است از سطح اقدام و کنش طرفهای مقابل به مراتب سختتر باشد و به همین ترتیب، مواجهه با تبعات و آثار آن نیز از عهده تلآویو، واشنگتن و لندن برنیاید.»
بسیاری از استراتژیستهای صهیونیستی و غربی بارها به مقامات خود هشدار دادهاند که جمهوریاسلامیایران بر اساس ظرفیتهایی که در تنگههرمز، دریایعمان، اقیانوسهند و خلیج فارس در اختیار دارد، قدرت مواجهه با اقدامات و حتی تهدیدات رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای خود را خواهدداشت.